پیامدهای منفی ترور سردار قاسم سلیمانی برای اروپا
اروپاییها هنوز هم همین ارزیابی را دارند چرا که حذف فرمانده سپاه قدس ایران میتواند به معنای پایان برجام، بروز هرج و مرج سراسری در منطقه و مهمتر از همه پایان حضور آمریکا در عراق باشد. مساله آخر به ویژه برای پاریس نگرانکنندهتر است چرا که مقامات فرانسه همچنان اولویت بالایی برای مبارزه با داعش قائل هستند.
فرانسویها نمیخواهند در شرایطی که "روسیه و ترکیه" و "آمریکا، اسرائیل و ایران" درگیر جنگهای خودشان هستند، جنگ با داعش را کنار بگذارند. این مساله زمانی روشنتر میشود که بدانیم امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه در مکالمه تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به "تنشزدایی" و در گفت وگو با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده بر لزوم ادامه ائتلاف علیه داعش تاکید کرد.
از سوی دیگر باید دانست که ترامپ با مساله به خطر افتادن اعتبارش روبه رو بود. او بارها و بارها همانند یک ببر کاغذی دیده شده بود. موازنه بازدارندگی بین ایران و آمریکا – به دلیل عدم واکنش واشنگتن به سرنگونی پهپاد آمریکایی و همچنین حملات آرامکو که به ایران منسوب شد – شکسته شده بود. در نتیجه حملات متعدد شبهنظامیان حامی ایران در عراق علیه تاسیسات نظامی آمریکا افزایش یافت و سرانجام به کشته شدن پیمانکار آمریکایی انجامید.
واشنگتن ناگزیر بود نشان بدهد که منافع آمریکایی باید خارج از محدوده اقدامات ایران قرار بگیرد، به همین دلیل به پایگاههای شبهنظامیان حامی ایران در عراق و سوریه حمله کرد. حمله شبهنظامیان به سفارت بغداد، اقدام فراتر از حد انتظاری بود که ترامپ را متقاعد کرد برای بازدارندگی در برابر ایران اقدام کافی انجام نداده است. بنابراین عملیات ترور ژنرال سلیمانی برنامه ریزی شد.
ایران در پاسخ به حمله آمریکا اقدامات کوتاه مدت و یک راهبرد بلندمدت را پیخواهد گرفت. تهران در کوتاه مدت برجام را فراموش می کند و تعهداتش را بیشتر از آنچه برای گام پنجم پیشبینی کرده است، کاهش خواهد داد.
دو نکته مهمتر وجود دارد. نخست، ایران و دوستانش تمام توانشان را برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق بهکار خواهند گرفت. این دقیقا همان مسالهای است که فرانسه و سایر کشورهای اروپایی به درستی نسبت به وقوع آن نگرانی دارند. دوم، اگر ترامپ موفق شده باشد بازدارندگی پیرامون منافع آمریکا در خاورمیانه را احیاء کند، این اتفاق برای همپیمانان آمریکا در منطقه نیافتاده است. این همپیمانان در برابر حملاتی تازه و شبیه به عملیات 14 سپتامبر آسیبپذیرتر شدهاند.
هیچکس به درستی نمیداند در بلندمدت چه پیش خواهد آمد. اما یک اتفاق حتمی است: رهبری ایران قادر است در چند ماه آینده برنده بازی در عراق و خلیج فارس باشد؛ آنها برای شروع یک جنگ هیبریدی بلندمدت علیه آمریکا جسارت خواهند یافت. در غیر این صورت، آنها با توجه به تنگنای شدید اقتصادی و کاهش مشروعیتشان در نگاه مردم ایران و منطقه باید گزینههایشان را بازسنجی کنند.