در 28 مرداد 1332 چه اتفاقی افتاد؟/ امام خمینی (ره) در مورد این روز چه می گویند؟
در 28 مرداد 1332 چه اتقاقی افتاد؟/ امام خمینی در مورد این
روز چه می گویند؟
در روز 28 مرداد 1332، دولت دکتر محمد مصدق سرنگون شد و فضلالله
زاهدی خود را به عنوان نخست وزیر ایران معرفی کرد. تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی رژیم
پهلوی این روز را با عنوان جشن ملی با نام «قیام 28 مرداد» گرامی میداشت اما پس از
انقلاب اسلامی از آن با عنوان کودتای 28 مرداد در تقویم یاد شده است.
شرح ماجرا
پس از برکناری رضاشاه و به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی در شهریور
1320، فضای سیاسی کشور تا حدودی باز شد و دکتر مصدق نیز با حضور در انتخابات دوره
14 دهم مجلس بیشترین آراء را از حوزه انتخابی تهران کسب کرد. با تلاشهای مصدق، طرحی
در مجلس به تصویب رسید که هرگونه مذاکره میان دولت و شرکتهای خارجی را درزمینهٔ نفت بدون اجازه و کسب تکلیف از
مجلس منع میکرد.
پس از ترور رزمآرا و جو میهنپرستی که سراسر کشور را فراگرفته
بود، با پذیرش استعفا حسین علاء، دکتر محمد مصدق به نخستوزیری رسید. دغدغه و برنامهٔ اصلی دولت مصدق به اجرا درآوردن
قانون «ملی شدن صنعت نفت» و برگزاری انتخابات آزاد بود. ازآنپس مذاکرات پیدرپی بریتانیا
و میانجیگری آمریکاییها بینتیجه ماند و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت
سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت در ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک
به دفاع از حق مالکیت مردم بر منابع سرزمین خودپرداخت. دولت بریتانیا از ایران به شورای
امنیت شکایت کرد. شورا رسیدگی به این شکایت را به دیوان بینالمللی در لاهه ارجاع داد.
دکتر مصدق دادگاه بینالمللی را برای رسیدگی به این مسئله که امری مربوط بهحق حاکمیت
ایران بود صالح ندانست. دیوان نیز بالاخره به عدم صلاحیت خودرأی داد. بدین ترتیب بریتانیا
و شرکت نفت که نتوانستند از مجراهای قانونی و بینالمللی با ملی شدن نفت در ایران مقابله
کنند به اقدام دیگری دست زدند. آنها مخالفان مصدق را متشکل و هماهنگ کردند و با صرف
پول چهرههایی را که در آغاز نهضت ملی شدن نفت با مصدق همراه بودند، به مقابله با او
کشاندند. هدف بریتانیا و شرکت نفت برکناری مصدق به صورتی دنیاپسند و از طریق مجلس و
افزایش فشار داخلی بود.
دکتر مصدق توانست در مقابل این فشارها نیز مقاومت کند. با انجام
رفراندوم و اعلام حمایت مردم از دولت و انحلال مجلس، دیگر معلوم بود که شاه و بریتانیا
باید دست از اقدامات بهظاهر قانونی بردارند و رودررو مصدق را ساقط کند. در گام اول
با انجام کودتای ۲۵ مرداد و دریافت فرامین سفید امضا از محمدرضا پهلوی اقدام به صدور
دستور عزل دکتر مصدق و نصب سپهبد زاهدی به نخستوزیری نمودند. در ۲۵ مرداد دکتر مصدق
که صدور فرمان عزل را خلاف روح قانون اساسی و حکومت مشروطه و متوجه کودتای شاه گردید
در برابر این کودتا مقاومت مینماید که منجر به فرار شاه به عراق میشود. در ۲۸ مرداد
کودتایی که سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا طرح کرده بودند آغاز شد.
نقشه کودتا با همکاری بریتانیا و آمریکا طرح شد و پس از چندبار
تجدیدنظر و مشورت با عناصر اصلی به تصویب رسید. نقشی که برای شاه در نظر گرفتهشده
بود امضای فرمان عزل مصدق و نیز امضای فرمان نصب سرلشکر زاهدی به نخستوزیری بود. اشرف
پهلوی که به درخواست مصدق به خارج از کشور رفته بود با مقامات آمریکایی و انگلیسی در
سوئیس دیداری داشت و سپس با استفاده از نام خانوادگی شوهرش به ایران بازگشت و در مدت
کوتاهی که فرصت داشت شاه را در جریان طرح کودتا گذاشت و با آشکار شدن حضورش دوباره
ناچار به خروج از کشور شد. شاه پس از تردیدهای اولیه به امضای فرمانها رضایت داد.
بعدها روشن شد که شاه درواقع دو ورقه سفید را امضا کرده بود تا کودتاگران آنچه لازم
است بر بالای امضای او بنویسند.
فرمان عزل را یک ساعت بعد از نیمهشب ۲۵ مرداد سرلشکر نصیری
که رئیس گارد سلطنتی بود با همراهی تانک و زرهپوش از سعدآباد به خیابان کاخ آورد تا
در منزل دکتر مصدق به او ابلاغ کند. مصدق که با تلفن از حرکت این گروه باخبر شده بود
فرمان را گرفت و نیروی محافظ مقر او بلافاصله نصیری و نیروی همراه او را بازداشت کردند.
شاه که قبلاً به کلاردشت رفته بود با شنیدن خبر به رامسر رفت و ازآنجا با هواپیما به
بغداد و سپس به رم پرواز کرد.
صبح ۲۵ مرداد خبر اقدام نصیری در شهر منتشر شد و همه دانستند
که کوششی برای برکناری مصدق صورت گرفته و ناموفق بوده و کودتای ۲۵ مرداد شکستخورده
است.
هنگامیکه مردم از نقشه شوم دربار آگاه شدند، در روز 28 مرداد
به خیابانها ریختند و نارضایتی خود را از دربار اعلام داشتند. حزب توده نیز که در
روزهای گذشته از احتمال کودتا خبر داده بود شروع به سازماندهی تظاهرات در تهران و
شهرستانها کرد. مصدق که تظاهرات را در خدمت کودتاگران میدانست دستور جلوگیری از تظاهرات
را به پلیس و ارتش ابلاغ کرد.
از ساعات اولیه صبح ۲۸ مرداد جمعیتی از سمت جنوب به سمت مرکز
شهر تهران به راه افتادند. با شروع تظاهرات، گروههایی از مردم نیز تحت تأثیر این جو
به صف شعاردهندگان علیه مصدق پیوستند و از سوی دیگر، نظامیانی که با دریافت پول به
شرکت در کودتا رضایت داده بودند، همراه جمعیت شدند.
پس از کودتا سرلشکر زاهدی امور دولت را در دست گرفت. دکتر مصدق
در روز ۲۹ مرداد خود را به زاهدی تسلیم کرد و بازداشت شد. فرمانداری نظامی به ریاست
سرتیپ تیمور بختیار به تعقیب و دستگیری و شکنجه مخالفان پرداخت. شاه از رم بازگشت.
مذاکرات نفت با شرکت نفت ایران و انگلیس و چند شرکت آمریکایی و اروپایی شروع شد که
در آخر به قرارداد کنسرسیوم منجر شد. کمکهای مالی آمریکا به دولت ایران رسید و در
تقویت حکومت تازه مؤثر افتاد.
دیدگاه حضرت
امام (ره)
امام خمینی(ره) در انتقادی که به منش و رفتار دولت ملی در کمرنگ
کردن رجال سیاسی مذهبی از جمله آیتالله کاشانی داشت درباره اشتباهات مصدق، بهعنوان
نخستوزیر فرمودند: «اگر آنوقت یک نفر مثلاً از رجال و یک نفر از علما، یک جمعی از
مردم (گفته) بودند که ما نمیخواهیم این سلسله را ... اگر این غفلت نشده بود ... ما
حالا البته به این صحبتها اینجا نداشتیم ... این غفلت بزرگ از رجال سیاسی و علما و
... سایر اقشار مملکت ما واقع شد و این آدم را تحمیل کردند بر ما و دنبالهاش (را)
هم گرفتند که قدرتمندش کنند. از آنوقت تا حالا هم غفلتها شده است. قوامالسلطنه میتوانست
این کارها را بکنند، لکن با غفلتها یا ضعف نفسها نکرد. از او بالاتر دکتر مصدق بود،
قدرت دست دکتر مصدق آمد، لکن اشتباهات هم داشت ... یکی از اشتباهات این بود که آنوقتی
که قدرت دستش آمد، این را خفهاش نکرد تا تمام کند قضیه را، این کاری برای او نداشت
آنوقت، هیچ کاری برای او نداشت، بلکه ارتش دست او بود، همه قدرتها دست او بود و این
هم ... آنوقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود، لکن غفلت شد. غفلت دیگر اینکه مجلس را
ایشان منحل کرد و یکییکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند
یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد...
شاه تعیین کرد نخستوزیر را. این اشتباهی بود که از دکتر واقع
شد و دنبال او این مرد را دوباره برگرداندند به ایران، به قول بعضی که محمدرضا شاه
رفت و رضاشاه آمد» امام در این سخنرانی که در واپسین روزهای رژیم محمدرضا شاه (در زمان
دولت بختیار) صورت گرفت، این حوادث را درسی برای ما و روزگار ما میداند و ادامه میدهد
که من میترسم که رجال علمی و سیاسی و روشنفکران و اقشار ملت ما دوباره دستخوش اشتباه
شوند و بدینوسیله آنان را به هوشیاری تا پیروزی بر دشمن فرامیخواند.
در کتاب «درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی (ره)» به قلم محمدرضا
دهشیری بازهم امام خمینی(ره) برکنار زدن نیروهای مذهبی و روحانی از عرصه سیاسی بهعنوان
نقطهضعف دولت ملی مصدق اشارهکردهاند .
«امام خمینی (ره) رهبر
انقلاب اسلامی در اشاره به حوادث مهم تاریخ معاصر ازجمله ملی شدن صنعت نفت به نقش فعال
و مثبت روحانیون در حفظ استقلال کشور و تلاش آنها برای ورود اسلام به عرصه اجتماعی
و سیاسی از یکسو و درسهایی که باید از حوادث گذشته آموخت و به کاربست از سوی دیگر
توجه کرده است.
به نظر امام خمینی (ره) جداسازی دین از سیاست، کنار زدن روحانیت
از صحنه سیاسی کشور و رنگ ملی به نهضت دادن و محروم نمودن آن از پشتوانه مذهبی از آفات
ملی شدن صنعت نفت بود امام به آشنایی خود با آیتالله کاشانی از نزدیک اشاره کرده و
او را یک روحانی مبارز و ضد استعمار میداند و میگوید جرم او این بود که میخواست
اسلام در ایران پیاده شود..»
منبع : پایگاه خبری جماران