/
۰۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۸

توان داخلي در اهداف نفتي

کد خبر : ۲۵۲۴۲


نبض نفت - توسعه فاز 11 كه تنها فاز باقي‌مانده از پارس‌جنوبي است پس از حدود 2 سال از ورود شركت‌هاي خارجي به كشور درنهايت به شركت داخلي پتروپارس واگذار شد. فاز ۱۱ پارس‌جنوبي كه تنها فاز باقي‌مانده از مجموع ۲۸ فاز اين ميدان بزرگ گازي است، مرزي‌ترين فاز به لحاظ مجاورت با منطقه تحت حاكميت قطر است. باتوجه به اينكه ايران و قطر رقابت برداشت از حوزه‌هاي مرزي را با قدرت و سرعت دنبال مي‌كنند، به‌طور طبيعي نخستين نشانه‌هاي كاهش مقدار برداشت گاز در حوزه مجاورت مرز دو كشور ايران و قطر است، بنابراين توسعه و تكميل فاز ۱۱ با ديگر فازهاي اين ميدان حساسيت و اهميت بيشتري دارد. برخي معتقد بودند اين فاز پارس‌جنوبي، ويژگي‌هاي خاصي دارد كه شركت‌هاي ايراني نمي‌توانند از پس توسعه و بهره‌برداري آن برآيند. هر چند كه فازهاي پارس‌جنوبي هر كدام ويژگي‌ها و شرايط خاصي دارد اما اين به معني پيچيده بودن كار براي شركت‌هاي داخلي نيست. اگر به عقب بازگرديم ملاحظه مي‌كنيم كه اكثر فازهاي پارس‌جنوبي را شركت‌هاي داخلي توسعه دادند يا در روند توسعه‌اي آن نقش مهمي ايفا كردند، بنابراين واگذاري اين فاز به يك شركت داخلي موضوع عجيبي نيست. به نظر مي‌رسد درخصوص موضوعاتي از قبيل توسعه پارس‌جنوبي بايد بيش از اينها به شركت‌هاي داخلي اعتماد كرد و كار را به آنها سپرد و آنچه در موضوع اخير ديده شد، واگذاري به شركت‌هاي داخلي پس از خروج شركت خارجي بود. اين امر ناديده گرفتن توان داخلي براي چنين كارهايي است. البته بايد تاكيد شود كه بنده مخالف واگذاري اين قبيل پروژه‌ها به شركت‌هاي خارجي نيستم اما بايد كارهايي را با همكاري خارجي‌ها انجام داد كه شركت‌هاي داخلي نمي‌توانند يا نمي‌خواهند پاسخگوي نيازهاي فني و تكنولوژي پروژه‌ها باشند. موضوع ديگري كه بايد به آن اشاره كرد، حمايت از داخلي‌هاست. در شرايط فعلي لازم است دولت از اين شركت‌ها حمايت مالي و ارزي كند تا آنها بتوانند با شرايط بهتري توسعه فازها را به اتمام برسانند.

اگر به سابقه تاريخي شركت‌هاي بزرگ در زمينه نفت و صنايع وابسته به آن نگاه كنيم، متوجه مي‌شويم آنچه باعث قدرتمند شدن آنها در حوزه بين‌المللي شده، حمايت‌ها بوده است. اين حمايت‌ها بايد از شركت‌هاي داخلي نيز صورت پذيرد تا آنها بتوانند در عرصه‌هاي بين‌المللي نيز حضور يابند كه البته تعللي نيز در آن صورت گرفت به‌گونه‌اي كه چند سال برداشت قطر از اين ميدان‌ها از ايران پيشي گرفت و در حال حاضر نيز اين كشور بزرگ‌ترين صادركننده LNG در جهان است و برنامه دارد توليد خود تا سال 2027 را به 126 ميليون تن برساند. بنابراين بايد مراحل توسعه اين فاز سريع‌تر انجام شود. البته بايد تاكيد شود كه بنده مخالف واگذاري اين قبيل پروژه‌ها به شركت‌هاي خارجي نيستم اما بايد كارهايي را با همكاري خارجي‌ها انجام داد كه شركت‌هاي داخلي نمي‌توانند پاسخگوي نيازهاي فني و تكنولوژي پروژه‌ها باشند.

محمدعلی خطیبی

منبع: روزنامه اعتماد

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر