هر ایرانی سالانه معادل ۱۴ تا ۱۶ بشکه نفت، انرژی مصرف میکند
نبض نفت - محمد ابراهیم رئیسی امروز در نشستی با حضور فعالان صنعت برق با موضوع یارانههای سوخت در بخش برق کشور، اظهار کرد: یارانه به عنوان یک پرداخت انتقالی تعرفه، یکی از ابزارهای اقتصادی شناخته شده در مدیریت عرضه و تقاضای کالاها در یک سیستم اقتصادی است. یارانهها میتوانند در صورت تعیین مقدار دقیق آنها و نظام توزیع مناسب بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، سبب بهبود کیفیت تولید و رفاه مصرفکنندگان شود.
وی افزود: بخش برق نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما به نظر میرسد با توزیع مقادیر قابل توجهی یارانه سوخت در این بخش همین یارانه سبب عدم دسترسی به اهداف فوق شده است چرا که به دلیل منافع کم ناشی از صرفهجویی در مصرف سوخت با احتساب قیمتهای یارانهای، در بخش تولید تولیدکنندگان انگیزهای برای افزایش راندمان تولید نداشته و در عین حال به سبب قیمتهای ارزان برق (که عامل اصلی آن یارانههای سوخت است) مصرفکنندگان نیز تمایلی به مدیریت مصرف ندارند چرا که منافع زیادی را با این صرفهجویی به دست نمیآورند.
به گفته این کارشناس اقتصاد انرژی، درست است که امروزه موضوع یارانههای سوخت بیشتر در بخش حمل و نقل مطرح است اما باید بدانیم که این یارانهها در بخشهای دیگری از کشور نیز مورد استفاده قرار می گیرند که بخش برق کشور نیز یکی از مهمترین آنها است. یارانهها میتوانند در صورت تعیین مقدار دقیق آنها و نظام توزیع مناسب بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، سبب بهبود کیفیت تولید و رفاه مصرفکنندگان شوند ولی واقعیت موضوع این است که آیا به راستی وجود این یارانهها توانسته است تا به هدف اصلی خود دست پیدا کند؟
وی در ادامه تشریح کرد: در حال حاضر بیش از ۹۲ درصد از برق کشور از نیروگاههای فسیلی تامین میشود. تولید این نیروگاهها در سال گذشته برابر با ۲۸۸ میلیارد کیلووات ساعت برق بوده که برای این مقدار تولید ۶۹ میلیارد متر مکعب از گاز طبیعی (عمدهترین سوخت مصرفی نیروگاههای کشور)، ۵ میلیارد لیتر گازوئیل و در حدود ۴ میلیارد لیتر مازوت به مصرف رسیده است. این نیروگاهها، در سال ۳۲ درصد از مصرف کل گاز کشور را به خود اختصاص دادهاند.
رئیسی خاطرنشان کرد: برای محاسبه یارانههای هر کیلو وات ساعت برق باید اثر یارانهها را از قیمت سوخت حذف کرد. در حال حاضر قیمت سوخت مصرفی گاز طبیعی در نیروگاهها تنها ۶۰۰ ریال به ازاء هر متر مکعب محاسبه میگردد و به ازاء هر لیتر مازوت و گازوئیل تحویلی هم در حدود ۳۵۰۰ ریال دریافت میشود.
وی تصریح کرد: به منظور حذف اثر یارانهها بر قیمت سوخت در خصوص سوختهای مایع از قیمت فوب خلیج فارس میتوان استفاده کرد. این مقادیر در هنگام تهیه پروژه تعیین قیمت واقعی برق نیروگاههای حرارتی، برابر با ۶۲ سنت بر لیتر برای گازوئیل و ۶۰ سنت بر لیتر برای نفتگاز بوده است.
این کارشناس اقتصاد انرژی اظهار کرد: داستان قیمت گاز در ایران داستان پیچیدهای است. ما گاز را به مصارف مختلف میرسانیم و هر کدام از آنها میتواند یک معیار باشد برای اینکه ما هزینه - فرصت گاز را محاسبه کنیم. بنابراین بهترین روش برای این کار از دیدگاه اقتصادی، محاسبه هزینه - فرصت این حامل انرژی با توجه به فرصتهای مختلف آن اعم از تزریق به چاههای نفت؛ قیمت صادراتی، قیمت وارداتی، قیمت آن به عنوان خوراک پتروشیمیها و ظرفیت آزاد شده برای امکان صادرات نفت است.
وی اظهار کرد: گاز، به عنوان خوراک به بخش پتروشیمی اختصاص مییابد و از آن تولیدات پتروشیمی متنوعی به دست میآید. برای قیمت خوراک پتروشیمی فرمولی وجود دارد که بر اساس آن قیمت گاز خوراک پتروشیمی چیزی معادل ۷.۱۰ تا ۱۳ سنت به ازای هر متر مکعب است.
این کارشناس اقتصاد انرژی در مورد هزینه - فرصت دیگری که با آن روبهرو هستیم به مبحث صادرات گاز اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر، بیشترین قیمت گاز صادراتی ما به ترکیه و معادل ۴۹ سنت بوده که البته در حال حاضر نیز به علت اعتراضات اخیر درصدی از آن کاهش یافته و به حدود ۲۳ سنت رسیده است.
وی افزود: بحث دیگری نیز در قالب ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید مطرح است که بر اساس این بند دولت با شرایطی بر اساس میزان سوخت صرفهجویی شده در طرحها، مبلغی را به سرمایهگذاران در طرحهای صرفهجویی سوخت پرداخت میکند. این قیمت در طرح افزایش کارایی موتورخانهها برابر با ۱۳ سنت بوده است.
او تاکید کرد: میزان صرفهجویی شده سوخت در هر کیلووات ساعت با تبدیل به بشکه نفت میتواند معیار مناسبی برای هزینه - فرصت گاز در کشور باشد. در حال حاضر میزان انرژی که مصرف میکنیم اگر به بشکه نفت تبدیل شود، عدد قابل توجهی به دست میآید. هر ایرانی سالانه معادل ۱۴ تا ۱۶ بشکه نفت انرژی مصرف میکند. حال اگر این سرانه را در جمعیت ۸۲ میلیونی کشور ضرب میکنیم در مییابیم که این میزان معادل تولید روزانه ۵.۳ بشکه نفت در روز است که تقریبا معادل تولید روزانه نفت در کشورمان است یعنی داریم هرچه نفت تولید میکنیم را به مصرف میرسانیم. در این صورت چطور امکان دارد که صادرات نفت ممکن شود؟
رئیسی ادامه داد: جواب این امر آن است که بخشی از انرژی ما از طریق گاز تامین میشود - که صادرات آن ساختار متشکلی چون صادرات نفت ندارد - هرچه امکان استفاده بیشتر از گاز فراهم شود، سبب آزاد شدن ظرفیت نفت مصرفی در کشور شده و این به معنای امکان صادرات بیشتر آن است، بنابراین هرچه صرفهجویی گاز بیشتر انجام شود به این معنا خواهد بود که امکان صادرات نفت بیشتر میگردد و این واقعا درآمد عظیمی محسوب میشود.
وی اظهار کرد: در این شرایط اعتقاد ما بر این نیست که یارانهها حذف شوند بلکه بحث بر سر محاسبه دقیق و توزیع عادلانه یارانهها است و میخواهیم چارهای بیاندیشیم تا یارانهها بدون واسطه دولت به دست مصرفکننده نهایی برسد. نقطه آغاز این حرکت همان طور که پیشتر به آن اشاره شد در راستای محاسبه دقیق هزینه تمام شده برق است، زیرا در این حالت مصرفکننده از عدم مصرف برق و اختصاص همین مبلغ به طور مستقیم به وی منتفع خواهد شد.
رئیسی با ذکر یک مثال به تشریح بیشتر اثر حذف یارانه سوخت بر برق پرداخت و گفت: به طور مثال در شرایط حال حاضر، اگر ما در میزان مصرف خود صرفهجویی کنیم، این کاهش مصرف درآمدی برایمان ایجاد نخواهد کرد و از آن طرف افزایش مصرف هم هزینه زیادی را را برایمان رقم نمیزند، از این رو این دو عامل باعث میشود که انگیزه ایجاد صرفهجویی در مصرف و کارایی بیشتر از بین برود، در اینجا این سوال مطرح میشود که این سیستم انتقال درآمد دولت به چه نحوی باید صورت بگیرد تا رضایت مصرفکنندگان را برانگیزد و در عین حال انگیزهبخش نیز باشد.
وی در ادامه افزود: همانطور که به دنبال واقعی کردن قیمت برق هستیم، باید شرایط اقتصادی مردم را نیز در نظر بگیریم، بنابراین مردم باید متوجه این ضرورت باشند که واقعی شدن قیمت برق، میتواند برای آنها منابع مالی جدیدی به وجود بیاورد و به معنی بهبود اوضاع اقتصادی آنها باشد. به بیان دیگر مردم باید آگاه شوند که این تصمیمگیری در صورت انجام یک اصلاح اقتصادی درست و ارائه دادههای دقیق، امکانپذیر است و در غیر این صورت تصمیمگیریها به اشتباه صورت میپذیرد.
رئیسی اظهار کرد: در حال حاضر و با احتساب قیمتهای غیر یارانهای سرمایهگذاری بر روی افزایش راندمان نیروگاههای حرارتی جذابیتی برای سرمایهگذاران نخواهد داشت چرا که منافع دریافتی از این امر در مقابل هزینههای مورد نیاز، ناچیز بوده و از توجیه مالی برخوردار نیست. این امر در دراز مدت سبب هدرفت دائمی سرمایههای کشور خواهد شد.
وی تاکید کرد: باید بدانیم که در جهان با دو عنوان مهم منبع انرژی روبهرو هستیم که شامل تجدیدپذیرها و تجدیدناپذیرها، است، بنابراین منطقا هر کشوری در مرحله اول منابعی را مورد استفاده قرار میدهد که تجدیدپذیر است و بعد به سراغ منابع تجدیدناپذیر میرود و این یک اصل اقتصادی مهم است. امروزه یارانه و سوخت ارزش میراثی دارد و همه کشورهایی که از این دو منبع برخوردار بودهاند نیز در قدم اول از تجدیدپذیرها استفاده کردهاند.
منبع: ایسنا