فضای سیاسی داخلی وفاق ملی برای جذب سرمایه را ندارد
با عنایت به سوابق مدیریتی که در حوزه نفت و انرژی دارید بفرمایید که برگزاری نمایشگاه در جذب سرمایه برای این حوزه چقدر مفید است و در سالهای گذشته برگزاری نمایشگاه چقدر به افزایش توانمندیهای بخش خصوصی کمک کرده است؟
-من فکر میکنم که برگزاری این نمایشگاهها کار خوب و موثری در شناخت ظرفیتهای کلی کشور چه دولتی و چه خصوصی است. نمایشگاه نفت، گاز و پتروشیمی سالیان سال جا افتاده است و شرکتهای داخلی و خارجی و تمام کسانی که در صنعت نفت و گاز حضور دارند با آن آشنا هستند و آن را فرصتی برای معرفی خودشان و معرفی توانمندی داخلی برای کسانی که مصرفکننده کالا و خدمات هستند، می دانند. اما جذب سرمایه گذاری در این فضای خاص سیاسی تاثیر خیلی زیادی ندارد.
به چه دلیل ؟
-ما یک دوستی داشتیم که میگفت سرمایهگذار ترسو است، سرمایهگذار جایی می رود که اصل سرمایه و سودش به راحتی برگردد و خیالش به راحتی کامل باشد. بحث ایمنی و امنیت سرمایه یک اصل در هر سرمایهگذاری است. با توجه به فضای بینالمللی سیاسی که برای کشور ما وجود دارد خصوصاً با برنامهای که رئیسجمهور آمریکا راجع به برجام دارد که هنوز تصمیم نگرفته است و سایر مسایل مرتبط با آن، درست است که نمایشگاه خوب است ولی نمایشگاه باید بتواند به تنهایی تاثیر تعیینکننده ای بگذارد. فضای داخلی سیاسی ما هم متاسفانه آن وفاق ملی را که برای جذب سرمایه خارجی باید داشته باشد{ندارد} که از نظر من یک ضرورت است و در حد نان شب است و برای خروج از رکود تنها راهی که وجود دارد جذب سرمایه خارجی است که ما سرمایههای لازم را برای خروج از رکود نداریم و سرمایه بسیار سنگینی هم می خواهد. در کشورهای دنیا مثل آمریکای لاتین، اسپانیا، یونان و آسیای شرقی که در دهه نود دچار رکود شدند همه اینها یک نسخه برای خروج از این گرفتاری داشتند و آن هم تزریق ارزهای خارجی به بخشهای مولد اقتصادی بود که از رکود خارج شدند. ما هم راهی جز این نداریم.کشور در شرایط مالی خوبی نیست.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟
-اینکه چه باید بکنیم گفتنش آسان نیست و مجموعه ای از اقدامات باید صورت بگیرد. یکی اینکه بایستی در جذب سرمایه خارجی بسیار فعال باشیم و برای این کار اول از همه باید ببینیم کدام بخش اقتصادی ما میتواند جاذب سرمایه باشد. بزرگترین مزیت نسبی که کشور برای جذب سرمایه دارد در بخشهای نفت و گاز است و این بخشها بالاترین شانس را برای جذب سرمایه دارد. برای اینکه این کار انجام شود رعایت نکاتی لازم است. یکی آمادهسازی داخلی کشور و وجود وفاق ملی است. متاسفانه در سالهای گذشته فرصتهای بسیار طلایی را به خاطر نبود فضای داخلی مناسب از دست دادیم. ما بعد از برجام شاهد هجوم شرکتهای دولتهای خارجی به کشور برای سرمایهگذاری بودیم که متاسفانه چون وفاق ملی وجود نداشت و اختلافات و سر و صداهایی که راه افتاد در حد سنگینی فضا را خراب کرد و باعث شد که این شرکتها عقبنشینی کنند و بروند. امروز هم فضای بینالمللی که برای ایران بسیار مثبت شده بود خصوصاً با آمدن ترامپ بسیار بدتر شده است؛ بنابراین سرمایهگذاران امروز این ریسک را نمیکنند اما نفت و گاز ما این پتانسیل را دارد که علیرغم تحریمهای آمریکا؛ بتواند از تضاد منافع اروپا و آسیا با آمریکا در بخش نفت و گاز که یک نیاز جهانی است برای تامین تقاضای فزایندهای که در دنیا برای نفت و گاز وجود دارد استفاده کند. این تجربه است که عرض میکنم حرف شعاری نیست. ما تجربه دوره بیع متقابل را در کشور داشتیم که آن موقع نیز تحت تحریم معروف به داماتو بودیم ولی بیش از 30 تا 40 میلیارد دلار جذب کردیم که نتیجه آن پارس جنوبی شد و یک میلیون بشکه ظرفیتسازی نفت و اشتغال بسیار فراوان در بخشهای خدمات و تولید کالا و رشد فناوری ایجاد شد. من به خاطر دارم وقتی فازهای 4 و 5 پارس جنوبی راهاندازی شد، غیر از پیمانکارانی که در عسلویه مستقر بودند بیش از 100 شرکت درکشور مشغول ساخت و ساز و مهندسی فقط برای همان فازها بودند یعنی یک اشتغال گستردهای در کشور ایجاد شد که نتیجهاش رشد اقتصادی 8 درصدی در آن سالها شد. بنابراین با وجود تحریمهایی که آقای ترامپ میگوید مقابله با آن راههایی دارد و ما اگر بتوانیم از تضاد منافع اروپا و آمریکا در بخش نفت و گاز برای تامین نیازهای نفت و گاز دنیا درست بهرهبرداری کنیم موفق خواهیم بود. آنها راهش را بلدند که چگونه با تهدیدهایی که آمریکا میکند{مقابله کنند} از نظر قانونی صحبتهایشان را میکنند و از خزانهداری آمریکا اجازه میگیرند و سرمایهگذاریشان را علیرغم تحریم میکنند همچنان که این کار را در دوره قبل کردند و بیش از 20 قرارداد را در آن دوره باوجود تحریم امضا کردیم. این میتواند کانال ورود ارز به کشورمان باشد. اگر ما درست برخورد کنیم، نمایشگاه میتواند بخشی از معرفی ما باشد و ما همزمان باید با آن سمینار و معرفی طرحهایمان را هم بگذاریم و لابی نفتی را در دنیا به نفع خودمان حرکت دهیم. این سیاست باید در نمایشگاهها و همه جا سیاست وزارت نفت باشد. وزارت نفت هم باید خود را تقویت و سازماندهی کند و مذاکره بین المللی انجام دهد. دراین زمینه معتقدم که ضعف وجود دارد؛ افرادی که جرات و شهامت داشته باشند قراردادها را به جلو بیندازند باید تربیت شوند. درآن دوره ظرف دو، سه سال 20 قرارداد را امضا کردیم ولی حالا بعد از 5 سال که از این دولت گذشته ما فقط دو قرارداد نفتی داریم، البته فضا فرق کرده است و مقداری شرایط سخت تر شده است.
منظورتان از دو قرارداد، یکی توتال است و دیگری چیست؟
--نه، توتال در بخش گاز است، در بخش نفت ما دو قرارداد نفتی امضا کردیم که یکی با روسها و دیگری هم با خود ایرانی ها است؛ یعنی در واقع جذب سرمایه خار/جی نیست، یعنی با {شرکت نفت}پاسارگاد بسته شد که باید از پولهای داخلی استفاده کنند. بنابراین ما فقط یک قرارداد با روسها با مشارکت شرکت دانای انرژی از ایران در بخش نفت بستیم. دربخش گاز هم شرکت توتال با چینیها مشترکاً قرارداد بستند؛ این شرایط نمیتواند آن چیزی را که به آن نیاز داریم برآورده کند. باید صنعت نفت ما خودش را تکان دهد و جرات داشته باشد، البته فضای داخلی سیاسی مقدار زیادی باعث شده که جراتها از مدیران گرفته شود. مدیران میترسند از این که امضا کنند و قرارداد را جلو ببرند بنابراین به کارهای روبنایی ساده روی می آورند مثل این که چند تا HOA (پیش قرارداد)به قول خودشان امضا میکنند و حالا ببینیم چه میشود. این جوری نمیتوانید کشور را حرکت دهید، کشور به آدمهای قویتر و توانمندتری نیاز دارد از وزیر تا ردههای پایینتر که جرات و شهامت کارهای بزرگ را داشته باشند و وارد این میدان شوند، حتی اگر خودشان آسیب ببینند؛ عیبی ندارد، این صندلیها که ماندگار نیست ؛{نهایت این است که } یک کسی خوشش نمیآید میگویند بروند دنبال کارشان، خوب بروند دنبال کارشان. اتفاق دیگری نمیافتد؛ این است که باید این جراتها پیدا شود و کار جلو برود.