نفسهاي آخر توافق كاهش توليد در سال 2020
نبض نفت - سال 2019 ميلادي، براي بازار نفت پر از رويداد و حوادث غيرمترقبه بود. در اين سال علاوه بر افزايش تنش تجاري ميان امريكا و چين كه به بدبيني درخصوص آينده اقتصادي جهان منجر شد، حمله به تاسيسات آرامكو توسط پهپادهاي يمني و از بين رفتن 5.6 ميليون بشكه نفت از بازارهاي جهاني نيز نتوانست تاثير بلندمدت و بيشتري را بر قيمت نفت داشته باشد، بهگونهاي كه بازار همچنان مازاد عرضه داشت و قيمت نفت نيز انتظار توليدكنندگان بزرگ اوپك را برآورده نميكرد. موارد گفته شده سبب شد اعضاي اوپك و غيراوپك در جلسه ابتداي دسامبر خود براي
مجموعه رويدادهاي نفتي سال 2019 چند ابهام را پيش روي بازار نفت قرار
داد، ازجمله اينكه توافق اوپك پلاس با وجود بازارسازي عربستان و روسيه براي نفت و
گاز همچنين امضاي فاز يك توافق تجاري امريكا با چين، در سال 2020 نيز ادامه مييابد؟
مازاد توليد نفت در سال آينده چقدر خواهد بود؟ آيا قيمت نفت با وجود بهبود نسبي
نسبت به آينده رشد اقتصادي افزايش قابلتوجهي خواهد داشت؟ پيشبيني ديگر نيز
درخصوص آينده نفت شيل به عنوان رقيب اصلي نفت خام است. آيا اين صنعت با وجود رقباي
قدرتمندي همچون روسيه و عربستان همچنان ميتواند به توليد ادامه دهد يا سال 2020
بهعنوان سرآغاز كاهش در توليد نفت شيل خواهد بود؟
پيشبيني آژانس بينالمللي انرژي از بازار نفت در سال 2020 حاوي چند
نكته است؛ اول اينكه جهان در اوايل سال آينده ميلادي مازاد عرضهاي به اندازه 700
هزار بشكه نفت در روز خواهد داشت كه اين امر به دو دليل است؛ دليل اول در افزايش
چشمگير توليد شيل است. در واقع توليد نفت امريكا به اندازهاي افزايش يافت كه
توافق كاهش توليد اوپك پلاس نيز نتوانست از مازاد عرضه جلوگيري كند. دليل دوم نيز
در كاهش تقاضاي نفت به دليل آينده مبهم رشد اقتصادي در جهان است. هرچند با امضاي
فاز اول توافق تجاري ميان پكن و واشنگتن تقاضا براي نفت قدري افزايش داشت، اما
آهنگ رشد تقاضا كمتر از عرضه نفت به بازار است. مورد ديگر درخصوص قيمت نفت در سال
2020 است. بنا به پيشبينيها، اميدهايي براي بالا رفتن قيمت نفت در محدوده 60 تا
65 دلار وجود دارد اما به دليل كاهش شديد در دكلهاي نفتي فعال در امريكا، به نظر
ميرسد قيمت نفت شيل به 45دلار برسد.
نفت شيل؛ رقيب جدي نفت خام
توليدكنندگان به دنبال مصرفكنندگان
تحريم نفت ايران و ونزوئلا در بازار نفت از سال گذشته ميلادي كليد
خورد اما تبعات آن پس از لغو تمام معافيتهاي نفتي نمايان شد، بهگونهاي كه
كشورهاي هند و چين كه بزرگترين خريداران نفت ايران بودند، براي رفع نيازهاي انرژي
خود به سمت ساير كشورهاي توليدكننده مانند روسيه و عربستان رفتند. در اين بين
روسيه با وجود تحريمهاي امريكا و اتحاديه اروپا به دليل مسائل مربوط به شبه جزيره
كريمه، توانست خط لوله بيش از 3 هزار كيلومتري «قدرت سيبري» را افتتاح كند. هر چند
اين خط لوله براي انتقال سالانه 38 ميليارد مترمكعب گاز به چين ساخته شده اما ميتواند
براي مدت طولانيتري نياز گازي چين را برآورده كند، اما نكته مهم در اتصال روسيه
به چين با خط لوله «قدرت سيبري» در مقرون بهصرفه بودن خريد گاز از اين طريق تا
خريد LNG است. عمده خريد LNG چين از امريكاست كه به
نظر ميرسد باتوجه به افزايش مراودات انرژي روسيه با آسياي دور، در آيندهاي نهچندان
دور بايد شاهد كاهش خريد LNG
امريكا توسط چين بود.
خبر ديگري كه ميتواند بر بازار نفت و توليدكنندگان اصلي آن تاثير
بگذارد، نقش چين در بازار انرژي براي رفع نيازهاي خود است. باوجود مازاد عرضه در
بازار نفت همچنين كاهش قيمتها، نقش توليدكنندگان كوچك نفت و گاز در بازار تقريبا
به حاشيه ميرود و اين شركتها عملا مجالي براي رقابت با رقباي مهمي مانند آرامكو
و شيل را ندارند، اما همين شركتها ميتوانند با جذب در بازاري كوچكتر از بازار
نفت، نقش مهمي براي مصرفكنندگان بزرگ انرژي مانند چين و هند داشته باشند. در اين
راستا قرار است چين با ايجاد بازاري، انرژي موردنياز را از توليدكنندگان كوچك
فراهم كند. به اين ترتيب علاوه بر تامين بيدغدغه نفت و فرآوردههاي آن ميتواند
مناسبات را در بازار نفت تغيير دهد. به اين صورت كه بخش عمده تقاضاي خود را از
طريق بازار انرژي خود و شركتهاي عضو آن انجام دهد. اين امر ميتواند همكاري
پالايشگاههاي خصوصي به خصوص امريكايي را با اين كشور افزايش دهد. طبق آمارهاي
ارايه شده توسط اويل پرايس حدود 9 هزار شركت پالايشي كوچك در امريكا وجود دارد كه
فروش سالانه آنها كمتر از 5 ميليون دلار در سال است كه البته 80درصد توليد نفت
امريكا را برعهده دارند. اگر صرفههاي اقتصادي توليد نفت شيل براي اين شركتها از
بين رود، چه بسا راحتتر جذب بازار انرژي چين ميشوند.
اقدام ديگر چين در بازار نفت، در دست گرفتن پروژههاي نفتي در
كشورهايي مانند برزيل، مكزيك، گويان و كانادا توسط شركت نفتي CNOOC است. هر چند برخي
معتقدند اين اقدام براي جبران خسارتهاي وارده به دليل جنگ تجاري است اما در واقع
چين با اين كارها به دنبال پر كردن خلأ نفتي و كنترل منابع نفتي در سراسر جهان
است، چراكه با اين كار در قبال انجام پروژهها، نفت دريافت ميكند.
منبع: روزنامه اعتماد