اجماع نظر متخصصان برتر جهان بر ساخت سد گتوند در محل فعلی
همواره طی 10 سال گذشته، انتقادات گاه و بیگاه به پروژه سد و نیروگاه گتوند وجود داشته است، اما در جریان مشکلات آبی تابستان امسال خوزستان، این انتقادات بهشدت افزایش یافته است تا جایی که برخی بهناحق، مدعی نقش مخرّب سد گتوند در بروز اتفاقات اخیر خوزستان شدهاند.
در دهمین سالروز آبگیری سد گتوند، بهمنظور پاسخگویی به شبهات و انتقاداتی که به پروژه سد و نیروگاه گتوند مطرح شده است، میزگردی با عنوان "گتوند؛ افتخار ایران" با حضور «علیرضا سعیدی»، معاون فنی و مهندسی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، «ناصر کامجو»، کارشناس باسابقه مدیریت منابع آب کشور و «محمد مرادی»، مجری سد و نیروگاه گتوند در خبرگزاری تسنیم برگزار شد که بخش اول این میزگرد در ادامه آورده شده است.
چرا سد گتوند ساخته شد؟ در واقع چه نیازی به احداث سد گتوند وجود داشت؟
سعیدی: مطالعات سد گتوند مربوط به الآن یا 10 یا 20 سال گذشته نیست. از دهه 40 شمسی نیاز به ساخت سدی که در پایین دست سدهای سلسلهوار کارون قرار بگیرد، احساس شده بود. به جهت اینکه این سد، بالادست شهر اهواز باشد، از برق تولیدی آن استفاده کنند و به منظور تأمین و تنظیم آب شرب و کشاورزی شهرهای پایین دست مورد استفاده قرار بگیرد.
محوریابی و مطالعات این سد در دهه 40 با شرکت «هارزای» امریکا و فرمانفرمایان ایران شروع شد. این شرکت در مطالعات اولیه، 6 محور را برای احداث این سد مشخص کرد. دو محور پیشنهادی این شرکت، پایین دست محل فعلی سد گتوند است و چهار محور پیشنهادی، بالادست محل فعلی سد گتوند است.
در دهه 50 شمسی، شرکت «موننکوی» کانادا مطالعات جدیدی انجام داد. این شرکت چهار محور را انتخاب کرد. دو محور بالادست محل فعلی سد گتوند بود، دو محور پایین دست محل فعلی سد گتوند قرار داشت.
بعد از آن، شرکت «لامایر» آلمانی در دهه 60، مطالعاتی انجام داد که سه محور را انتخاب کرد که دو محور بالادست محل فعلی سد گتوند و یک محور پایین دست محل فعلی این سد بود.
شرکت «مُشانیر» ایران، شرکت «کایتک» چین و لامایر آلمان، به صورت ترکیبی از سال 65 تا سال 68 مطالعاتی انجام دادند و محور کنونی را به عنوان بهترین محور ساخت سد گتوند انتخاب کردند.
نیاز وجود سد گتوند در پایین دست سدهای کارون، از دهه 40 شناسایی و مورد تأکید قرار داشت و اینکه در محل فعلی سد گتوند، سدی با مشخصات سد فعلی ساخته شود، در سال 68 تعیین شد.
محور کنونی سد گتوند در پیشنهادات اولیه شرکت امریکایی هم بود؟
سعیدی: بله، محور فعلی با دو یا سه کیلومتر جابهجایی، نسبت به پیشنهادات اولیه در دهه 40 بوده است.
در شبهات سد گتوند به گونهای عنوان شده که انگار امریکاییها گفته بودند جای دیگری این سد را بسازید و بعد آمدیم جای دیگری بر خلاف نظر امریکاییها ساختیم.
سعیدی: نه، اینطور نبوده. شرکت هارزای امریکا در دهه 40، شش محور را در مطالعات اولیه پیشنهاد کرده بود که سه تا از آن محورهای پیشنهادی، حول و حوش محور فعلی سد گتوند بوده است.
پس محورهای ارائه شده به عنوان محل مناسب ساخت سد، محورهای پیشنهادی بوده؟
سعیدی: بله، روند سدسازی به همین صورت است. در مطالعات امکان سنجی اولیه، گزینههای متعددی را روی میز میگذاریم و بعد با در نظر گرفتن مسائل فنی مختلف، که میتواند آببندی، پی سد، مدیریت مخزن، نیروگاه و متغیرهای دیگر باشد، گزینه برتر در حین مطالعات مشخص میشود.
آقای مهندس کامجو، شما که در جریان مطالعات سد گتوند حضور داشتید بفرمائید که در مطالعاتی که آقای دکتر سعیدی اشاره کردند از دهه 40 شمسی آغاز شده و طی چند دهه ادامه داشته، آیا تمامی ابعاد پروژه سد گتوند که این پروژه بعد از آبگیری با آن مواجه بوده، در مطالعات دیده شده است؟ برخی منتقدان عنوان میکنند در زمان نزدیک به آبگیری، تازه برخی مسائل مهمی چون وجود «سازند عنبل» در مخزن سد دیده شده و قبل از آن، این مسئله در مطالعات مورد توجه قرار نگرفته بود؛ این موضوع تا چه اندازه درست است؟
کامجو: مطالعات پتانسیلیابی رودخانه کارون، از دهه 40 به شرکت هارزا ـ فرمانفرمایان سپرده شده و آنها صرفاً پتانسیلیابی کردند. در واقع بازدید میدانی داشتند. در یک بازدید میدانی، محور سد تعیین نمیشود، بلکه پتانسیلهایی که امکان ساخت سد در آنها وجود دارد تعیین میشود.
برای محوریابی و نهایی کردن یک محور، تخصصهای زیادی باید در این امر دخیل باشند؛ از جمله هواشناسی، هیدرولوژی، برنامهریزی منابع آب، لرزه خیزی، محیط زیست، میراث فرهنگی، زمین شناسی، مکانیک سنگ و... دخیل هستند و مطالعاتی طولانی مدت و هزینهبر را میطلبد تا یک محور به عنوان محور مناسب ساخت سد تعیین و نهایی شود.
شرکت هارزا ـ فرمانفرمایان در دهه 40 حدفاصل سد شهید عباسپور تا سد تنظیمی گتوند، 6 محور را به عنوان پتانسیل مناسب احداث سد گتوند مطرح کردند. در دهه 50، ادامه مطالعات و محوریابی به شرکت موننکوی کانادا واگذار شد و بعد از انقلاب، ادامه مطالعات محوریابی سد گتوند به شرکت «ایکرز» کانادا سپرده شد. در سال 68، ادامه مطالعات محوریابی توسط شرکت مشانیر و لامایر آلمان انجام شد و این مطالعات روی گزینه یک سد بلند و روی گزینه دو سدی و گزینه سه سدی لحاظ شد.
بعد از آنکه تمامی جوانب را لحاظ کرده و ارزیابی اقتصادی کردند، مشخص شد که ساخت یک سد بلند، مقرون به صرفهتر است. شرکت لامایر در سال 68 محور یک سد بلند را در حدفاصل کیلومتراژ 377 تا 382 که سد فعلی گتوند است پیشنهاد میکند. این پیشنهاد تا در بخش کارفرمایی بررسی و تصویب شود، سه چهار سالی طول میکشد.
در سال 73، مطالعات شناخت و مرحله اول به شرکت مشانیر و شرکت کایتک چین با نظارت عالیه شرکت لامایر آلمان واگذار میشود. این شرکتها از سال 73 تا 76 مطالعات مرحله اول را به جایی میرسانند؛ تا اینکه در سال 76 وقتی که جانمایی طرح مشخص میشود، اسناد مناقصه سیستم انحراف، تهیه و برای سیستم انحراف، انتخاب پیمانکار میشود.
از این سال به بعد، هم مطالعات تکمیلی مرحله اول بوده، هم مطالعات تفصیلی مرحله دوم بوده و هم نظارت بر عملیات انحراف و خاکبرداری صورت میگرفت. شرکت مشانیر و کایتک، پاسخگوی نیازهای پروژه نبودند. در این مرحله، شرکت «کوئینه بلیه» فرانسه تعیین شد و هرگونه مطالعاتی شرکت مشانیر و کایتک انجام میدادند باید مورد تأیید شرکت فرانسوی قرار میگرفت؛ اما چون این دو شرکت پاسخگو نبودند، در اواخر سال 81 و اوایل سال 82، کارفرما تصمیم به تغییر مشاور میگیرد و شرکتهای مشاور «مهاب قدس» و کوئینه بلیه فرانسه جایگزین مشانیر و کایتک میشوند
یعنی قرار شد «مهاب قدس» و «کوئینه بلیه» فرانسه، مطالعات را تکمیل کنند؟
کامجو: بله، مطالعات فاز دو را تکمیل کنند و نیازهای عملیات اجرایی پیمانکاران را نیز در کارگاهها پاسخگو باشند. مشاور جدید تا بیاید کارها را در دست بگیرد، که هم مطالعات را به خوبی انجام دهد و هم عملیات اجرایی را نظارت کند، حدود یک سالی به طول میانجامد. از سال 83، مشاور بر روی کیفیت آب کارون متمرکز میشود.
سازمان آب و برق خوزستان، از سال 47 یک ایستگاه آب سنجی در ایستگاه گدار و یک ایستگاه آب سنجی در محل سد تنظیمی گتوند داشته است. از سال 47 تا سال 82، برداشتها و قرائتهایی که از دو ایستگاه انجام شده نشان میدهد که تفاوتهایی در کیفیت آب کارون در فاصله بین این دو ایستگاه وجود داشته است. دادهها نشان میدهد که کیفیت آب از سد مسجدسلیمان تا محل سد تنظیمی گتوند، حدود 400 تا 500 واحد اضافه میشود.
بررسی این مسئله نشان داد که رودخانه کارون حدفاصل سد مسجد سلیمان و سد تنظیمی گتوند، در 6 نقطه سازند گچساران را قطع میکند. سازند گچساران هم از عوامل مختلفی تشکیل شده که معمولاً یکی دو لایه آن نمک است. نمک از آنجایی که نرم است، در کف سازند قرار میگیرد؛ اما به صورت استثنا، در سازند موسوم به «عنبل» که نزدیکترین سازند به بدنه سد هست، قسمتهای نمکی به صورت گلولهگلوله و برون زدهای نمکی وجود دارد؛ نه آنکه به صورت یکپارچه و گنبد نمکی باشد.
علت این برون زد آن است که گسلی در نزدیکی سازند عنبل به نام گسل «پیراحمد» وجود دارد که احتمالاً یک زمانی این گسل فعال بوده و نمک به علت نرمی، به صورت برون زدهایی در سازند عنبل بروز کرده است. علاوه بر این، چندین چشمه و رودخانه جاری که فصلی هم نیستند، از جمله رودخانه شور لالی و گالی شور، به طور میانگین، جریانی برابر با 30 مترمکعب بر ثانیه، با ای.سی 3000 تا 4000 وارد رودخانه کارون می کنند که این باعث میشود ای.سی آب در جریان رودخانه کارون حدفاصل سد مسجد سلیمان و سد تنظیمی گتوند، 300 تا 400 واحد افزایش یابد.
منبع: تسنیم