مواضع زنگنه درباره بورس نفت سیاسی و غیر فنی است
نبض نفت - بازگشت ناگهانی تحریم ها صادرات نفت را به شدن کاهش داد. اصولا تحریمهای نفتی به سه بخش تحریم ساخت و تولید قطعات، تحریم فروش و تحریم دریافت پول نفت تقسیم میشود. یکی از دلایل موثر واقع شدن این تحریمها را میتوان مدل سنتی فروش نفت کشور دانست. بدین صورت که نفت انحصارا توسط مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت و در قالب محموله های بسیار بزرگ به مشتریان معینی فروخته میشود که رهگیری آن برای آمریکا بسیار ساده است.
یکی از راهکارهای اساسی برای بی اثر کردن تحریمهای نفتی، فروش در بورس است زیرا زمینهای فراهم میکند که نفت در قالب محمولههای کوچک و متوسط توسط تجار بخش خصوصی به فروش برسد و ریسک تحریم پذیری را نسبت به روش سنتی به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. به طور کلی بورس انرژی و فروش نفت در شرایط ایده آل دو مزیت قابل ملاحظه دارد: 1. تداوم صادرات 2. جلوگیری از بلوکه شدن درآمد نفتی. این موضوعات را در میزگردی با حضور همایون دارابی کارشناس بازار سرمایه و محمدصادق کریمی کارشناس بورس انرژی بررسی کرده ایم.
*مواضع زنگنه درباره بورس نفت سیاسی و غیر فنی است
اهمیت بورس نفت مخصوصا در شرایط تحریمی چیست؟ سازوکار بورس ما توان مقابله با آمریکا را دارد؟
کریمی: نیویورکتایمز درباره تحریمها علیه ایران نقل میکند که آمریکا برای ثمربخشی تحریمها نیاز به اتاق فکری داشت که وقتی از صبح از خواب بیدار میشوند تمام دغدغه شان اعمال تحریمها علیه ایران باشد. همچنین ما هم دقیقا باید افرادی را به مسئولیت فروش نفت بگماریم که وقتی از خواب پا میشوند به خنثی سازی تحریمها فکر کنند ولی تجربه نشان داده که از شرکت دولتی نفت نمیتوان این توقع را داشت زیرا که اصلا ماموریتشان اینگونه تعریف نشده است. اگر کسی قصد خروج سرمایه در این قضیه را داشته باشد اصلا وارد این حیطه فروش نفت در بورس نمیشود.
اول شروع عرضه نفت در بورس یکسری مشکلات مثل پیش پرداخت ریالی مشتریان و نبود پیشپرداخت دلاری برای مشتریان خارجی به وجود آمد و عادی است که به مرور در عرضه مشکلاتی به وجود بیاید ولی در طول زمان مرتفع میشود. اما متاسفانه موضعگیریهای آقای زنگنه تاکنون درباره این قضیه سیاسی بوده و نه فنی، چرا که فردی که بخواهد کمک به رونق فروش نفت در بورس کمک بکند حساب شده موضع میگیرد. ایشان در رسانهها گفتهاند که ما خودمان گفتهایم که مشتریانمان بیایند و از بورس نفت بخرند یا اینکه بورس نفت فایده ای ندارد. اگر بورس نفت و رشد فروش نفت بخواهد رونق بگیرد نباید اینچنین صحبتهایی مطرح بشود.
طبیعتا انحصاری که در فروش نفت به وسیله شرکت ملی نفت بوده باعث میشود بعضی مدیران میانی آن در برابر این قضیه مقاومت نشان دهند و یا حداقل اینکه عرضه نفت در بورس یک وظیفه اضافه محول بر بخش مدیریت بین الملل شرکت ملی نفت است. البته کار خوبی که آقای کرباسیان کرد این بود که یک نفر را مشخصا تعیین کرد و آن را نماینده شرکت نفت در قضیه بورس گذاشت تا به مسئله به شکل مجزا رسیدگی شود.
*پاسخ به اشکال خطر خروج سرمایه
اشکال جدی که مخالفان وارد می کنند خطر خروج سرمایه از کشور به وسیله فروش نفت در بورس است؟
کریمی: الان شیوه کار در بورس انرژی به این شکل است که بخش خصوصی تمام مبلغ ارزش نفت را پس از خریداری به ریال به نرخ ارز سنا تحویل میدهد و سپس نفت را از بورس خریداری میکند و به شرکتهای خارجی میفروشد. اگر کسی بخواهد خروج سرمایه کند اصولا سراغ تجارت نفت نمی رود.
یک تاجر قاعدتا باید به ریال از بورس نفت بخرد و به دلار بفروشد و آن وقت کسی که تاجر نفت باشد مجبور است دلار حاصل از فروش نفت به مشتریان خارجی را بیاورد داخل و تبدیل به ریال کند و یا اینکه دلارها را به واردکنندهای بدهد تا در نهایت بتواند ریال به دست آورد که با آن دوباره بتواند از بورس نفت بخرد و دوباره در چرخه خرید بورس انرژی قرار بگیرد. پس اگر فردی کارش تجارت نفت ایران باشد قاعدتا خروج سرمایه انجام نمیدهد.
اگر به مرور بورس نفت رونق گرفت میتوان به حل خطر این مسئله هم فکر کرد و برای آن تدبیر اندیشید. ولی در برهه کنونی خروج سرمایه مشکل اول ما نیست چرا که اصلا بورس نفت هنوز رونق نگرفته است.
*ریگ بیابان را به دولت واگذار کنی فردا محتاج واردات ریگ میشوی
چرا مخالفت هایی از سوی برخی مسئولین نفتی برای بورس نفت هست؟ تجربه جهانی بورس نفت در دنیا مثبت بوده یا منفی؟
دارابی: ما دو نوع مدیریت تاکنون در کشور داشتهایم یکی بلند مدت و برنامهریزی شده و آیندهنگر و یکی مدیریت آتشفشانی و ناگهانی؛ بدین گونه که در حالی که در تنگنا (تحریم نفت) قرار گرفتیم و ناگزیریم به هر شکلی شده آن را بفروشیم به یکباره یک راه حل را از سر ناچاری مطرح میکنیم مثل بورس نفت.
در این برهه کنونی هم حتی مسئله اصلی ما این است که معلوم نیست آیا واقعا قصد فروش نفت به تجار داخلی را داریم یا نداریم و بنابراین میبینیم که الان در مسئله فروش نفت در بورس واکنشهایی منفی از سوی برخی مسئولان مشاهده میشود. مثال معروفی است که میگوید ریگ بیابان را به دولت بدهی بعدا محتاج واردات ریگ میشوی باید قبول کنیم که ما نخواستیم تجار نفت در ایران کار کند.
عمده آغاز به کار عرضه نفت در بورس در جهان بعد از بحران 1970 بوده است و وقایعی همچون جنگهای عرب و اسرائیل و انقلاب اسلامی و تحریمهای تحمیلی آمریکا بر کشورهای مختلف، دنیا را برآن داشت که کمکم به سوی بورس نفت پیش برود تا بتواند به وسیله بخش خصوصی خود نفت را مبادله کنند و از تنگاهای پیش آمده رها شوند. الان متاسفانه ما در ایران اصلا به این موضوع فکر نکرده بودیم و میتوانم بگویم در ایران تجار بزرگ نفتی نداریم چون به علت سابقه تاریخی دولتی بودن اقتصاد نخواستیم به بخش خصوصی اجازه بازی بدهیم.
*اول باید با فرآورده ها شروع می کردیم؛ مشکل مهم بانکداری ضعیف
الان مشتری که بخواهد نفت از بورس خریداری کند با مشکلاتی مواجه می شود؟ آیا زیرساخت تجارت نفت را داریم؟
دارابی: اول از همه باید بگویم که خرید و فروش نفت در دنیا کار سادهای نیست بلکه مسئلهای پیچیده و سیاسی است چرا که سیستم مجهز بانکی، بیمهای و حمل و نقل میخواهد الان مثلا اگر یک خارجی بخواهد یک محموله نفت ایران به مبلغ 60 میلیون دلار را بخرد یک بانک داخلی باید به او 60 میلیون دلار گارانتی بانکی بدهد. ولی الان میبینیم هیچ بانکی در ایران نیست که توانایی دادن این گارانتی را داشته باشد.اگر میخواستیم تحریمها را دور بزنیم اول باید با فروش فرآوردههای نفتی در بورس شروع میکردیم و لازمهاش این بود که پالایشگاهها را به بخش خصوصی واگذار میکردیم.
بنابراین با این شرایط خیلی سخت است که بورس نفت در کوتاه مدت جواب بدهد. همانگونه که گفتم باید اول از فروش فرآوردههای چهارگانه نفت توسط بخش خصوصی شروع میکردیم و لازمه آن این بود که به پالایشگاهها استقلال و مجوز میدادیم تا بتواند با کشورهای همسایه خرید و فروش نفت و فرآورده انجام بدهد. به عنوان مثال یک پالایشگاه خصوصی ایران بتواند از ترکمنستان نفت بخرد سپس پالایش کند و آن محصول را صادر کند به کشورهای دیگر و به همین ترتیب یک شبکه بزرگ معاملات نفتی ایران با کشورهای مختلف توسط تجار داخلی شکل میگرفت. ولی الان پالایشگاه های ما اجازه خرید نفت از خارج را ندارد.
*اگر چندین کشور را به بازار نفت مان وابسته می کردیم، به نظرتان تحریم کار آسانی بود؟
منظورتان دقیقا شبکه و ترانزیت تجاری منطقه ای چیست؟
دارابی: مثلا یک پالایشگاه نمی تواند از کرکوک نفت خریداری کند و آن را پالایش کند. به نظر شما در شرایطی که ایران می توانست بورس قدرتمند نفت داشت و از ظرفیت نفتی خود با همکاری نفتی و تبادلات تجاری نفتی با کشورهای همسایه استفاده می کرد و منافع نفتی دیگر کشورها را داخل خود میکرد بدین گونه ترانزیت نفتی ایجاد می کرد که کشورهایی مثل ترکمنستان و... نفت خود را به پالایشگاه های ایرانی تحویل می دادند و سپس بعد از پالایش از خلیج صادر و ایران محور ترانزیت نفتی منطقه می شد.
حالا به نظرتان تحریم کردن ایران توسط آمریکا در این شرایط کار آسانی بود؟ در حالی که چندین کشور به بازار نفت ایران وابسته شدند؟
*تعداد زیادی تجار کارکشته و حرفه ای نفت در امارات و عربستان هست ولی در ایران پیدا نمی شود
چرا اعتقاد دارید تاجر بزرگ نفت در ایران نداریم؟
دارابی: شرکتهای تجاری نفتی نیازمند سرمایه گسترده مثلا به مبلغ حداقل 15 میلیون دلار هستند بنابراین به همین خاطر است عمدتا این شرکتها در قلب بانکهای برجسته دنیا مثل سوئیس به وجود آمدند ولی متاسفانه ما همچین شرکتهایی را در ایران پیدا نمیکنیم. الان اوپک اگر بخواهد برای خودش مدیران مختلفی را تعیین کند به رزومه شخص نگاه میکند و بررسی میکند که او چقدر سابقه علمی و تجربه نفتی در شرکتهای مختلف را داشته است، اما ایران در این زمینه حرفی برای گفتن ندارد. از سوی دیگر میبینیم امارات و عربستان از ما کارشناسان خبره و کارکشته بیشتری دارند چرا که به تجار داخلی و بخش خصوصی نفتی خود در دهههای گذشته بها داده است و همین نیرو متخصص آن ها را زیاد کرده است.
3راه برای جلب مشتریان خارجی به بورس نفت
نظر شما درباره بحث کمبود تاجر نفت برای خرید از بورس چیست؟
کریمی: دو نوع تاجر داخلی و خارجی را ما در بورس نفت میتوانیم داشته باشیم. موافقم که در زمینه تاجران داخلی بسیار ضعیف هستیم چرا تاجر ایرانی که سرمایه و تجربه لازم را در زمینه تجارت نفت داشته باشد کم پیدا می کنیم چراکه نگذاشتیم تجار نفت در کشورمان روی کار بیایند. بنابر این لازم است که روی تجار خارجی سرمایهگذاری کنیم و مسیرشان را برای خرید نفت از بورس تسهیل کنیم. الان در دو عرضه نخستین نفت در بورس عمدتا مشتریان خارجی بودند و یکی از عمده مشکلشان این بود که دلار داشتند و ریال برای ارائه به بورس انرژی نداشتند تا بتوانند روی تابلوی بورس بیایند. بنابراین یکسری موانع در داخل بر روی تجارخارجی هست اینجا میتوانیم برای رفع آنها چند راه حل پیشنهاد داد:
1.اشتغال جدیدی به نام AGENT (واسطههای داخلی) راه بیندازیم تا این افراد پروسه خرید نفت تجار خارجی را سروسامان بدهند و به نوعی نماینده آنها بشوند تا امکان آن را فراهم کنند تا به راحتی از بورس نفت خریداری کنند.
2.یک راه دیگر برای جلب تجار خارجی به بورس آن است که بتوانیم از تیم های تجاری ترکیبی متشکل از بیزینس مَن های ایرانی و خارجی استفاده کنیم بدین شکل که یک مجموعه تجاری که قسمتی از آن در ایران است و قسمتی در خارج با همکاری یکدیگر بتوانند نفت خریداری از بورس را در بازار جهانی بفروشند.
3.یا اینکه بتوانیم شرکتهای خارجی را انتخاب و جوین کنیم و با دادن امتیازاتی از آنها بخواهیم با ما همکاری کنند و به اصطلاح لابی ما بشوند تا بتوانیم نفتمان را در خارج به فروش برسانیم مثل داستان هالکبانک ترکیه،لازمه اش توسعه بورس نفت است و در بورس نیز تمام اطلاعات محرمانه است.
* بخش خصوصی مجبور است تا آخرین قطره بفروشد ولی شرکت دولتی نفت نه
آیا امکان رشد بابک زنجانی ها در این سازوکار هست؟ چرا بخش امور بین الملل شرکت نفت مناسب برای تحریم ها نمی دانید؟
کریمی: در جریان بابک زنجانی ضمانت و شفافیتی در کار نبود ولی در سازوکار بورس انرژی از شخص ضمانتنامه برای تحویل پول گرفته میشود و سپس به آن نفت تحویل داده میشود. بنابراین راهی برای شیادی نیست.
خلاصه کلام این است که ما در زد و خورد تحریم آمریکا هستیم. بنابر این بورس نفت خودش یک واکنش و ضربه به حملات تحریمی آمریکاست. در ضمن باید بگویم اگر هم تحریم نبودیم به خاطر مزیت این موضوع و تجربه مثبت جهانی آن اول و آخر باید بورس نفت را راه میانداختیم همانگونه که سابقه 80 ساله در دنیا دارد و ما هم شاید 10 سال طول بکشد که به شرایط ایدهآل فروش نفت در بورس دست پیدا کنیم.
یک نکته دیگر این است که اگر شرکت نفت به جای یک میلیون بشکه 1.5 میلیون بفروشد از این نیم میلیون لزوما سودی عاید کارمندان امور بینالملل شرکت نفت نمیشود در حالی که اگر در بورس فروش نفت صورت بگیرد بخش خصوصی مجبور است به خاطر منافع و سود خود تا آخرین قطره آن را بفروشد.
*صورتهای مالی شرکت نفت شفاف نیست؛ شیوه نامه بورس انرژی نشان می دهد تخصص لازم را نداریم
در بورسهای نفتی دنیا نیز به همین شکل بورس انرژی ما نفت می فروشند؟
دارابی: ما در این زمینه باید به میکرو فرایندها توجه کنیم. اگر وارد بورس نفت لندن بشوید اصلا بدین گونه مثل بورس نفت کنونی ما نیست که گفته شود مثلا صدهزار بشکه به من بدهید تا آن را بفروشم. بلکه سازوکار استاندارد بین المللی بر اساس فروش به وسیله اوراق سلف یا آتی تعبیه شده است . بدین ترتیت خود محموله فیزیکی بعد از سر رسید اوراق تحویل می شود و ریسک معاملات نیز کاهش پیدا می کند. و این زمانبندی هایی که در شیوه نامه عرضه بورس ما است نشان می دهد که دانش و تخصص این مسئله هنوز وارد کشور ما نشده است.
الان صورتهای مالی شرکت نفت به شکل شفاف در دست ما نیست و مثلا نمی دانیم در دوسال گذشته نفت به چه کسی و با چه قیمتی فروخته شده است. همین باعث یک چالش است چراکه اگر مثلا تاجر نفت را از بورس بخرد و به یک پالایشگاه ماکائویی بفروشد از کجا می توان فهمید شرکت نفت به این ماکائویی به قیمت کمتری نفت نفروشد و بازار تاجر را خراب نکند. این مسئله در دنیای فروش نفت بسیار مهم است چراکه فروش نفت روی دلار نه بلکه سنت ها میچرخد. ما هیچ موقع در بورسهای دنیا نبودیم و یک تاجر و کارگزارایرانی نرفته در بورس لندن نفت را بفروشد.
منبع: تسنیم