اولویت ایران و چین در گسترش تعاملات حوزه انرژی/بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا کلید میخورد؟
وی ادامه داد: تعامل سازنده با غرب و شرق از این جهت حائز اهمیت است که مانع از این میشود که هر یک از طرفین دست برتر را در تعاملات خود با طرف ایرانی داشته باشند. تجربه برجام ثابت کرد که صرف اتکای به غربیها تضمین کننده منافع ایران در تعاملات بینالمللی نیست، زیرا وقتی ایران نتواند جایگزینی برای خود ایجاد کند، طرف مقابل همواره از موضع قدرت ظاهر میشود و به تحریم ایران ادامه میدهد.
ایاران اظهار داشت: در حوزه نفت و انرژی گسترش تعاملات با چین میتواند زمینهساز بیاثر کردن تحریمهای نفتی را فراهم کند. در دوره تحریمهای سال 90-91 شاهد بودیم که با وجود اعمال سه جانبه تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا و آمریکا، چین همچنان به واردات نفت از ایران ادامه میداد که با این اتفاق بسیاری از حربههای تحریم علیه ایران بیاثر شده بود. تمام وحشت آمریکا از تفاهمنامه 25 ساله ایران و چین نیز درباره تاثیر گسترش روابط بین تهران و پکن بر بیاثر کردن تحریمهاست.
* آیا گسترش روابط ایران و چین، لَنگ رفع تحریم ها ها و اجرای FATF است؟
این کارشناس انرژی گفت: البته اخیرا آقای ظریف اجرای موثر تفاهمنامه ایران و چین را به لغو تحریمهای آمریکا و پذیرفتن تمامی استانداردهای FATF گره زده است که به عقیده بنده این تحلیل نادرست است. مگر الان ایران روزانه نزدیک به یک میلیون بشکه نفت به چین صادر نمیکند؟ اگر تحلیل آقای ظریف درست باشد، پس چگونه این صادرات نفت انجام میشود، وقتی نه تحریمی برداشته شده و نه لوایح FATF در مجمع تصویب شده است؟
وی تاکید کرد: اگر اجرای توافق راهبردی ایران و چین به تحریمهای آمریکا بستگی داشت، چین امکان نداشت که تا تعیین تکلیف نهایی تحریمها برای امضای تفاهمنامه با ایران پا پیش بگذارد، چون چالش بین ایران و آمریکا فعلا ادامهدار خواهد بود. پس حتما چینیها با یک منطق مبتنی بر واقعیت تفاهمنامهای نه یک الی دو ساله بلکه 25 ساله را با ایران امضا کردهاند و اگر تحریمها واقعا سد راه تعامل با چین باشد، منطقا طرف چینی نباید پا پیش میگذاشت که البته گذاشت.
ایاران توضیح داد: به نظر میرسد، این تحلیل وزیر امور خارجه مبتنی بر واقعیات تعاملات اقتصادی ایران با چین نیست و شاید نگاه دولت به تعامل با چین، امتیازگیری از غرب و تنفس مصنوعی به برجام باشد که اگر چنین باشد به تعامل ایران و چین آسیب میزند و نشان میدهد که دولت حتی بعد از تجربه برجام، هنوز هم نمیخواهد سیاست توازن بین غرب و شرق را پیگیری کند.
این کارشناس انرژی خاطرنشان کرد: اساسا نگاه بر تعاملات بینالمللی باید بر مبنای واقعیتها باشد نه قوانین خشک اقتصادی مانند FATF. هیچ یک از مقامات چینی نگفتهاند و شرط نکردهاند که ایران در صورتی میتواند با ما وارد تعامل شود که تحریمها را بردارد و FATF را اجرا کند.
ایاران گفت: اگر این تحلیل آقای ظریف درست باشد، باید چینیها دغدغه رفع تحریم را داشته باشند، چون در صورت همکاری با ایران آنها تحریم میشوند و هزینه میدهند و ما که الان تحریم هستیم و فرقی به حال ما نمیکند. پس وقتی آنها این دست مسائل را به عنوان پیش شرط تعامل اقتصادی با ایران مطرح نکردهاند، حتما این موضوع تاثیری در گسترش روابط ما با چین نخواهد داشت.
وی گفت: به نظر بنده در صورت گسترش روابط اقتصادی بین ایران و چین، تعاملات ارزی بین دو کشور باید در چارچوب پیمانهای پولی دوجانبه پیگیری شود و بانک مرکزی نیز باید در این حوزه پیگیریهای لازم را انجام دهد. بدین صورت امکان اینکه تحریم آمریکا بتواند بر تعاملات نفتی و ارزی ایران با چین اثر بگذارد، به صفر نزدیک میشود.
* جایگاه نفت ایران در تامین امنیت انرژی چین در آینده چیست؟
ایاران اظهار داشت: بعضا مسائلی مطرح شده است که با توجه حجم معاملات بین چین و آمریکا، چین هیچگاه منافع بزرگ خود در تعامل اقتصادی با آمریکا را به خاطر ایران به خطر نمیاندازد. در نتیجه این امکان وجود دارد که طرف چینی از تفاهمنامه با ایران به عنوان یک کارت بازی برای امتیازگیری بیشتر از آمریکا استفاده کند، بنده این تحلیل را هم قبول ندارم، زیرا دلایل زیادی وجود دارد که ثابت میکند، این نگاه به تعاملات بین ایران و چین درست نیست.
این کارشناس انرژی افزود: در حال حاضر چین در یک تقابل جدی با آمریکا قرار دارد و جنگ تجاری بین طرفین در آینده جدیتر هم خواهد شد. چین در اقتصاد جهانی اتفاقا در بلوک مخالف آمریکا قرار دارد و به دنبال این است که سطح تعاملات خود را با کشورهایی که با آمریکا در تقابل هستند تقویب کند.
وی تاکید کرد: از طرفی چین به دنبال یک منبع انرژی مطمئن و بلندمدت برای تامین انرژی مورد نیاز خود است تا بتواند در کنار تنوع سبد وارداتی انرژی خود، ریسک احتمالی ناشی از تحریمهای آمریکا در جنگ تجاری با او را کاهش دهد. بنابراین نیاز چین به نفت ایران و نقش این موضوع در تامین امنیت انرژی چین موضوعی قابل اثبات است که شائبه استفاده ابزاری چین از تفاهمنامه با ایران را از بین میبرد.
* بیاثر کردن تحریمهای نفتی در سایه تعاملات تهران-پکن کلید میخورد؟
ایاران گفت: نکته دیگر اینکه در حال حاضر تفاهمنامه ایران و چین صرفا در حد یک چشمانداز تعریف شده است و اینکه آیا این سند همکاری در نهایت منجر به یک رابطه برد-برد با طرف چینی میشود، به برنامهریزیهای طرف ایرانی بستگی دارد. حتما چینیها از تعامل با ایران به دنبال تامین منافع خود هستند و اهدافی را تعیین کرده و برنامهریزیهای خود را انجام دادهاند، اما آیا طرف ایرانی هم این کار را کرده است؟ در نتیجه در ادامه مذاکرات با طرف چینی، دولت هم باید با استراتژی و با دست پُر حاضر شود تا مثل تجربه برجام طرف مقابل راهبرد تعیین نکند و دولت دیکته ننویسد.
این کارشناس انرژی افزود: در سند راهبردی ایران و چین، چشمانداز تعاملات دو کشور در حوزه انرژی در دو بخش بالادست و پاییندست صنعت نفت تعیین شده است. در این راستا توافق شده است که چینیها برای توسعه میادین نفتی ایران و احداث پالایشگاهها و پتروشیمیها سرمایهگذاری کند.
ایاران اظهار داشت: طبیعتا مطلوب چینیها این است که بیشتر بر توسعه میادین نفتی ایران متمرکز شوند تا بتوانند جریان واردات نفت خام ایران را به پالایشگاههای کشور خود برقرار کنند و بدین صورت از نفت خام ایران، فرآوردههای باارزش تولید کرده و سهم خود را در بازار فرآوردههای نفتی افزایش دهند.
وی ادامه داد: اما برنامه ایران برای تعاملات خود با چین در حوزه انرژی اتفاقا باید متمرکز بر توسعه پتروپالایشگاهها باشد. قطعا برقراری جریان پایدار صادرات نفت به چین میتواند بستری برای بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا باشد، اما ما نباید صرفا بر خامفروشی نفت به چین متمرکز شویم.
این کارشناس انرژی گفت: بلکه باید بستر در ازای صادرات نفت به چین، سرمایهگذاری طرف چینی برای توسعه پتروپالایشگاهها را طلب کنیم و از قبل برنامهریزی کرده باشیم که این سرمایهگذاری باید در چه پروژههایی و در چه مناطقی انجام شود. مثلا احداث پتروپالایشگاهها در بندر جاسک میتواند یکی از پیشنهادات طرف ایرانی باشد.
*هشدار درباره تکرار تجربه برجام در به حاشیه راندن تجهیزات ایرانی در صنعت نفت
ایاران تاکید کرد: در چشمانداز سند راهبردی ایران و چین مباحث مربوط به توسعه صنایع پاییندستی نفت ایران گنجانده شده است، ولی تحقق این ظرفیتها منوط به برنامهریزی دقیق وزارت نفت در این حوزه است و به نظر بنده وزارت نفت باید یک تیم تخصصی برای بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای سند همکاری با چین در حوزه و تعیین اولویتهای ایران ایجاد کند.
این کارشناس انرژی گفت: یکی دیگر از حوزههایی که در تعاملات ایران و چین باید مدنظر قرار گیرد، مربوط به تجهیزات نفت است، متاسفانه دیدگاه دولت و وزارت نفت فعلی بر استفاده از توانمندی سازندگان تجهیزات صنعت نفت نبوده است، ولی با بازگشت تحریمها به ناچار مجبور شد به توانمندی داخلی تکیه کند و در این راستا ظرفیتهای بالقوه ایرانیها درحوزه بومیسازی تجهیزات نفت بالفعل شد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: از طرف دیگر چینیها نیز در پروژههای نفتی خود بر استفاده از تجهیزات چینی تاکید دارند، لذا برای حل این چالش نیز باید کار کارشناسی صورت بگیرد تا دیگر شاهد تکرار تجربه برجام در به حاشیه راندن تجهیزات ایرانی در صنعت نفت نباشیم.
منبع فارس