/
۰۸ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۹

چه کسانی می‌توانند سکان وزارت نفت دولت سیزدهم را به دست بگیرند؟

هر چند در روزهای گذشته بازار پیش‌بینی گزینه‌های سکانداری وزارت نفت داغ شده است اما بهتر است بررسی موضوع انتخاب وزرا از رویکرد گزینه‌محور به رویکرد شاخص‌محور تغییر کند و در دریچه‌ای جدید به آن نگریسته شود.
کد خبر : ۳۸۲۹۲
به گزارش نبض نفت پس از خلق حماسه حضور مردم پای صندوق های رای و مشخص شدن رئیس جمهور منتخب مردم, حال تمام نگاه‌ها معطوف به کابینه اجرایی دولت سیزدهم شده است که بناست سکان هدایت کشور را در 4 سال آینده به دست گیرد. هر چند در روزهای گذشته بازار پیش‌بینی گزینه‌های سکانداری وزارتخانه‌های مختلف داغ شده است اما بهتر است بررسی موضوع انتخاب وزرا از رویکرد گزینه‌محور به رویکرد شاخص‌محور تغییر کند و در دریچه‌ای جدید به آن نگریسته شود.

در این بین هر چند معیارهای انتخاب وزرا در مصاحبه سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور منتخب مردم با شبکه دوم سیما در چهار اصل کلی کارآمدی، فسادستیزی، روحیه انقلابی و مردمی بودن تعریف شده است، اما انتخاب هر وزیر متناسب با شرایط کشور و اقتضائات آن وزارتخانه و تحلیل محیط داخلی و پیرامونی و نقش و سهم آن وزارتخانه در ساختن آینده کشور شاخص‌های جزئی‌تری وجود دارد که به انتخاب بهترین و مناسب‌ترین فرد جهت ایفای هرچه بهتر وظایف آن وزارتخانه در دولت سیزدهم کمک می‌کند.

در این راستا محمدصادق مهرجو کارشناس ارشد نفت و انرژی در یادداشتی به بررسی شاخص‌های انتخاب یک وزیر نفت در چارچوب چهار اصل کارآمدی، فسادستیزی، روحیه انقلابی و مردمی بودن پرداخته است. این یادداشت به شرح زیر است:

وزارت نفت که از آن با تعبیراتی نظیر لوکوموتیو پیشران صنعت کشور یاد می شود، در سال‌های گذشته در خط مقدم مبارزه با تحریم‌های کمرشکن  قرار داشته است و با تکیه بر توان نیروهای متخصص و متعهد به خصوص در یک دهه گذشته نقش بسیار مهمی را در بی اثر کردن تحریم‌ها و خنثی‌سازی توطئه‌ها علیه کشور ایفا نموده است.

حال در آستانه شروع دولت سیزدهم و با در نظر گرفتن اهمیت و جایگاه این وزارتخانه در تامین انرژی کشور و ارزآوری قابل توجه از محل فروش محصولات، شایسته است فردی که کارآمدترین گزینه در بین نیروهای انقلاب است و قادر است در شرایط حساس کنونی نقش بی بدیلی را برای کشور ایفا کند انتخاب گردد.

در این راستا سعی شده با توجه به تحلیل وضعیت داخلی در کشور و صنعت عظیم نفت و همچنین محیط خارجی کشور و اهمیت تولید نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمیایی در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی به احصاء شاخص‌هایی جهت تعیین معیارهای انتخاب وزیر بعدی نفت بپردازیم.

1- استراتژیست بودن: منظور از استراتژیست بودن، دانستن صرف مسائل مدیریتی و آکادمیک و تعیین راهبردهای معمول برای سازمان‌ها نیست، بلکه منظور درک شرایط و اقتضائات خاص موجود و اهمیت و جایگاه وزارت نفت در برنامه‌ریزی‌های کلان ملی و برنامه‌های اصلی کشور برای بخش انرژی از جمله برنامه‌های کلانی مانند سند راهبردی انرژی کشور، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، برنامه‌های کلان توسعه 5 ساله از ابتدا تا کنون و دیگر برنامه‌های اجرایی کشور است.

در حال حاضر پاسخ به سوالاتی نظیر، تولید نفت خام و گاز چه اندازه باشد؟ یا چه تعداد پالایشگاه با چه ظرفیتی می‌بایست برای کشور توسعه یابد؟  حجم تولیدات پتروشیمی از هر محصول به چه میزان باشد؟ زنجیره‌های ارزش به چه صورت و با چه روشی در سبد تولیدات توسعه یابد؟ وضعیت تولید و مصرف انرژی  به چه صورت است؟ میزان سرمایه‌گذاری لازم در کشور در 10 یا 20 سال آینده باید به چه میزان و به چه صورت تامین گردد؟ در حال حاضر جهت گیری کلی، اولویت ها در وزارت نفت در بخش نیروی انسانی به چه صورت باشد؟ همچنین ترسیم آینده مطلوب برای وزارت نفت با توجه به ظرفیت‌های کشوری چه باید باشد؟  از اصلی‌ترین سوالاتی است که در ابتدای شروع دولت می‌بایست به آن پاسخ داده شود.

2- مقبولیت در بدنه سازمان و توجه به نیروی انسانی متخصص: با توجه به مشکلات پیش آمده در صنعت نفت و اعتصاب‌های گسترده در گوشه و کنار این صنعت و اعلان نارضایتی‌ها به انواع مختلف، دوره جدید خبر از یک دوره پرچالش و حساس را در وزارت نفت می‌دهد. اگر وزیر نفت مورد قبول و پذیرش قاطبه کارکنان باشد، قطعا کارکنان با اشتیاق بیشتری با تیم اجرایی و مدیریتی جدید کار خواهند کرد و با در نظر داشتن شرایط خاص کشور ایجاد آرامش و برقراری جو سازمانی مناسب توام با ایجاد وفاق و حفظ کرامت کارکنان باعث می‌شود تا مسائل حاشیه‌ای نسبت به حال کمتر شده و وزیر آینده نفت با قدرت و پشتوانه بهتری نسبت به پیگیری مسائل معیشتی و دغدغه‌های کارکنان خدوم صنعت نفت اقدام نماید.

3- ایجاد همگرایی در بین مدیران ارشد و متنفذین صنعت نفت: صنعت نفت دارای نیروهای بسیار خبره و کارکشته‌ای در تمامی زمینه‌ها است و این نیروهای پر پتانسیل در شرایط سخت جنگ تحمیلی و دوران بازسازی و تحریم‌های ظالمانه به خوبی توانسته‌اند نقش خود را به عنوان بخش تاثیرگذار در کشور ایفا کنند. اکثر نیروهای تاثیرگذار در این شرایط نیازمند وزیری توانمند و بزرگ جهت همگرایی بیشتر خود را دارند و شخصی که در جایگاه وزارت نفت قرار می‌گیرد می‌بایست ظرفیت لازم جهت ایجاد اجماع و استفاده از نظرات بزرگان صنعت نفت را داشته باشد. این مهم وقتی بیشتر خودنمایی می کند که بدانیم این متنفذین و مدیران باسابقه دایره اثرگذاری بسیار قابل توجهی را دارند.

4- باور به ظرفیت شرکت‌های توانمند داخلی جهت بومی سازی و داخلی‌سازی اقلام پرمصرف صنعت نفت: اعتقاد به این باور که "بومی‌سازی تجهیزات صنعت نفت" موتور محرک اقتصاد ملی است با در نظر گرفتن این حقیقت که طی یک دهه گذشته و با شدت گرفتن تحریم‌های ظالمانه بین المللی، صنایعی که ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم با ساخت داخل تجهیزات نفتی داشته نه تنها دچار رکود نبوده‌اند، بلکه اغلب به سمت گسترش زیرساخت‌های سخت افزاری و نرم افزاری حرکت کرده اند، بیشتر رنگ واقعیت به خود گرفته است.

توجه به ساخت داخل تجهیزات نفتی، صنایع مولد را به حرکت در می‌آورد و ساخت هر تجهیز نفتی چندین صنعت را درگیر خواهد کرد. همچنین برون سپاری در میان سازندگان بزرگ تجهیزات نفتی سبب شده است که تولیدکنندگان کوچک و قطعه‌سازانی که توان مالی برای حضور در پروژه‌های بزرگ نفتی را ندارند، سهم کوچکی در تکمیل فرایند طراحی و ساخت تجهیزات نفتی داشته باشند. وزیر آینده نفت باید متوجه این واقعیت باشد که شکل‌گیری زنجیره تامین در حوزه ساخت تجهیزات نفتی، حلقه اتصال میان شرکت‌های دانش بنیان، سازندگان بزرگ و مصرف کنندگان تجهیزات خواهد بود.

5- توان اقناع نهادهای حاکمیتی جهت پیشبرد برنامه‌های کلان کشور در بخش انرژی: با توجه به شرایط خاص حاکم بر وزارت نفت چه در داخل سازمان و چه در محیط پیرامونی صنعت نفت و تحریم‌های بسیار سنگین و کاهش درآمدهای کشور که بر صنعت نفت سایه افکنده است، جهت برون رفت از شرایط موجود و ایجاد نقش موثرتر چه در بعد داخلی و چه در ابعاد بین المللی به منظور ایفای نقش رقابتی در بازار بین المللی نیازمند اصلاح رویه‌ها و روابط مالی مابین شرکت ملی نفت ایران و دولت و همچنین شرکت‌های زیرمجموعه هستیم.

این مهم بدون ایجاد رابطه‌ای قوی و مثبت مابین نهادهای تقنینی، نظارتی و حاکمیتی جهت هموار کردن مسیر توسعه در این صنعت به دست نخواهد آمد. در این رابطه وزیر نفت به عنوان ارشدترین عضو وزارتخانه چه در هیات دولت و چه در مجلس یا نهادهای حاکمیتی دیگر می‌بایست نسبت به تبیین مشکلات و چالش‌های کلان این صنعت اقدام کرده و توان بسیج همه نیروها و امکانات کشور جهت اجرایی شدن سیاست‌های کلان کشور در بخش انرژی را داشته باشد.

6- رهبری بصیر و هوشمند با توان اجرایی بالا: اصطلاح رهبری بصیر یکی از رویکردهای نوین در عرصه مدیریتی است که از دو کلمه رهبری و بصیرت تشکیل شده است. بارزترین تفاوت رهبر و یک مدیر در یک سازمان آن است که رهبران به چشم‌اندازهای متعالی سازمان تاکید می‌کنند و مدیران بر انجام وظایف در سازمان تاکید دارند. رهبران عمدتا سبب الهام بخشی در سازمان هستند. به نظر می‌رسد که در این شرایط در مجموعه وزارت نفت نیاز به یک رهبر تمام عیار و بصیر در راس هرم سازمان داشته باشیم. زیرا رهبران بصیر از طریق گفتار، تفکرات و رفتارهایشان باعث ایجاد ترغیب و انرژی‌زایی در بدنه سازمان خواهند شد. این رهبر بصیر بر ایجاد چشم‌اندازی روشن و ساختن آینده‌ای افتخار آمیز از صنعت عظیم نفت اقدام خواهد کرد.

7- رایزنی اقتصادی در سطح منطقه جهت تقویت دیپلماسی انرژی: از آنجا که کشور عزیزمان از نظر ژئوپولوتیکی و ژئواستراتژیکی در منطقه‌ای حساس از دنیا واقع شده است و ما با داشتن منابع عظیم نفت و گاز یکی از بازیگران اصلی بازار انرژی جهانی هستیم و از نظر منطقه‌ای همسایگان پرجمعیت و مهمی را داراییم و همچنین با توجه به اشرافیت کمتر وزارت خارجه کشورمان در مباحث خاص مرتبط با انرژی در سال‌های اخیر، وجود یک وزیر نفت با توانایی خاص جهت فعال کردن کانال‌های مرتبط با مباحث دیپلماسی انرژی به تقویت بیشتر کشورمان در جهت استفاده از مزیت‌های رقابتی و استفاده از پهنه سرزمینی به منظور تشکیل یک هاب انرژی در منطقه غرب آسیا کمک شایانی را می‌کند.

8- توان لازم جهت تنوع بخشی به روش‌های فروش نفت و مشتقات هیدروکربنی در شرایط تحریم: از آنجایی که در چند سال اخیر و پس از خروج آمریکا از برجام، تحریم‌های گسترده‌ای در خصوص فروش نفت ایران وضع گردیده است و با توجه به اتفاقات و پیشینه تاریخی عملکرد دموکرات‌ها در هیات حاکمه آمریکا به نظر می‌رسد حتی در صورت بازگشت آمریکا به برجام و اعطای تخفیف تحریمی, باز پس گرفتن سهم ایران از بازارهای جهانی نفت خام در کوتاه مدت به سادگی اتفاق نخواهد افتاد و ما برای فروش نفت خام خود نیازمند سازوکارهایی غیر از سیستم های معمول در فروش و بازاریابی نفت خام و فرآورده را خواهیم بود.

به نظر نویسنده در خوشبینانه‌ترین حالت هم آمریکا به راحتی اجازه فروش و بازگشت دلارهای نفتی به ایران جهت جلوگیری از رونق اقتصادی کشور را نخواهد داد و در این زمینه حتما شیطنت‌هایی را دولت آمریکا خواهد داشت. از طرفی هر چند سیاست توسعه و تکمیل زنجیره ارزش افزوده در صنعت نفت و گذر از خام‌فروشی باید در اولویت قرار گیرد اما تا زمان به ثمر رسیدن سیاست‌های توسعه زنجیره و انجام اصلاحات ساختاری برای رهایی بودجه از نفت، ما چه بخواهیم و چه نخواهیم برای عبور از شرایط بحرانی فعلی به فروش نفت نیاز داریم که وجود وزیر کارکشته در حوزه تحریم‌شکنی فروش نفت می‌تواند به کشور کمک کند.

با توجه به آنچه گفته شد و با در نظر گرفتن این نکته که در شرایط کنونی که منتخب جدید مردم و تیم مشاورین ایشان در حوزه انتخاب وزرا می‌بایست نسبت به انتخاب گزینه مناسب برای وزارت نفت با رعایت تمامی جوانب اقدام نمایند. به اعتقاد نویسنده وزارت نفت در شرایط فعلی که با بحرانهای رکود اقتصادی, بیکاری و شرایط تحریمی روبرو هستیم می‌تواند نقش بسیار ارزشمندی را در جهت بی‌اثرسازی تحریم‌ها و ایجاد رونق تولید و فعال‌سازی بخش‌های مختلف صنعتی کشور ایفا نماید.

همچنین انتخاب یک وزیر آگاه، هوشمند و مردمی می‌تواند به حل کردن مشکلات کشور در بخش انرژی و مواجهه با بحران‌های داخلی در زمینه تامین فرآورده، گاز و برق در کشور در سال‌های آتی پیش رو کمک قابل توجهی را نماید و وزارت نفت را به عنوان نمادی از دولت خدمتگزار و مردمی به ملت عزیز ایران معرفی کند.

انتهای پیام/


مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر