/
۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۴

چرا رویای شاه برای تولید 6 میلیون بشکه نفت محقق نشد؟

کارشناس مناطق نفت‌خیز جنوب گفت: طی سال‌های 77 الی 87، شرکت‌های بزرگ نفتی برای افزایش تولید به میزان 1.2 میلیون بشکه در روز تعهد قراردادی داشتند ولی عملا کمتر از 15 درصد برنامه افزایش تولید را محقق کردند.
کد خبر : ۳۴۸۸۶

نبض نفت -  تجربه سال‌های 90 و 97 به خوبی نشان داد که با اعمال تحریم‌های نفتی آمریکا، صادرات نفت ایران به راحتی با محدودیت‌های جدی مواجه شده و به تبع آن با کاهش ارزآوری دولت، بحران‌های ارزی و شوک‌های تورمی برای کشور ایجاد می‌شود. اما در همین برهه فعلی که کشور تحت شدیدترین تحریم‌ها قرار دارد، علیرغم افت شدید صادرات نفت ایران، بنزین و سایر فرآورده‌های پالایشگاهی و پتروشیمی و صنایع تکمیلی به راحتی صادر می‌شوند و در واقع به مسیر تنفس دولت برای تامین بودجه خود تبدیل شده‌اند.

در نتیجه لزوم حرکت به سمت توسعه و تکمیل زنجیره ارزش با احداث پتروپالایشگاه‌ها، برای ایجاد اشتغال و ارزش افزوده و بی‌اثر کردن تحریم‌های نفتی بیش از گذشته مشخص شده است. در این بین اما جریان فکری نزدیک به وزارت نفت که همواره در حال تئوریزه کردن لزوم خام‌فروشی نفت بوده‌اند، اینگونه استدلال می‌کنند که در صورتی که میزان تولید و صادرات نفت ایران افزایش یابد و مثلا به روزی 6.5، 8 یا 10 میلیون بشکه نفت برسد، دیگر امکان حذف ایران از بازار جهانی نفت برای آمریکا میسر نخواهد بود و ایران نیز همانند عربستان و روسیه به یکی از مهره‌های قدرتمند در شطرنج بازار نفت تبدیل می‌شود.

در این راستا بیژن زنگنه وزیر نفت سه‌شنبه هفته گذشته با بیان اینکه عوامل غیبی مانع افزایش تولید نفت ایران می‌شوند گفت: «40 سال است عده‌ای در کشور تلاش کردند و می‌کنند تولید نفت در کشور از 4 میلیون بشکه در روز بالاتر نرود که در این زمینه موفق بودند؛ من روزگاری را می‌بینم تولید نفت ممنوع شود».

فارغ از اظهار نظرهای سیاسی وزیر نفت درباره این موضوع، در سطوح فنی و کارشناسی چند سوال کلیدی مطرح می‌شود: 1- آیا میادین نفتی ایران اساسا امکان تولید رقم‌هایی معادل 6.5، 8.5 و 10 میلیون بشکه در روز را دارند؟ 2- در صورت وجود ظرفیت تولید چه میزان سرمایه‌گذاری برای این میادین نیاز است؟ مگر نه اینکه یکی از استدلال‌ها در رد احداث پتروپالایشگاه‌ها هزینه زیاد احداث آنهاست، حال هزینه افزایش توان تولید به چه میزان خواهد بود؟

در ادامه گفتگو با حسین نورالدین موسی کارشناس باسابقه مناطق نفت‌خیز جنوب می خوانید:

*چرا رویای شاه برای تولید 6 میلیون بشکه‌ای نفت به شکست منجر شد؟

 اخیرا ارقام مختلفی از توان تولید روزانه نفت کشور عنوان می‌شود. به نظر شما از جنبه کارشناسی و فنی توان تولید نفت ایران از میادین نفتی چقدر است؟

نورالدین موسی: برنامه تولید نفت از یک مخزن، چرخه‌ای سه‌گانه است که شامل سه دوره توسعه اولیه، دوره حداکثر دبی و دوره کاهشی می‌شود. در حال حاضر 7 میدان اصلی ما که حدود 60 درصد تولید کشور را دارند، 75 درصد ذخایرشان تخلیه شده است و این میادین در نیمه دوم عمرشان هستند. چگونه امکان‌پذیر است که الان دو برابر زمانی که این میادین در نیمه اول عمرشان بودند و حجم ذخیره‌شان حدود 3 برابر الان بود، تولید کرده و رقم تولید روزانه را از 4 به 8 میلیون بشکه نفت برسانیم؟  

قبل از انقلاب میزان ذخایر کشور ما حداقل سه برابر میزان فعلی بود. ما بعد از انقلاب حدود 50 میلیارد بشکه نفت استخراج کردیم. رژیم شاه بعد از تحریم نفتی اعراب علیه اسرائیل، برنامه 7 میلیون بشکه تولید نفت از مناطق خشکی را هدف قرار داده بود و برای ظرفیت اسمی 8 میلیون بشکه، تاسیسات ایجاد کرد.

در آن زمان ما تحریم هم نبودیم و تمام شرکت‌های قدرتمند غربی هم در ایران حضور داشتند، همچنین میادین ما در دوره جوانی و حداکثر دبی خود بودند اما تولید 6 میلیون بشکه را فقط برای دو ماه توانستند عملی کنند. بعد از دو ماه، تولید از میادین افت کرد و مخازن مهم ما مثل مارون و گچساران آسیب دیدند و حتی اولین چاه نمکی در اهواز نیز مشاهده شد.

ما از سال 1368 تا کنون 6 برنامه پنج ساله توسعه داشته‌ایم. در برنامه‌های توسعه قبلی قرار بود تولید نفت را به حدود 5.2 میلیون بشکه در روز برسانیم، اما هیچ‌کدام از این برنامه‌ها محقق نشدند. هر برنامه پنج ساله باید برشی از چشم انداز 20 ساله باشد. قرار بود در چشم‌انداز 20 ساله و در سال 1404 به تولید 7 میلیون بشکه در روز برسیم، اما در هیچ یک از این برنامه‌های پنج ساله، به اهداف مصوب برنامه برای تولید 5 میلیون بشکه نفت نرسیدیم.

وقتی اهداف برنامه‌های مصوب 5 ساله محقق نمی‌شود، چگونه می‌خواهیم تولید را از 4 به 7 میلیون بشکه مورد نظر در چشم‌انداز 20  ساله برسانیم؟ اگر به پیشینه تولید نفت در ایران نگاه کنیم، می‌بینیم که دلیل عدم تحقق اعداد و ارقام ذکر شده قطعا به عدم پایش و ارزیابی برنامه‌ها، فقدان تجزیه و تحلیل، عدم آسیب‌شناسی و عدم توجه به توان تولید و ویژگی‌های میادین ما برمی‌گردد نه اینکه عده‌ای مانع شده باشند.

ذکر اعدادی مانند 6.5 یا 8.5 و یا 10 میلیون بشکه نفت در روز از زبان مسئولین دولتی نشان می‌دهد که روی این اعداد کار کارشناسی صورت نگرفته است و این ارقام پشتوانه فنی ندارند، زیرا نباید اینقدر با هم اختلاف داشته باشند. از نظر بدنه کارشناسی نفت، تمام این اعداد و ارقام، فاقد چارچوب مهندسی هستند و غالب بدنه کارشناسی بالادستی نفت، این اعداد را ذهنی و موهومی می‌دانند. مفروضات این اعداد برای حجم نفت قابل استحصال و حتی برای پتانسیل اکتشافی در کشور مخدوش است.

*در دوره اول زنگنه، غول‌های نفتی کمتر از 15 درصد برنامه افزایش تولید را محقق کردند

 در دوره وزارت آقای زنگنه در دولت اصلاحات نیز برنامه‌ای برای افزایش تولید تدوین شد. چه اتفاقی در آن دوران درباره تولید نفت کشور رقم خورد؟ آیا امکان افزایش تولید روزانه نفت وجود دارد؟

نورالدین موسی: در اواخر برنامه دوم توسعه و کل برنامه سوم توسعه و حتی در ریل‌گذاری برنامه چهارم توسعه، مدیریت کلان وزارت نفت، برنامه توسعه میادین نفتی را با روش بیع متقابل در دستور کار قرار داد که بعدها بیع متقابل نسل دوم و سوم هم مطرح شدند. تصمیم وزارت نفت این بود که شرکت‌های قدرتمند غربی باید کار توسعه میادین کشور را به عهده بگیرند، زیرا آنها هم تکنولوژی روز را دارند و هم سرمایه می‌آورند. در نتیجه می‌توانیم به آن رقم تولید بالا برسیم.

در واقع ما در برنامه‌های تولید گذشته برای رسیدن به رقم 5 میلیون بشکه در روز و بالاتر از این رقم، میادین خود را در اختیار شرکت‌های غربی قرار دادیم و با شرکت‌های بزرگ نفتی مانند توتال، شل، بی پی، الف و ... قرارداد منعقد کردیم. در میادینی که توسعه آنها به این شرکت‌ها واگذار شد، قرار بود 1.2 میلیون بشکه به کل تولید کشور اضافه شود، اما در نهایت بیشتر از 15 درصد آن برنامه هم محقق نشد.

هیچ کدام از این پروژه‌ها به اهداف تعریف شده خود دست پیدا نکردند و هیچ کدام در مدت اعلام شده توسط پیمانکار خارجی به پایان نرسیدند و هیچکدام با همان هزینه اولیه هم به پایان نرسیدند. در واقع همزمان با خروج سنگین ارز از کشور، آن رقم تولید هیچ گاه محقق نشد. پس شرکت‌های خارجی هم آمدند ولی آن برنامه‌های تولیدی تحقق پیدا نکرد.

*مبنای مبهم وزارت نفت در ادعای تولید 6.5 میلیون بشکه‌ای نفت

اکنون غالب میادین نفتی ما در نیمه دوم عمرشان هستند و افت طبیعی مخزن نیز داریم، زیرا همه مخازن نفتی و اساسا هیدروکربوری در ایران و همه جای دنیا با پدیده افت طبیعی مواجه هستند. سوال اساسی این است که این افزایش تولید که رقم آن از 6.5 تا 8.5 میلیون بشکه در روز و حتی بالاتر عنوان می‌شود، قرار است از میادین فعلی تولید شود یا قرار است میادین جدیدی را به مدار توسعه بیاوریم؟

اگر قرار است مخازن جدیدی را به مدار تولید بیاوریم، گزارش مطالعاتی هر مخزن کجاست؟ کدام بخش و سازمان فنی متولی توسعه و تولید و بهره‌برداری این مطالعات را تایید کرده و تعهد به تحقق آن‌ها داده است؟ باید گزارش فنی روی این ارقام وجود داشته باشد. آیا این گزارش فنی برای هر مخزن وجود دارد؟ بنده قطعاً می‌گویم این اعداد ذهنی و فاقد چارچوب مهندسی هستند.

در پاسخ به سوال شما راجع به توان تولید نفت کشور باید بگویم، اگر میادین مرزی و گرین فیلدها توسعه یابند و وارد مدار تولید کشور شوند، بدون تردید تولید ما افزایش خواهد یافت ولی باید مشخص شود که آن مخازنی که قرار است این مقدار تولید را افزایش دهد چقدر ذخیره دارند. زیرا ذخایر و نفت قابل استحصال مبنای برنامه تولید است و نه نفت در جا.

بعد این اعداد با هم جمع شود تا مشخص شود، توان تولید کشور از 3.8 میلیون بشکه چقدر می‌تواند افزایش یابد. برای این کار باید گزارش فنی میدان به میدان موجود باشد، نه اینکه کلی گویی کنیم که می‌توانیم 6.5 تا 8.5 میلیون بشکه تولید را افزایش دهیم. با لحاظ کردن افت طبیعی مخازن در این گزارشات فنی باید برنامه جامع تولید هر میدان، دوره پایداری تولید در پلاتو یا در دوره حداکثر دبی دقیقا مشخص شود. باید همه سرمایه‌گذاری‌های هنگفت ارزی و ریالی بر پایه طرح جامع میدان و پروفایل تولید صورت گیرد.

*میزان تولید از میادین نفتی بسته به به ویژگی‌های مخزن متفاوت است

 برای توجیه تولید نفت در ارقام بالای 6.5 میلیون بشکه بعضا ذخایر نفت ایران را با یک کشور دیگر مقایسه می‌کنند و با یک جدول تناسب، این نتیجه را می‌گیرند که ما تولید نفت‌مان به نسبت سایر کشورها کم است. آیا این شیوه استدلال درست است؟

نورالدین موسی: مخازن با یک حجم ثابت نفت، حتماً یک تولید مشابه و ثابت ندارند. این طور نیست که بگوییم اگر یک مخزن 10 میلیارد بشکه نفت در جا دارد و حتی مخزن کناری آن هم 10 میلیارد بشکه داشته باشد، اگر اولی روزانه 200 هزار بشکه نفت تولید کند، بنابراین دومی هم باید روزانه 200 هزار بشکه نفت تولید کند. خیر محاسبات و واقعیات میدانی اینگونه نیست و بسته به ویژگی‌های هر مخزن، نرخ تخلیه روزانه آن مخزن متفاوت است.

مثلاً شما نمی‌توانید بگویید چون کشور چین 30 میلیارد بشکه نفت ذخیره دارد و مثلا روزانه 3 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند. پس ما اگر ما 90 میلیارد بشکه نفت داشته باشیم، باید 9 میلیون بشکه نفت تولید کنیم. اصلا نمی‌توان چنین استدلالی کرد، زیرا نرخ تخلیه تابع پارامترهای حاکم بر سنگ و سیال است.

مخازن ما عمدتاً از جنس سنگ‌های کربناته شکاف‌دار هستند و در اینگونه مخازن، سیستم حرکت سیال و تولید نفت، دوگانه است. یعنی بر اساس مکانیزم رانش سیال، نفت باید از ماتریکس‌ها یا بلوک‌ها خارج شده و شکاف‌ها را تغذیه کند. سپس وقتی چاه حفر شود این نفت از طریق آن شکاف‌ها به سطح زمین می‌آید. بنابراین اگر شما دبی روی چاه را کنترل نکنید، ارتباط نفت ماتریکس با شکاف‌ها قطع شده و تولید شما غیرصیانتی و آن چاه نیز در کوتاه‌مدت از مدار تولید می‌شود.

به همین دلیل گفته می‌شود مخازن ایران Rate sensitive هستند و نسبت به عنصر زمان حساس هستند. یعنی شما نمی‌توانید نگاه کوتاه مدت به آن داشته باشید. لذا تولید نفت در مقطع کوتاه فاقد اعتبار است. تولید با منحنی‌های سه گانه اعتبار دارد که کل چرخه عمر مخزن را در بر بگیرد. برای رسیدن به رقم 6.5 یا 8.5 میلیون بشکه یا هر رقم دیگری در روز باید دو نکته اساسی و پایه‌ای را مد نظر قرار داد: 1- اصل پایداری تولید 2- چرخه سه‌گانه پروفایل تولید.

*هزینه‌های تولید نفت ایران در نیمه دوم عمر مخازن چندین برابر شده است

 ظاهرا وزارت نفت سندی را تدوین کرده است که بر مبنای آن برای تولید 7.5 میلیون بشکه نفت در روز به سرمایه 100 میلیارد دلار نیاز است. به نظر شما آیا جذب چنین سرمایه‌ای امکان‌پذیر است؟

نورالدین موسی: با توجه به اینکه مخازن اصلی کشور در دوران کاهش دبی و نیمه دوم عمر به سر می‌برند، هزینه‌های تولید نیز افزایش پیدا کرده است. در گذشته برای افزایش 1.2 میلیون بشکه‌ای نفت در روز میلیاردها دلار هزینه شد و متاسفانه بیشتر از 15 درصد برنامه تحقق نیافت. در شیوه و متد بیع متقابل در برنامه‌های سوم و چهارم توسعه هیچگاه تولید نفت به 5 میلیون بشکه در روز نرسید، حال چگونه می‌خواهند با 100 میلیارد دلار تولید را به 7.5 میلیون بشکه در روز برسانند؟

قبل از انقلاب که مخازن ما در نیمه اول عمر و در دوره حداکثر دبی بودند با تعداد 300 حلقه چاه 5.4 میلیون بشکه تولید میشد، ولی الان برای تولید 4 میلیون بشکه در روز، بیش از 3 هزار حلقه چاه فعال داریم. یعنی برای رسیدن به برنامه تولید سالیانه تعداد چاه‌ها 10 برابر شده است و در نتیجه هزینه تولید نیز چندین برابر می‌شود.

همانگونه که قبلا گفتم، به فرض اینکه ما به تولید روزانه 7.5 میلیون بشکه دست پیدا کنیم، دوره پایداری این تولید چقدر است؟ و این تأسیسات قرار است برای چند سال این رقم تولید را محقق کنند؟ ما در 5 برنامه توسعه قبلی، تولیدمان به بیش از 4 میلیون بشکه در روز نرسید، حال چطور می‌خواهیم اکنون تولید را دو برابر کنیم؟

* برای اجرای برنامه‌های خیالی کشور را زیر بار استقراض سنگین می‌برند

عدم تحقق برنامه‌های تولیدی چه تاثیری و اتفاقاتی برای کشور ایجاد می‌کند؟ آیا در حال حاضر افزایش تولید نفت به ارقام 6.5 تا 8.5 میلیون بشکه برای ما اولویت بالاتری دارد یا حداکثر کردن درآمدهای ملی از طریق توسعه زنجیره ارزش؟

نورالدین موسی: عدم تحقق برنامه‌های تولیدی بدون پشتوانه کارشناسی باعث می‌شود که از یک طرف برای اجرای این برنامه کشور زیر بار استقراض‌های سنگین برود و از یک طرف این عدم تحقق درآمدها در برنامه‌ریزی‌های کلان اقتصادی اخلال ایجاد می‌کند. یعنی کشور روی درآمدهایی که هیچ وقت محقق نمی‌شود، حساب باز می‌کند و عدم تحقق آنها باعث اخلال در برنامه‌های زیرساختی و سایر حوزه‌های کشور می شود.

همانگونه که مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده‌اند ما باید از خام‌فروشی به سمت ساخت پالایشگاه و توسعه تولید مشتقات و فرآورده‌فروشی و توسعه زنجیره ارزش افزوده حرکت کنیم. اکنون تدوین طرح جامع انرژی بر پایه‌های مولفه‌های عینی و علمی و مطابق با واقعیات میدانی از ضروری‌ترین نیاز امروز ماست. ایجاد تنوع در سبد انرژی و عزم ملی برای کاهش هدررفت انرژی در کشور و جمع‌آوری گازهای همراه از ضروریات اصلی و اساسی امروز و فردای کشور عزیز ماست.

منبع: فارس

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر