چرا؟
نبض نفت-** روسها هماکنون طبق آمارهای مختلف، ۷۵ تا ۹۵ میلیارد مترمکعب گاز در دسترس روبهرو هستند که پیشتر یا به اروپا صادر میکردند یا برنامه صادراتی داشتند. برای نمونه نورداستریم-۲ را میخواستند افتتاح کنند که باید یکی دو سال پیش اجرایی میشد و نورداستریم-۱ که هماکنون با کمتر از ۴۰ درصد ظرفیت خود (۵۵ میلیارد مترمکعب گاز در سال) کار میکند، در عمل ظرفیت ۷۵ تا ۹۵ میلیارد مترمکعبی گاز برایش بازار وجود ندارد و بهراحتی قابل تغییر مسیر به بازارهای غیراروپایی بهدلیل ضعف زیرساختهای اتصالی نیست.
** روسها وقتی نتوانند برای ۹۰ میلیارد مترمکعب گاز ارسالی به اروپا بازار پیدا کنند اینگونه نیست آن را به سمت شرق بیاورند، حالا اگر هم به سمت شرق بیاورند بازیگران بزرگی به جز چین (که آن هم سهمی برای عرضه گاز روسیه قائل خواهد شد) وجود ندارد، حتی اگر معضلات فنی انتقال را حل کنند، در کوتاهمدت هم زیرساختهای روسیه این اجازه را نمیدهد گازشان را که به اروپا صادر میکردند بهراحتی به شرق ببرند.
** روسها برای گاز بخش غربی بهدنبال بازار هستند و این فرصتی کلیدی برای جمهوری اسلامی است تا این گاز را از عملیاتیترین مسیر ممکن از ترکمنستان و با برعکس کردن (Reverse) خط لوله CAC که در گذشته گاز ترکمنستان را به روسیه وصل میکرد و هماکنون از ظرفیت ۳۰ تا ۵۰ میلیارد مترمکعبی انتقال آن از ترکمنستان تنها ۵.۵ میلیارد مترمکعب آن فعال است، استفاده کند. ترکمنها هم در شرایط نااطمینانی کنونی به نظر نمیرسد با روسها سرسختی نشان دهند. نکته مهمتر دیگر اینکه ما هم دو خط لوله داریم که از ترکمنستان با ظرفیت نهایی ۲۰ میلیارد مترمکعب میتواند گاز را تحویل بگیرد.
** در گام ابتدایی حتی نیاز به برعکس کردن (Reverse) گاز روسیه بهصورت فوریت در کوتاهمدت نیست و روسیه میتواند همان قرارداد ۵.۵ میلیارد مترمکعب گازپروم با ترکمنستان را که تا سال ۲۰۲۴ معتبر است به ایران بدهد. این فرصتی برای ایران است تا برای تراز داخلی گاز خود یا ایفای تعهدها به بازارهای صادراتی خود از محل خرید گاز روسیه وارد تعامل شود. روسها افزون بر این موضوع برای توسعه تجارت، سوآپ و ترانزیت حوزه گاز حاضرند در برخی پروژههای صادراتی ایران بهویژه خطوط لوله هم سرمایهگذاری کنند.
** روسها میتوانند با توسعه پروژه انتقال گاز ایران به سمت شرق در شرایطی که ما هماکنون ظرفیت صادرات گازی بالایی نداریم، گازشان را به ما بفروشند و ما هم به بازارهای جنوب آسیا تحت قرارداد خود صادر کنیم، البته جمهوری اسلامی دنبال ترانزیت و سوآپ نیست، دنبال تجارت گاز و خرید گاز روسیه و فروش با برنامه خودش هست که در آینده اگر توسعه منابع گازیش اتفاق بیفتد سهم بازار جمهوری اسلامی را در این بازارها حفظ کند.
** اگر ایران فعالانه در وضع کنونی از فرصت تنش بین روسیه با غرب که روسها را مجبور به یافتن بازارهای جدید برای ظرفیت صادرات گاز خود کرده است، استفاده نکند ممکن است روسها به سناریوهای دیگر بیندیشند. یکی از سناریوهای روسیه، به رسمیت شناختن طالبان و صادرات گاز از مسیر افغانستان به پاکستان است. بحثهایی در زمینه تعامل روسها با طالبان و عملیاتی کردن خط لوله تاپی هماکنون مطرح است. با توجه به اینکه ترکمنستان هماکنون ظرفیت صادراتی گستردهای برای صادرات گاز با خط لوله تاپی ندارد، روسیه ممکن است به اندیشه تأمین گاز این خط لوله بیفتد. این موضوعی است که باید در چشمانداز کلان ژئوپلیتیکی دید که آیا باید به روسیهای که زیر فشار غرب قرار گرفته و به سمت تعامل با جنوب و شرق میرود، بیتوجهی کرد؟!
** نقطه ضعفی در بحثهای ژئوپلیتیکی و راهبردی وجود دارد و آن بزرگنمایی و کوچکنمایی مسائل است که باید از آن پرهیز کرد. تحلیل باید مبتنی بر واقعیت باشد. نه کوچکنمایی کنیم و بگوییم با توجه به سابقه تاریخی، روسها وفای به عهد نداشتند و نه بزرگنمایی کنیم و بگوییم روسها قرار است به تنهایی به جای همه شریکان احتمالی ایران قرار گیرند. این مسائل میتواند روی عملیاتی کردن راهبری در حوزه انرژی اثر منفی بگذارد و اثر منفی اجتماعی در داخل به همراه داشته باشد.
منبع:شانا