یوراسیا می خواهد به هژمونی دلار پایان دهد
ریال ایران سقوط کرده است. لیر ترکیه سقوط کرده است. پزوی آرژانتین سقوط کرده است. رئال برزیل سقوط کرده است. عوامل چندگانه و پیچیده ای هستند که به طور موازی در سقوط این ارزها نقش داشته اند. در مورد ترکیه، کاهش شدید ارزش لیر با حباب اعتبار آسان ایجاد شده توسط بانک های اروپایی در ارتباط است. مشکل آرژانتین بیشتر از تدابیر ریاضتی نئولیبرال دولت مائوریسیو ماکری ناشی شده که اعتراف کرده است توانایی دستیابی به اهداف پرداخت توافقی با صندوق بین المللی پول را در کمتر از سه ماه آینده، ندارد. سقوط ریال هم عمدتا از تحریم های شدید اعمالی از سوی ایالات متحده پس از تصمیم ترامپ به خروج از توافق هسته ای ایران ناشی شده است. مشکلات اقتصادی برزیل هم عمدتا از فضای سیاسی این کشور ناشی می شود.
بحران ارزی که بازارهای کلیدی نوظهور را به دردسر انداخته مساله ای جدی است. برزیل، آرژانتین و ترکیه از اعضای گروه بیست هستند و ایران اگر تحت فشارهای خارجی نباشد، همه شرایط برای عضویت در این سازمان را دارد. ایران و ترکیه هر دو هدف تحریم های ایالات متحده قرار گرفته اند. می توان ارز این کشورها را با ارزهایی که ارزششان در برابر دلار افزایش یافته است همچون ارز اوکراین، لاری گرجستان و پزوی کلمبیا مقایسه کرد. همه این کشورها در سیطره نفوذ ایالات متحده هستند.
تحلیلگران مستقل از روسیه، ترکیه، برزیل و ایران عمدتا بر سر این مساله توافق نظر دارند که بحران ارزی کنونی از بازگشت تدریجی فدرال رزرو از سیاست تسهیل کمی ناشی شده است. در نتیجه این سیاست فدرال رزرو، دلار دیگر به سمت بازارهای نوظهور همچون ترکیه، برزیل، آرژانتین، اندونزی یا هند سرازیر نمی شود. نرخ بهره ایالات متحده افزایش یافته است. وزارت خزانه داری اوراق قرضه جدید صادر می کند. بدین ترتیب، بازگشت از تسهیل کمی همراه با جنگ تجاری هدفمند علیه بازارهای کلیدی نوظهور از یک اتفاق جدید حکایت دارد: دلار ایالات متحده به اسلحه تبدیل شده است.
جای تعجب ندارد که روسیه، چین، ترکیه، ایران که همه مهره های نسبتا مهم منطقه ای محسوب می شوند، در یکپارچگی یوراسیا سرمایه گذاری کرده اند و با هدف خارج شدن از هژمونی دلار ایالات متحده، طلا می خرند. همانطور که جی پی مورگان بیش از یک قرن پیش گفته بود: «طلا پول است. باقی همه اعتبار هستند.» اما هیچ گاه هیچ جنگی بر سر ارز بر سر دلار نبوده، بلکه بر سر دلار آمریکا بوده است.
اما به نظر می رسد شرایط در حال تغییر کردن است. روسیه و چین به شدت بر خرید طلا سرمایه گذاری می کنند. روسیه شروع به فروش انباشته اوراق قرضه ایالات متحده کرده است. و آنچه بریکس از اواسط دهه 2000 درباره آن صحبت می کرده، اکنون به اجرا درآمده و تلاش ها برای ایجاد سامانه های پرداخت جایگزین برای سوئیفت که دلار محور است، آغاز شده.
در همین حال، برخی کشورها شروع به ایجاد ارز رمزنگار مختص به خود هستند. برخی از کشورها می توانند از ارزهای رمزنگار به مثابه دیگر پول های جهان و با پشتوانه طلا استفاده کنند. ونزوئلا که در میانه یک بحران شدید مالی و اقتصادی درگیر است، ارز رمزنگار پترو را راه اندازی کرده که ارزش آن برابر با 3600 بولیوار است.
بار دیگر سوال اصلی به جنگ اقتصادی ایالات متحده علیه ایران بازمی گردد. تجار خلیج فارس بر سر یک مساله هم عقیده هستند: بازار جهانی نفت به سرعت تحت فشار قرار گرفته است و در دو ماه آینده با عرضه کمتر از تقاضا مواجه خواهد شد. صادرات نفت ایران از 3.1 میلیون بشکه در روز در ماه آوریل، در ماه اوت به 2 میلیون بشکه در روز کاهش یافت. به نظر می رسد بسیاری حتی پیش از آغاز تحریم های اعمالی از سوی ترامپ کاهش خرید نفت از ایران را آغاز کرده اند.
در حال حاضر به نظر می رسد روحیه حاکم در ایران این است که «دوام می آورند»، اما شاید دولت ایران دقیقا نداند که چه شرایطی در انتظار آن است. آخرین گزارش اقتصادی آکسفورد واقع بینانه به نظر می رسد: «انتظار داریم که تحریم ها اقتصاد ایران را به رکود بازگرداند و تولید ناخالص داخلی را در سال 2019 به 3.7 درصد برساند که بدترین عملکرد اقتصادی در 6 سال گذشته است. رشد اقتصادی در بهترین حالت در سال 2020 به 0.5 درصد خواهد رسید.» در این گزارش همچنین به این مساله اشاره شده که ایران در هیچ شرایطی به سمت تغییر نظام پیش نخواهد رفت؛ اصلاح طلبان و اصول گراها در زمینه لزوم مقابله با تحریم ها متحده هستند. اما ایران به یک استراتژی برد-برد نیاز دارد که دیگر امضاکنندگان برجام و واردکنندگان انرژی از ایران همچون ژاپن، کره جنوبی و ترکیه را راضی کند. استراتژی ای که بیانگر یکپارچگی یوراسیا باشد. مطرح کردن احتمال خارج شدن از برجام کافی نیست، اما شاید معرفی کردن ارز رمزنگار ایرانی موثر باشد.
ما را در کانال تلگرامی نبض نفت دنبال کنید