آیا مصرف آب در صنعت پتروشیمی بالاست؟
پیشبینی میشود سال آبی جدید هم سال کمبارشی باشد و این کم بارشی در فصل پاییز محسوستر است. کمآبی در یکی دو سال گذشته افزون بر مشکل کمبود آب، در تأمین برق نیز موانعی ایجاد کرده و در بهار و تابستان امسال، ابتدا برق صنایع و سپس برق خانگی دچار قطعی مکرر شد و خسارتهایی را برای صنایع ایجاد کرد.
صنعت پتروشیمی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست؛ اما بهدلیل آنکه بیشتر پتروشیمیها در دو قطب اصلی ماهشهر و عسلویه مستقر هستند و برق موردنیاز خود را نه از شبکه سراسری برق، بلکه از واحدهای یوتیلیتی دریافت میکنند دچار مشکلات کمتری میشوند، اما پرسش اصلی اینجاست که پتروشیمی در کم آبی که حاصلش قطع آب و برق در کشور است چه سهمی دارد؟
صنعت پتروشیمی را بهعنوان یکی از صنایع مورد نیاز به آب میشناسند و به همین دلیل کشور ما با در اختیار داشتن سواحل طولانی در مجاورت مبادی خوراک مورد نیاز صنعت پتروشیمی، بهشت پتروشیمی شناخته میشود.
صنعت پتروشیمی بهعنوان یکی از صنایع مادر و راهبردی، سالانه ۳۳۵ میلیون مترمکعب آب مصرف میکند. از این مقدار، ۴۷ درصد معادل ۱۵۷ میلیون مترمکعب سهم مجتمعهای مستقر در عسلویه است که از منابع آب خلیج فارس برداشت میشود.
هاب ماهشهر نیز با سهم ۳۴ درصد معادل ۱۱۵ میلیون مترمکعب آب موردنیاز خود را از کارون برداشت میکند بنابراین تنها ۶۳ میلیون مترمکعب از آب موردنیاز صنعت پتروشیمی یعنی کمتر از ۱۹ درصد از منابع آبهای سطحی و زیرزمینی تأمین میشود، اما آیا این مقدار آب که در صنعت پتروشیمی استفاده میشود، زیاد است؟
مقایسه مقدار آب مصرفی موردنیاز صنعت پتروشیمی با مجموع آب مصرفی در بخشهای مختلف از سهم ۶ صدم درصدی پتروشیمی حکایت دارد که نشاندهنده سهم بسیار پایین پتروشیمی در مصرف آب کشور است.
در واقع سهم پتروشیمی از کل مصرف آب کشور، ۶۳ میلیون مترمکعب معادل ۱۸ روز مصرف آب تهران است. اگر کل آب مصرفی صنعت پتروشیمی در کشور را هم در نظر بگیریم، درمییابیم که سهم صنعت پتروشیمی از کل آب مصرفی کشور تنها ۳ دهم درصد است.
شاید این پرسش برایتان ایجاد شود که باقیمانده آب در کدام قسمتها مصرف میشود؟ شاید برایتان جالب باشد بدانید که سهم سایر صنایع از آب مصرفی کشور، ۱.۵ درصد و سهم مصارف شهری ۷.۴ درصد است و این یعنی نزدیک به ۹۱ درصد آب مصرفی سالانه کشور، در بخش کشاورزی استفاده میشود!
در واقع انگشت اتهام را در مصرف بالای آب، نه به سمت صنایع و حتی صنایع پتروشیمی، بلکه به سمت بخش کشاورزی باید نشانه رفت که بدون توجه به مزیتهای نسبی کشور، اغلب به شیوه سنتی، آب مصرف میکند و ارزش افزودهای به مراتب پایینتر از صنایع برای کشور دارد.
در واقع هیچگاه بررسی دقیق و همهجانبهای از اولویتهای مصرف آب در بخش کشاورزی صورت نگرفته و به همین دلیل مثلا کشت برنج در نقاط کم آب ادامه دارد یا برداشت هندوانه بهعنوان محصولی که آب بسیار زیادی مصرف میکند همچنان به شیوه سنتی و بدون محدودیت ادامه دارد.
در حالی که کشورهای توسعهیافته با شناخت مزیتهای نسبی اقتصادی خود و در نظر گرفتن مواردی همچون مصرف آب، گاه بخشی از محصولات کشاورزی را که امکان تولید آن در داخل وجود دارد، وارد میکنند تا آب را در بخشهایی توجیهپذیرتر مصرف کنند. این مزیتسنجی هیچگاه در کشور ما صورت نگرفته و اگر هم صورت گرفته تنها در قالب پژوهشهایی بوده که روی کاغذ مانده و هیچگاه اجرایی نشده است. به همین دلیل هم هست که عامه مردم تعجب میکنند وقتی گفته میشود سهم بخش کشاورزی از مصرف آب در کشور ۹۱ درصد است!
صنعت پتروشیمی بهدلیل دسترسی به خوراک مناسب و بازارهای هدف مناسب و با عنایت به چشماندازهای تعیینشده در قالب جهشهای صنعت، از مهمترین مزیتهای رقابتی کشور ما در منطقه و جهان محسوب میشود. اینکه مسئولان و تصمیمگیران کشور در حوزههای اجرایی و قانونگذاری، این مزیتهای رقابتی را چگونه میبینند و چگونه از صنعتی که مهمترین شکننده تحریمها بوده حمایت میکنند، موضوعی است که باید در سیاستگذاریها و حمایتها دید و ارزیابی کرد.
شرکت ملی صنایع پتروشیمی