/
۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۲
از ناتوی غربی تا ناتوی عربی

نسخه های ترامپ برای تحقیر اعراب

چالش بسیار مهم دیگر مواضع خودخواهانه و متکبرانه اخیر دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا در قبال عربستان است، وی می کوشد هر از چند گاهی برای افزایش محبوبیت خود در عرصه داخلی آمریکا از فشارها و تحقیرهایی که در نشستها و تماسهای دوجانبه در حق مقامات عرب خلیج فارس روا می دارد پرده بردارد و از جمله افشا می کند که به مقامات سعودی گفته «باید پول بدهند تا مورد حمایت امریکا باشند در غیر این صورت بیش از دو هفته دوام نمی آورند»، اما از این نکته غافل است که طرح چنین مسائلی هر چه بیشتر افکار عمومی جهان عرب را نسبت به مداخلات آمریکا در منطقه شان حساس می کند و جلوی اجرایی شدن طرح های آمریکایی مثل ناتوی عربی را می گیرد.
کد خبر : ۱۱۵۹۳
نسخه های ترامپ برای تحقیر اعراب

رییس جمهوری آمریکا در کنار تحقیرهایی که گاه و بیگاه علیه کشورهای عربی روا می دارد، طرح ها و ایده هایی نیز برای آنها تدارک دیده است، تا احساس کنند لازم است پترودلارهایشان را برای حفظ امنیتشان به آمریکا بدهند و البته به طور نیابتی با دشمنان ایالات متحده مقابله کنند. تشکیل «ناتوی عربی» یا «ائتلاف استراتژیک برای خاورمیانه» یکی از جدیدترین طرح های آمریکا برای کشورهای عربی است که قرار است شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و مصر و اردن را برای مقابله با تهدیدات خلیج فارس تجهیز کند. 

البته تشکیل یک ناتوی خاورمیانه ای، ایده جدیدی نیست؛ آمریکا در سال ۱۹۵۵ «پیمان بغداد» را برای مقابله با خطر شوروی سابق طراحی کرد طرحی که در سال ۱۹۷۹ به دلیل برخی تحولات منطقه ای کارایی و اثربخشی خود را از دست داد. همچنین کشورهای مرتجع عرب خود نیز از زمان وقوع انقلاب اسلامی، تلاشهای جدی برای مقابله با نفوذ و قدرت یابی جمهوری اسلامی ایران انجام داده اند که تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981 یکی از بارزترین آنها است. این شورا با تشکیل «سپر جزیره» در حوزه نیروهای زمینی و «مجموعه امنیت دریایی 81» در حوزه دریایی،  جنبه نظامی نیز به خود گرفت،  اما ارزیابی عملکرد این نیروهای نظامی و جهت گیری کشورهای عربی عضو نشان می دهد موفقیت چندانی در عرصه عمل نداشته اند. 

فعالیت سپر جزیره به نمونه های خاص و غیر مؤثری همچون مداخله در بحران بحرین محدود شده است. نیروی دریایی مشترک اعراب خلیج فارس نیز بیشتر در حد یک اسم و آرزو باقی مانده است. حال هر چند قرار است همین کشورهای عرب با همراهی مصر و اردن و البته حمایت آمریکا «ناتوی عربی » را تشکیل دهند، اما چنین پیشینیه ای نشان می دهد اعراب خلیج فارس از اتحاد، یکدستی و اراده کافی برای همکاری نظامی مشترک برخوردار نبوده و نیستند. 

از سوی دیگرشکل گیری ناتوی عربی با چالشهای متعدد و زیادی مواجه است؛ یکی از مهمترین این چالش ها عربی غیر بومی بودن، نادیده گرفتن واقعیتهای منطقه ای و البته وجود اختلاف نظرهای گسترده بین کشورهای عربی است. این مسأله که ناتوی عربی ایده و ابتکار یک کشور عربی نیست و  طراح و حامی اصلی آن ایالات متحده است که می کوشد با مداخله در سیستم امنیت منطقه ای حوزه خلیج فارس از ایجاد اتحاد بین کشورهای این منطقه جلوگیری و حضور و نفوذ خود را بین آنها را تقویت کند، خود یکی از جدیترین عواملی است که اصالت و اعتبار این طرح را نزد افکار عمومی کشورهای منطقه از بین می برد. 

چالش بسیار مهم دیگر مواضع خودخواهانه و متکبرانه اخیر دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا در قبال عربستان است، وی می کوشد هر از چند گاهی برای افزایش محبوبیت خود در عرصه داخلی آمریکا از فشارها و تحقیرهایی که در نشستها  و تماسهای دوجانبه در حق مقامات عرب خلیج فارس روا می دارد پرده بردارد و از جمله افشا می کند که به مقامات سعودی گفته «باید پول بدهند تا مورد حمایت امریکا باشند در غیر این صورت بیش از دو هفته دوام نمی آورند»، اما از این نکته غافل است که طرح چنین مسائلی هر چه بیشتر افکار عمومی جهان عرب را نسبت به مداخلات آمریکا در منطقه شان حساس می کند و جلوی اجرایی شدن طرح های آمریکایی مثل ناتوی عربی را می گیرد. 

بی توجهی این طرح به خطرات ناشی از دشمن دیرینه جهان اسلام یعنی رژیم صهیونیستی و تمرکز آن بر جمهوری اسلامی ایران که همواره به دنبال تنش زدایی و روابط مسالمت آمیز با همسایگان بوده از دیگر نقاط آسیب زننده به این طرح است؛ چرا که قدرت منطقه ای ایران و نفوذ آن در بین برخی کشورهای عربی می تواند به عامل تضعیف کننده ناتوی عربی تبدیل شود.   

اما چالش مهم دیگر، تفاوت دیدگاههای کشورهای عربی نسبت به لزوم تشکیل و فعالیت این واحد نظامی است،در حالی که عربستان، امارات و بحرین از حامیان جدی این طرح هستند، مقامات کشورهایی همچون عمان که مناسبات دوستانه ای با ایران دارند، با دیده تردید به آن می نگرند. قطر که ماه هاست مورد نحریم کشورهای عرب همسایه قرار گرفته و هنوز هم مورد غضب آنها است، طبیعتا نمی تواند مهره خوبی در این ائتلاف باشد. کویت پس از جنگ با عراق تلاش کرده همیشه خود را دور از جنگ و درگیری نگاه دارد و با همه همسایگان رابطه نسبتا مسالمت آمیز داشته باشد. مصر و اردن نیز همواره با پذیرش رهبری عربستان سعودی مشکل داشته و دارند. بنابراین وجود چنین مشکلاتی شکل گیری و موفقیت ناتوی عربی را با مشکل مواجه می کند. 

با این حال حتی اگر درصدی از احتمال را برای شکل گیری این نهاد نظامی عربی در نظر بگیریم، به نظر می رسد به دلایل مختلف طرح ناتوی عربی تأثیرات جدی و بلند مدتی بر جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت؛ دلیل نخست این ادعا این است که یک سازمان یا نهاد منطقه ای زمانی می تواند تأثیرگذار باشد که اعضای آن از یکدستی و انسجام کافی برای مقابله با تهدیدات مشترک برخوردار باشند؛ این در حالی است که کشورهای عربی از اختلافات دیرینه و رقابتهای استراتژیک پنهانی با یکدیگر رنج می برند و در نظریه و عمل سیاستهای واحد و یکدستی ندارند.

از سوی دیگر ناتوی عربی حتی در صورت تشکیل و موفقیت زمانی می تواند با کشوری مقابله کند که آن کشور دست به تجاوز و مداخله غیر قانونی در کشورهای دیگر زده باشد، این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در طول حیات خود هرگز به کشور دیگری تجاوز نکرده و حتی مستشاران نظامی اش نیز تنها با درخواست مقامات کشورهای منطقه در این کشورها حضور دارند. چنین حضور قانونی در کشورهای منطقه بر اساس حقوق بین الملل مجاز بوده و ناتوی عربی و یا سازمانها و نهادهای جدی تر از آن هم یارای مخالفت با آن را ندارند. بنابراین حتی چنانکه ناتوی عربی شکل بگیرد ایران نگرانی از جانب آن نخواهد داشت.

منبع: دیپلماسی ایرانی
مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر