/
۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۳
دلنوشته یکی از پرسنل پیمانکاری شرکت ملی حفاری ایران

با سرویس اومدید، ناهار هم که خوردید حقوق میخواهید چیکار؟

یکی از پرسنل پیمانکاری دکل ۶۴ فتح به صورت طنز مشکلات نیروهای پیمانکاری را بیان کرده است.
کد خبر : ۶۹۵۴۷

به گزارش نبض نفت یکی از پرسنل پیمانکاری دکل ۶۴ فتح با زبان طنز برخی از مشکلات نیروهای پیمانکاری را بیان کرده است که تاخیر در پرداخت حقوق پرسنل یکی از مهمترین آنها می‌باشد. متن ارسالی به پایگاه خبری نبض نفت به شرح زیر است:برای اولین بار بود که می اومدم دکل ۶۴ فتح!مثل همه ی دکل ها خیلی زود با پرسنل،به خصوص بچه های سکو که اکثراً پیمانکاری بودن،صمیمی شدم.از روز ۴شنبه که اومدیم سرکار،ستاد و کل کشور تعطیل شد.روز یکشنبه هوا خیلی گرم و شرجی شد،بچه های عملیات مشغول نصب و برپایی شیرهای فوران گیر بودند.به حکم وظیفه و انسانیت همان یک آبلیموی سهمیه خودم رو با مقداری آب و شکر قاطی کردم و یک شربت سردستی و خودمونی باهاش درست کردم و رفتم سمت بچه ها!دیدم بعد از ساعت ها کار کردن و عرق ریختن،زیر سایه ی قرقره کابل حفاری جمع شدن،تا برای تجدید قوا،آبی بنوشند و گلویی تازه کنند.شربت رو بهشون دادم،اونا هم با همون صمیمیت همیشگی بچه های اقماری به من میوه تعارف کردن!یکیشون پرسید آقای شهریاری چه خبر از حقوق ها؟!می دونستم که در بهترین حالت از دوشنبه روند پرداخت حقوق ها آغاز میشه!ولی به شوخی بهشون گفتم با سرویس اومدین سرکار،ناهار هم که خوردین،کافیه!!دیگه حقوق می خواین چیکار؟!!بعد از کمی بگو‌ بخند،دیدم همزمان که شربت رو بین خودشون تقسیم می کنند،خیلی با روحیه و با انگیزه از ادامه ی کار حرف می زنند.برخی نیز در این میان چای داغشان را می نوشیدند!!نمی دونم چی شد که یهو تصمیم و اجازه گرفتم که یک کلیپ کوتاه یادگاری ازشون بگیرم.در گرمای سوزناکِ دومین روز از شهریورِ گرمِ ۱۴۰۴ !صدها کیلومتر به دور از خانه!بی خبر از خانواده،به دور از چشمِ صاحب خانه،کرایه خانه های پرداخت نشده،قسط های واریز نشده،مسافرت های نرفته،خوراکی‌های خریداری نشده،و هزاران مشکل و گرفتاری دیگر...!اما شاد بودند و با روحیه!چنان که گویی با ذهن های آسوده و جیب هایی پر از پول در ساحل جزیره همیشه زیبای کیش،حمامِ آفتاب می گیرند.فقط باید یک جنوبی باشیفقط باید یک اقماری باشیفقط باید یک عملیاتی باشیفقط باید یک نیروی پیمانکاری باشی و حقوق نگرفته باشی تا درک کنی که با همه ی این گرفتاری ها،شاد بودن،محکم بودن و کار کردن یعنی چه؟!(درد) را از هر طرف بنویسیم،باز هم (درد) است!!ولی گویی که ما دیگر سِر شده ایم.عادت کرده ایم.و می دانیم که بدترین آفت انسان،عادت است.می دانیم که می دانند!می دانیم که خبر دارند.می دانیم که رصد می کنند.ولی...نمی دانیم چرا کاری نمی کنند؟نمی دانیم چرا حرکتی نمی زنند؟نمی دانیم در این مواقع،چرا حتی یک دلجویی ساده نمی کنند؟!ولی ما هستیم.هنوز زنده ایم.ما حذف شدنی نیستیم.تا نفت هستتا گاز هستتا حفاری هستتا ایران هست،ما هم هستیم.خراب،آن کس که آبادت نخواهد!!دمِ همه مردانِ مردِ ملی حفاری،دمِ همه ی مردانِ اقماری،دمِ همه ی مردانِ عملیاتی،گرم!گرم همچون گرمای خرماپزونِ شهریور و جنوبِ گرمِ گرمِ گرمبه احترامِ حفارمردانِ ایران زمین،باید ایستاده دست زد.

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر