/
۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۵
تحرکات اخیر نیروهای امریکایی را چگونه می‌توان تفسیر کرد؟

سناریوهای احتمالی برای تحرکات اخیر آمریکا در عراق

در روزهایی که جامعه بین‌المللی با بحران کرونا دست به گریبان است، خاورمیانه با بحران‌های داخلی خود دست و پنجه نرم می‌کند. یکی از این بحران‌هایی که در خاورمیانه در حال تکوین و شکل‌گیری است بحران سیاسی امنیتی داخل عراق است.
کد خبر : ۲۷۴۰۴

یادداشت از علیرضا ملکی کارشناس مسائل بین الملل

نبض نفت-در روزهایی که جامعه بین المللی با بحران کرونا دست به گریبان است، خاورمیانه با بحران های داخلی خود دست و پنجه نرم می کند. بحران هایی که بعضا رد پای قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در تشدید آنها دیده می شود. یکی از این بحران هایی که در سطح منطقه ای در حال تکوین است بحران سیاسی امنیتی داخل عراق است. به عبارت دیگه بحران سیاسی داخلی عراق و عدم توانایی دولت عبدالمهدی به برآورده کردن انتظارات جامعه چند پارچه عراق به بروز بحران امنیتی و به خیابان آمدن معترضان عراقی منجر شده که عمدتا در گروه های شیعه ریشه دارند و از سوی دیگر این بحران منجر به تشدید اختلافات درون بیت شیعی و در نتیجه ظهو بی ثباتی سیاسی در این کشور شده است.

چه بسا همین بحران سیاسی و امنیتی در عراق بوده است که به ایالات متحده اجازه داد در ابتدای سال جاری میلادی جاری دست به عمل نابخردانه ترور فرماندهان بلند پایه ایرانی وعراقی بزند. 

به هر صورت در بازی افزایش تنش مدیریت شده دو طرفه که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده در پی خروج دونالد ترامپ از برجام علیه یک دیگر در سطح منطقه در پیش گرفته اند توجه به این نکته ضروری است که ایالات متحده این روند را در دو سطح علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است. 

1- سطح نظام بین الملل: با محدود سازی هر چه بیشتر ارتباطات اقتصادی و تجاری بین المللی ایران و هدف گرفتن اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به عنوان مرکز ثقل نظام سیاسی کشور 

2- در سطح منطقه ای با درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در بحران های متعدد هم مرکز منطقه ای در محیط امنیتی بلافصل کشور

آن چیزی که طی روزهای اخیر در عراق در حال تکوین است نیز ناشی از مسائل پیش گفته است. در واقع رقابت منطقه ای میان ایران و آمریکا از یک طرف و از طرف دیگر بی ثباتی سیاسی و امنیتی در عراق به دلیل عدم وجود یک دولت مستقر در این کشور موجب شده است روند تحولات امنیتی در این کشور بیشتر متاثر از سطح بازی میان ایران و آمریکا از سویی و از سوی دیگر بروز و ظهور اختلافات در بیت شیعی بر سر نقش بازیگران در آینده دولت عراق باشد.

از این رو برای بررسی هدف و نتایج احتمالی تحرکات نظامی آمریکا در عراق باید ابتدا واقعیات صحنه سیاسی عراق را بررسی کرد. می توان این واقعیات را در چند محور زیر خلاصه کرد:

1-    خروج برخی نیروهای خارجی از جمله نیروهای فرانسوی و اسپانیایی از عراق
2-    استقرار واحدهایی از اسکادران های جنگنده و نیز بالگردهای تهاجمی امریکایی در عراق 
3-    تخلیه پایگاه های کوچکتری مانند قیاره و بسمایه در غرب عراق و انتقال نیروهای آنها به پایگاه های بزرگتری مانند التاجی، عین الاسد و الحریر در شمال و غرب بغداد 
4-    انتقال تجهیزات پدافند موشکی پاتریوت به پایگاه های معین در عراق  شامل پایگاه عین الاسد، پایگاه تاجی، پایگاه الحریر
5- استقرار سامانه های پدافندی برد کوتاه سی رم در این پایگاه ها
6 -    انتقال برخی یگان های نیرو های عملیات ویژه از پایگاه های سنتکام به پایگاه های فعال در عراق 
7-    تخلیه کادر غیر ضروری سفارت و کنسولگری های امریکا و انتقال عملیات سفارت به پایگاه عین الاسد
8-    عدم وجود کوچکترین خط خبری در میان رسانه های غربی علی رغم عملیات انتقال و جابه جایی بزرگی که در جریان هست 
9-    تخلیه اعضا و کارمندان سازمان ملل در عراق
10- بی ثباتی و ناپایداری در نظام سیاسی عراق 
11-  عدم وجود اتفاق نظر درون بیت شیعی در مورد آینده دولت 
12- در جریان بودن اعتراضات در جامعه عراق 

با توجه به مسائل مطرح شده به نظر 4 نکته بسیار مهم بیشتر جلب توجه می کند. 

1- ادامه بی ثباتی سیاسی و امنیتی در عراق 
2-  آمادگی ایالات متحده برای عملیات نظامی تهاجمی یا حداقل وانمودن به وجود چنین آمادگی 
3- عدم وجود خط خبری در رسانه های غربی وخاموش بودن ماشین جنگ روانی غرب در این زمینه. 
4- استقرار سامانه های پاتریوت نشان دهنده این مسئله است که فرماندهی مرکزی آمریکا برای حفاظت نیروهای خود نیازمند وجود سامانه های پدافندی برد متوسطی است که قادر به رهگیری پرتابه های بالستیک میان برد را  داشته باشد و قاعدتا در این زمینه تنها جمهوری اسلامی ایران و تا حدودی حزب الله لبنان چنین توانایی را در اختیار دارند. در نتیجه نصب این سامانه ها این را به ما نشان می دهند که امریکایی ها احتمال برخورد نظامی میان دو طرف را پیش بینی کرده اند. 

توجه به این نکته ضروری است که آمریکا هر زمان برای عملیات نظامی بزرگی آماده می شود از پیش دست به انجام عملیات روانی روی حریف کرده و به این منظور از قدرت رسانه ای خود استفاده وسیعی می کند. اما با توجه به خاموش بودن بیشتر رسانه های غربی در مورد تحولات این روزهای عراق 2 احتمال را می توان در نظر داشت.

1- عدم برنامه ریزی امریکا برای انجام یک عملیات بزرگ 
2- آمادگی این کشور برای زدن یک ضربه پیش دستانه به نیروهای محور مقاومت در عراق 
که با توجه به مجموع تحولات رخ داده در این کشور به نظر نمی رسد که آمریکا در مقطع فعلی قصد زدن ضربه نظامی مستقیم به نیروهای مقاومت در عراق را داشته باشد مگر این که مورد تهدید جدی قرار بگیرد.

سناریو های محتمل

بنابراین با توجه به مسائل بیان شده به نظر می رسد این جا ما با 4 سناریو مواجه هستیم: 

1- سناریوی خروج: در این سناریو آمریکایی ها آماده خارج کردن نیروهای خود از عراق هستند و اقدامات به عمل آمده صرفا اقدامات محافظتی و اطمینان بخشی است ونه اقدامات تهاجمی، چنین فرضی به دلیل استقرار انواع سامانه های پدافندی برد کوتاه و متوسط در این پایگاه ها و نیز اعلام چندباره برخی مقامات عراقی و نیز نیروهای ائتلاف مبنی بر عدم خروج نیروهای آمریکایی از عراق به نظر می رسد این گزینه، گزینه ضعیفی باشد. 

2- سناریوی درگیری محدود: این سناریو مبتنی بر هدف آمریکا برای ترور برخی فرماندهان بلندپایه مقاومت به منظور کنترل وضعیت سیاسی در این کشور است به عبارت دیگر آمریکا در این سناریو با استفاده از راهبرد آشوب سازنده قصد ایجاد شرایط آشوبناکی را دارد که در سایه ضعف رو به تزاید مالی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران توانایی به دست گرفتن ابتکار عمل را در داخل عراق خواهد داشت. مشکل چنین سناریویی احتمال بالای ایجاد جنگ داخلی در عراق است که نیروهای فعلی امریکایی در عراق آمادگی مقابله با چنین سناریویی را نداشته و مخصوصا این مسئله در زمانی که ایالات متحده با بحران کرونا در داخل و نیز در زمانه انتخابات مواجه هست احتمال پایینی خواهد داشت. مضافا که این سناریو منجر به در موضع ضعف قرار گرفتن نیروهای حامی حضور نیروهای امریکایی در عراق خواهد شد. 

3- سناریو کودتای ارتش عراق: این سناریو ممکن است در صورت عدم به نخست وزیری رسیدن عدنان الزرقی به وقوع بپیوندد. چنین سناریویی مبتنی بر وجود یک شبکه فرماندهی کنترل کارآمد درون نیروهای نظامی عراق است که بتوانند با استفاده از پشتیبانی ارتش آمریکا در عراق قدرت را به دست بگیرند، گروه های حامی جمهوری اسلامی را سرکوب کنند و در نهایت یک حکومت اقتدارگرای نظامی نزدیک به اعراب در این کشور بر سر کار بیاورند. نقش ایالات متحده در این سناریو صرفا ایجاد خط لجستیکی، حمایت هوایی و پشتیبانی اطلاعاتی و احیانا برخی عملیات ویژه است. این سناریو به دلیل پراکنش قومی درون نیروهای نظامی عراق و نیز عدم موافقت کردستان عراق با وجود یک نظام اقتدارگرای نظامی مرکزگرا در این کشور به نظر گزینه موفقی نخواهد بود. مضافا که ارتش عراق در حال حاضر فاقد توانایی مورد نیاز برای رهبری و مدیریت چنین عملیاتی است. از سوی دیگر این عملیات از امیتاز اختلافات داخلی میان گروه های شیعه برخوردار است و چه بسا در صورت عدم اتحاد این گروه ها چنین عملیاتی به سرعت و سهولت می تواند خط مقاومت جریان های شیعه عراقی را در بغداد و جنوب بغداد با شکست مواجه کند. در هر حال این سناریو نیز به دلیل موارد گفته شده در مورد سناریوی قبلی به نظر گزینه ضعیفی است. 

4-  سناریو چهارم در واقع یک سناریو انحرافی است. به این معنی که ممکن است هدف ایالات متحده از جابه جایی های اخیر نه انجام عملیات در داخل عراق که در داخل سوریه باشد. به عبارت دیگر ممکن است که نیروهای آمریکایی آماده ضربه زدن به بوکمال در سوریه بوده و خواهان کنترل آن به عنوان آخرین نقطه مرزی میان عراق و سوریه که در اختیار نیروهای مقاومت است. در چنین سناریویی با توجه به حضور پرشمار نیروهای محور مقاومت در این منطقه و نیز فاصله نزدیک این منطقه با عمده سامانه های پدافندی ارتش سوریه در شرق این کشور انتقال جنگنده ها و هلی کوپترهای نظامی به پایگاه های امریکا در عراق به منظور دور بودن از دسترسی این سامانه ها و نیز فاصله نزدیک تر به صحنه میدان نبرد به منظور حمایت دائمی هوایی از نیروهای عمل کننده در این منطقه است. این سناریو با مسئله استقرار سامانه های پدافندی پاتریوت در این پایگاه های آمریکا نیز همخوانی دارد و از سوی دیگر با توجه به درگیر بودن فعلی آمریکا در سوریه نیز خبر چندان مهمی برای رسانه های غربی نیست و ضمن این که می توانند از مزیت غافلگیری نیز استفاده کنند. 

جمع بندی مطلب

در یک جمع بندی کلی می توان به این نتیجه رسید که ایالات متحده احتمالا آماده انجام یک عملیات تعرضی علیه نیروهای مقاومت در منطقه است. چنین عملیاتی باید ضمن احتناب از درگیری مستقیم با جمهوری اسلامی ایران توانایی پاسخ دهی به واکنش های احتمالی محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی ایران را نیز داشته باشد. در این میان وضعیت ثبات سیاسی و امنیتی عراق نه به عنوان یک متغیر مستقل بلکه به عنوان یک متغییر وابسته دارای تاثیرات مهمی بر روند حوادث خواهد داشت. با توجه به اختلافات درون گروه های شیعی و نیز عدم انسجام نیروهای سیاسی در عراق به نظر می رسد ایالات متحده مخصوصا با توجه به تجربه قبلی خود در افزایش سطح تنش منطقه پس از ترور سردار سلیمانی در عراق پنجره فرصت مناسبی را پیش روی خود می بیند که می تواند از این پنجره فرصت به عنوان فضایی در زمان و مکان مناسب به منظور کسب بیشترین امتیاز در سطح منطقه بهره برداری کند. 


منبع: دیپلماسی ایرانی

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر