شیوه اقتصادی تأمین آب صنایع مرکز کشور
نبض نفت-خشکسالی بیسابقه در طول 50 سال گذشته سبب شد تا بسیاری از نقاط ضعف سازوکار مدیریت منابع در کشور عیان شده و مشخص شود نظام مدیریتی حوزه آب کشور تا چه اندازه در مواجه به پدیده خشکسالی ناکارآمد است.
موج نارضایتی شکل گرفته پیرامون مسئله آب از سوی مردم سبب شد تا سیاستگذاران آب در کشور بیشتر از گذشته از خسارات خلاء حضور حکمرانی موثر مطلع شده و به فکر حل اساسی مسئله باشند، بر همین اساس روز دوشنبه 8 آذرماه سال 1400، سومین جلسه بررسی مسائل آب چهار استان به ریاست معاون اول رئیس جمهور و با حضور دستگاهها و استانداران ذیربط برگزار شد.
با وجود اینکه هیچ خروجی مستندی تاکنون از جلسات بررسی مسائل آبی مرکز کشور منتشر نشده اما علی اکبر محرابیان، وزیر نیرو در بیان راهکارهای طرح شده پیرامون حل مشکل کمبود آب مرکز کشور و راهکارهای تامین آب صنایع مرکز کشور در حوضه آبریز زاینده رود، می گوید: « در مواقعی که امکان انتقال صنایع کنار آب وجود ندارد میتوانیم از انتقال آب دریا و پساب و روشهای متعارف دنیا یعنی بازچرخانی استفاده کنیم.»
پس از طرح بحث پیرامون مسئله انتقال آب از دریا به سمت صنایع حاضر در مرکز کشور، موجی از نگرانی کارشناسان در ارتباط با راهکارهای مورد بحث در جلسات بررسی مسائل چهار استان مرکزی کشور شکل گرفت.
بررسی موضوع انتقال آب از دریا برای حل مسئله صنایع حاضر در مرکز کشور در گام اول نیازمند تشریح مسئله است. بر اساس اطلاعات مستند به دست آمده از عملکرد منابع و مصارف آب سد زاینده رود، در سال آبی 1399-1400، از 717 میلیون متر مکعب خروجی سد زایندهرود، 49 میلیون متر مکعب آب معادل 6 درصد از کل آب خروجی صنعت به همه صنایع موجود در این حوضه آبریز اختصاص یافته است.
این آمار در ابتدای سال آبی 1400 و در مهرماه به 3.5 میلیون متر مکعب رسید، در حالی که خروجی سد زاینده رود در این ماه معادل 51 میلیون متر مکعب بود، علاوه بر این در آبان سال 1400 نیز از مجموع 41 میلیون متر مکعب آب خروجی سد در این ماه، 3.5 میلیون متر مکعب سهم بخش صنایع بزرگ و کوچک مستقر در حوضه آبریز زاینده رود شد.
به استناد آمار ارائه شده، راهکار انتقال آب از دریا برای مسئلهای بیان میشود که شامل 6 درصد خروجی آب سد زاینده رود است، به عبارت دیگر این راهکار پر هزینه تنها برای بخش نسبتا کوچکی از مشکل آب حوضه آبریز زایندهرود مطرح میشود.
موضوع انتقال آب در شرایطی عنوان میشود که هزینههای سرسامآور استفاده از این شیوه در کنار آورد آبی غیر قابل توجه بیانگر نامطلوب بودن گزینه انتقال آب از دریا به مرکز کشور است.
بر اساس جزئیات محدود موجود در اسناد رسمی از پروژههای انتقال آب مشابه انجام شده در کشور، هزینه پروژه شیرینسازی و انتقال آب از دریا به سمت خشکی در طرح انتقال آب از دریای عمان به 3 استان سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی با طول نزدیک به 1514 کیلومتر معادل 4 میلیارد دلار برآورد میشود. البته شنیدههای غیر رسمی از قول مشاور این طرح مبین این مسئله است که هزینه این پروژه تا 6 میلیارد دلار نیز قابل افزایش است.
بر خلاف تصور عموم مردم، بخش قابل توجه از پروژه شیرینسازی و انتقال آب مرتبط با هزینههای انتقال آب بوده و به طور متوسط تا 95 درصد از هزینههای این پروژه به بخش انتقال شامل هزینه تملک مسیر، هزینه لوله، هزینه خرید اتصالات، هزینه اجریی ایستگاه پمپاژ، هزینه احداث مخزن، هزینه کل برق رسانی و سایر هزینههای موجود مرتبط با بخش انتقال آب است.
بر این اساس، انتقال آب از دریا به مرکز کشور با فرض حرکت از کوتاهترین مسیر یعنی از استان بوشهر به دلیل نصف بودن مسیر میتواند حداقل 55 درصد از هزینه انتقال آب از دریای عمان به 3 استان کریدور شرقی معادل 2.2 میلیارد دلار تا 3.3 میلیارد دلار هزینه داشته باشد. این هزینه قابل توجه در شرایط باید پرداخت شود که تنها در حل 6 درصد از مشکل حوضه آبریز زاینده رود نقش ایفا میکند.
نکته قابل توجه در ارتباط با مطرح شدن طرحهای پرهزینه انتقال آب از دریا در شرایطی مطرح میشود که به نظر میرسد راهکارهای جایگزین بسیار کم هزینهتری برای پوشش آب مورد نیاز صنایع مستقر در حوضه آبریز زاینده رود وجود دارد.
یکی از راهکارهای موجود به منظور حل مسئله آب صنایع مرکزی کشور، کاهش آب تبخیر شده در این حوضه و اختصاص این آب به مسئله صنعت است. بر اساس آمار ارائه شده از سوی شرکت مدیریت منایع آب ایران در سال آبی 1399-1400 بیش از 32 میلیون متر مکعب آب پشت سد زاینده رود به دلیل تابش نور خورشیدبخیر و امکان بهرهبرداری از این آب به حداقل رسیده است. معادل 4.5 درصد از کل خروجی زاینده رود در این سال آبی به حساب میآید.
بر همین اساس، در شرایطی که صنایع بتوانند با سرمایهگذاری در این حوضه میزان تبخیر آب در پشت سد را با اتکا به فناوریهای توسعه یافته مهیا کنند، میتوانند از این آب برای استفاده بهرهببرند. در این حالت مقایسه حجم آب تبخیر شده در پشت سد و همچنین میزان آب مورد نیاز صنعت بیانگر آن است که تا 65 درصد از مشکل آب صنایع با اتکا به این روش قابل حل بوده و مابقی آب مورد نیاز این بخش اقتصادی نیز میتواند از محل پساب شهرهای اطراف مورد استفاده قرار بگیرد.
در همین راستا فناوریهای بسیاری در حوزه جلوگیری از تبخیر آب پشت سد توسعه یافته است. بر همین مبنای یکی از فناوریهای موجود در این زمینه استفاده از پوششهای شناور در مخزن سد است که بخش قابل توجهی از نور خورشید که پیشتر به سطح آب برخورد کرده و با افزایش دما زمینه تبخیر را فراهم میکرد، را منعکس میکند.
در حال حاضر پوششهای شناور در 4 دسته ماژولهای شناوری، شناورهای حبابی، پوششهای شناور نفوذپذیر و پوششهای غیرقابل نفوذ شناور دستهبندی میشوند. در این راستا یکی از متداولترین شیوههای کاهش تبخیر در مخزن سد استفاده از پوششهای شناور نفوذپذیر است که با نام تجاری ای-وپکاپ(E-VapCap) شناخته میشود.
بر اساس نتایج یک گزارش عملی تهیه شده در دانشگاه کوینزلند، استفاده از این شیوه میتواند میزان تبخیر آب را تا 90 درصد کاهش میدهد. همچنین عمر مفید ابزار این فناوری 15 سال تخمین زده میشود و هر متر مربع از آن نزدیک به 6 دلار هزینه دارد.
استفاده از ای-وپکاپ در پروژه تووومبا در سال 2005 زمینه کاهش تبخیر بین 85 تا 95 درصد را به وجود آورد. در این پروژه میزان دمای سطح آب در گرمترین بازه زمانی سال تا 15 درجه و در فصل سد نیز تا 10 درجه کاهش پیداکرد و بدین ترتیب زمینه کاهش قابل توجه میزان تبخیر سطحی به وجود آمد.
به استناد نتایج گزارش علمی مذکور، استفاده از این شیوه برای جلوگیری از تبخیر هر متر مکعب آب هزینه 30 سنت دلاری را به همراه دارد. بر این اساس، جلوگیری از تبخیر سطحی توسط این شیوه از صدها شیوه توسعه یافته در این حوزه برای حداقل کردن تبخیر در سد زاینده رود، 8.64 میلیون دلار هزینه دارد و این هزینه زمینه جلوگیری از تبخیر 28.8 میلیون متر مکعبی در سال را فراهم خواهد کرد.
در شرایطی که صنایع مستقر در حوضه آبریز زاینده رود اقدام به تامین سرمایه در کاهش تبخیر سد زاینده رود داشته باشند و به دنبال آن از آب تبخیر نشده در این حوضه استفاده کنند، میتوانند سالانه نزدیک به 60 درصد از مسئله آب خود را با کاهش 90 درصدی آب تبخیر شده پوشش دهند. لازم به ذکر است، استفاده از سایر راهکارهای جلوگیری از تبخیر نظیر نصب صفحههای خورشیدی شناور میتواند علاوه بر مسئله تامین آب، مسئله تامین برق صنایع را نیز حل کند.
مقایسه هزینه استفاده از راهکار کاهش تبخیر با پروژههای انتقال آب از دریا نیز نتایج جالبی به همراه دارد. بر این مبنا میزان سرمایهگذاری برای پروژههای کاهش تبخیر با فرض هزینه حداقل 2.2 میلیارد دلار پروژه انتقال آب از دریا، تنها 0.4 درصد یک پروژه انتقال آب هزینه دارد و میتواند سهم قابل توجهی از مشکل آب صنایع را مرتفع سازند.
انتشار نتایج جلسات معاون اول رئیس جمهور در بخش آب و مهیا کردن شرایط برای همافزایی در این حوضه میتواند سهم قابل توجهی در جلوگیری از تکرار اشتباهات گذشته در مدیریت منابع آب ایفا کرده و به دنبال آن زمینه بهترین تصمیمگیری در این حوزه را مهیا کند.
منبع:فارس