راهبرد صندوقها، افزایش داراییها در پرتو شفاف سازی و آینده نگری است
هماکنون ۲۳ شرکت زیرمجموعه سودده هستند یا نه؟
از مجموعهشرکتهای زیرمجموعه صندوق بازنشستگی نفت، ۶ شرکت صددرصدی، پنج شرکت بالای ۵۱ درصد و ۱۳ شرکت ۶ تا ۴۹ درصد است. از سال ۹۲ به بعد، همه این شرکتها که صندوق سهامدار کل یا جز آنهاست، سودده هستند. سود امسال شرکتهای وابسته به صندوق نفت که در اصل عملکرد سال گذشته را در این شرکتها نشان میدهد، سههزار و صد میلیارد تومان است که ثبت شده است. ولی شرکت تأسیسات دریایی به دلیل مباحثی که در دولت گذشته اتفاق افتاد، مانند دکل گمشده، قرارداد با چین برای ساخت و خرید دکل که در اصل جزو وظایف شرکت نبود و تخلف مدیرعامل است و علیه آن شکایت هم شده، زیان انباشته دارد. هرچند در دو سال اخیر این شرکت سود داده اما زیان انباشته اجازه نمیدهد در صورتهای مالی سود نمایان شود و باید جبران زیان انباشته شود.
شکایتی که علیه شرکت تأسیسات دریایی رخ داده در چه مرحلهای است؟
در بدو ورود بررسیهایی که در تأسیسات دریایی انجام دادیم، حسابرس داخلی را مستقر کردیم و ارگانهای نظارتی بیرون هم به آن شرکت آمدند، بنده هم استقبال کردم. اینها تخلفاتی را در بعضی قسمتها انجام دادند؛ مثل دکلی که به دکل گمشده معروف شده و برای خرید این دکل حدود ۷۰ میلیون دلار پول پرداخت کردهاند که الان برای ما ۸۰ میلیون دلار ارزش دارد. پول در چند مرحله کامل پرداخت شد اما دکل به ایران نیامد. دراینباره شکایت شده، الان منتظر نتیجه دادگاه هستیم. آن شرکت تخلف مدیریتی دیگری هم داشت، بهاینترتیب که قراردادی برای ساخت دکل دریایی-خشکی با چین امضا کرد که جزء شرح وظایف و فعالیتهای آن شرکت، کار حفاری در دریا و خشکی نبود. ادعای مدیران وقت آن شرکت این بوده که از رئیسجمهوری و وزیر وقت دستور داشتیم این کار را در دولت وقت انجام دهیم.
اثبات شده؟
خیر. سندی که این دستور را نشان دهد نه من یافتم و نه حسابرس. ظاهرا شفاهی ردوبدل شده بود و خواست مدیرعامل وقت بوده. الان قراردادی که با چین برای دکلهای خشکی منعقد کردهاند حدود ۴۰ درصد ضرر داشته، دکلهای دریایی هم با این وضعیت روبهرو شده است، زیرا قیمتها پایین آمده است. در حال مذاکره با چین هستیم که بتوانیم این معضل را طوری حل کنیم که میزان ضرر و زیان شرکت کمتر شود. برای آن هم مباحثی مطرح است، بحث قرارداد است و نمیشود شکایت کرد. چون درست است که هیئتمدیره و مجمع بابت این حجم از قرارداد، مصوبهای نداده، ولی این تخلف مدیریتی است، اما کار قضائی نمیتوان انجام داد. بههرحال قرارداد بسته شده و فرد هم اختیار داشته که این قرارداد را امضا کند.
چه افرادی در این تخلف حضور داشتند؟
اجازه دهید نام نبرم چون هنوز وضع دادگاه معلوم نشده است. مدیران وقت هستند. مدیرعامل وقت استدلالاتی دارد، قاضی حتما شنیده و اگر نظر نهایی بدهند، عمل خواهیم کرد.
شما اشاره کردید که اکنون شرکت، سودده است. با این حجم از زیان، وضعیت بازنشستههای صندوق چگونه است؟
وظیفه صندوق بازنشستگی نفت این است مجموعه پولهایی را که واصل میشود، سرمایهگذاری کند تا بتواند پاسخگوی تعهدهای آینده باشد. در واقع سرمایهگذاری و پاسخ به خدمات بازنشستهها را بهعهده دارد. نخستین صندوقی که تا به حال روی پای خودش ایستاده و هیچ کمکی از بودجه دولتی و حتی شرکت ملی نفت و هیچ رانتی استفاده نکرده و از محل سرمایهگذاریهای خودش درآمد و سود کسب میکند و خرج بازنشستهها میکند، صندوق بازنشستگی نفت است. هیچ کد دولتی در اینجا حاکم نیست. بحث در این است که با چه روشی میتوانیم به اطمینان برسیم که راه صندوق به ورشکستگی نمیرسد و میتواند خودش را اداره کند. بحثی در دنیا مطرح است به نام محاسبات بیمهای که نرمافزار خاص خودش را دارد. این محاسبات از دوره قبل که در صندوق توفیق خدمت داشتم، توسط برخی افراد خارج از کشور تعبیه شده و صندوق را ارزیابی میکردند. بهاینترتیب که مجموعه فعالیتهای صندوق در دارایی خودش نشان داده میشود. همه سرمایهگذاریها باید افزون بر اینکه سود تقسیم میکند و کارکرد سود دارد، باید در مجموعه دارایی صندوقها خودش را نشان دهد. پس ما دو کار در صندوق داریم؛ یکی عملکرد جاری که باید به شکل سود خودش را نشان دهد که امسال همه شرکتهای صندوق سودده بودند، دوم اینکه این روند، چقدر افزایش در سرمایه و دارایی صندوق ایجاد کرده است. برای مثال سال ۹۲ داراییهای خالصمان یعنی منهای بدهیها، حدود ۲۱ هزار میلیارد تومان بود. الان داراییهای خالصمان منهای میزان بدهی، حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان است. این دو یال اگر برابر هم باشند به این معنی است که صندوق میتواند خودش را اداره کند. از سال ۷۸ به بعد در صندوق این کار ساری و جاری شد و الان سیستم حسابداری ما بیشتر براساس محاسبات بیمهای است. هر سال باید به هیئت امنا گزارش دهیم که وضع صندوق و میزان تعهدها و خالص داراییها به چه صورت است. تاکنون با این تعداد بازنشسته و کارمندی که بازنشسته خواهند شد، محاسبات بیمهای صندوق نشان میدهد که صندوق میتواند سرپا باشد و مشکلی در این بخش نخواهیم داشت.
اکنون چه تعداد بازنشسته هستند؟
حدود ۸۴ هزار مستمریبگیر و حقوقبگیر بازنشستگی و حدود ۸۰ هزار نفر کارمند هستند که کسورات آنها را دریافت میکنیم.
برآوردتان از سوددهی برای چه مدتزمانی است؟
محاسبات بهاینترتیب است که ۸۰ هزار کارمند به علاوه ۸۴ هزار نفر تا آخرین روزی که حقوق، درمان، گردشگری، ورزش و بیمههای مختلف را دریافت میکنند، تا آخرین نفر محاسبه میشود. یعنی صندوق در محاسبات بیمهای دیگر ورودی جدید نمیپذیرد. اینها تا آخرین نفر که بازنشسته شوند جزء تعهد صندوق است که حدود ۴۰ سال بعد یا بیشتر خواهد بود و میتوانیم با توجه به خالص داراییها و تعهدهایمان صندوق را اداره کنیم.
اشاره کردید که صندوق سودده است. آیا سالهایی بوده که سوددهی کاهش پیدا کرده یا زیانده بوده باشد؟
ممکن است کاهش سود داشته باشیم، اما هرگز سود به صفر نرسیده است. طرحهای توسعهای را در دست اجرا داریم که میشود گفت از بهترین طرحهای صنعت نفت و گاز در بخش پتروشیمی هستند. صندوق نفت طرحهایی را با شرکت ملی نفت قرارداد بسته و در دست اجرا دارد. در بخش فاز ۱۲، اتانگیری را داریم؛ حدود ۶۵۰ میلیون دلار سرمایهگذاری است که در حال انجام است و حدود ۷۸ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. منابعش هم تأمین است و یک سال بعد باید به بهرهبرداری برسد. وقتی اتان را میگیرید، باید الفین بزنید، بعد که اتیلن تولید میکند باید مراحل پاییندست را احداث کنید تا بتوانید حلقههای طرحهای پتروشیمی را کامل کنید. برای الفین و اتانگیری فاینانس تأمین شده، برای سه طرح کوچک دیگر که یک میلیارد دلار است باید فاینانس انجام شود. این طرحها اجراشدنی است، به علاوه در ایلام NGL ۳۱۰۰ گازهای همراه نفتی که در حال سوخت است، در میادین غرب کشور، این گازها را قرارداد بسته و از شرکت ملی نفت خریدهایم، در طرحی که در دست اجرا داریم NGL ۳۱۰۰ اتان، پروپان و بوتان را میگیریم، متان را به شرکت نفت برمیگردانیم که این پروژه ۶۷۰ میلیون دلار است و تأمین منابع شده و شرکت اویک در حال اجرای آن است و ۲۸ درصد پیشرفت فیزیکی دارد. پاییندست الفین است در دهلران و مثل قسمت عسلویه سه طرح دیگر هم پاییندست آنها خواهد بود که باز به مقیاس آنها نگاه کنیم، ۲,۳ میلیارد دلار سرمایهگذاری در اینجاست که اگر NGL را هم اضافه کنیم حدود سه میلیارد دلار سرمایهگذاری در غرب کشور دارد. برای الفین و NGL ۳۱۰۰ تأمین منابع شده، فاینانس فراهم شده و امیدوارم برای سهطرح دیگر که حدود یک میلیارد دلار میشود، بتوانیم تأمین مالی کنیم و جلو برویم. اینها طرحهایی است که صندوق باید سه تا چهار سال دیگر بهرهبرداری کند. اثری که این طرحها در سوددهی صندوق دارد، برای ۱۰ سال آینده تا ۱۴۰۶ به قیمت خوراک و فروش محصولات امروز یعنی سههزارو ۱۰۰ میلیارد تومان، حدودا ۱۵ هزار میلیارد تومان سود در ۱۰ سال آینده میشود. بهاینترتیب با اطمینان خاطر میگویم سود زیرمجموعههای این صندوق، در ۱۰ سال آینده پنج برابر میشود و اگر طرحها به بهرهبرداری برسد، سودشان بالاتر میرود.
برای اطمینان از موضوع منابع و مصارف صندوق، در قسمت مصارف، کمی بیشتر از ۱۳ هزار میلیارد تومان در سال ۹۷ منابع داریم. از این مقدار حدود هفت هزار میلیارد تومان، حقوق، مزایا، درمان و کارهای فوقالعادهای است که برای بازنشستگان انجام میدهیم، حدود چهار هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری جدید است که دو هزار میلیارد تومان چکهایی است که باید به سازمان خصوصیسازی پرداخت کنیم، مابقی جزء سرمایهگذاری طرحهایی است که نام بردم. حدود دو هزار میلیارد تومان هم به بازنشستگان و کارمندان وام مسکن دادهایم، اما نکتهای که تأکید میکنم جایگاه حقوقی این صندوق است، ممکن است مورد سؤال واقع شود. در رژیم گذشته، قانون اساسنامه شرکت ملی نفت اجازه داده بود که صندوق تأسیس شود و به هیئتمدیره شرکت ملی نفت گفته بودند که هیئت امنا بهعنوان امین، میتواند تمام سرمایه صندوق را در دست بگیرد. در سال ۸۰ قانونی در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که دنبال تجمیع صندوقها بود و به شورای مرکزی تبدیل شد که بر کار صندوقها نظارت داشته باشد. در آنجا قید شده که صندوقها دولتی هستند، قوانین دولت بر آنها حاکم نیست و همه اموال و دارایی صندوق مربوط به خود صندوق است و قوانین دولت در آنجا دخالتی ندارد. شخصیتی مستقل برای همه صندوقها تعریف کردهاند. در سال ۹۰- ۹۱ قانون جدید نفت تصویب شد، در ماده ۱۴ این قانون به صراحت دستور داده شده که صندوق نفت، موظف است اساسنامهاش را تنظیم کرده و به تصویب مراجع ذیربط برساند. ما این دستور را انجام دادیم. مراجع ذیربط این اساسنامه، هیئت امناست که تصویب شد و به ثبت شرکتها رفت که گفتند ما غیرتجاری ثبت میکنیم که به این صورت انجام شد. ولی در اساسنامه ملزم به رعایت تمام مواد قانون تجارت هستیم. بنابراین حسابرس سالانه و حسابرس داخلی و بازرس قانونی انتخاب شد. صندوق سال اول خیلی مشکلات داشت که حل شد و در سالهای بعد تمام صورتهای مالی طبق زمان براساس قانون در هیئت امنا براساس حسابرسی که انجام میدهند، به تصویب میرسند. تکتک شرکتها هم خودشان حسابرس دارند و مجموعا در صندوق نفت حسابرسی تلفیقی خواهیم داشت. بنابراین صندوق هم اساسنامه دارد و هم سازمان حسابرسی بر آن حاکم است و بازرس قانونی دارد و شفافیت جزء سیاستهای صندوق بهمنظور آیندهنگری است. این به ما دیکته میکند حداقل سودی که باید سالانه پرداخت شود، چقدر است و اگر جز این باشد، صندوق زمین میخورد.
همینطور در سال ۹۲ که به صندوق بازگشتم، حداقل حقوق در صندوق نفت ۹۵۰ هزار تومان و متوسط حقوق، سهمیلیونو ۲۰۰ هزار تومان بود؛ اما الان حداقل حقوق سهمیلیونو ۲۰۰ هزار تومان و متوسط حقوق، پنج میلیون و ۷۰۰هزار تومان است؛ بنابراین هرچه کار کنیم و سود و درآمد بهتری برای صندوق ایجاد کنیم، بازنشستهها بهرهمند خواهند شد.
آیا این صندوق مانند صندوقهای دیگر، محل باجگیری و گروکشی و تحمیل خواستههای افراد و گروهها بوده است؟
من جایگاه حقوقی قضیه را توضیح میدهم. در اساسنامه به صراحت آمده است که همه ضوابط، آییننامهها و قانونی که مربوط به صندوق نفت میشود، در ارکان صندوق بررسی و تصویب میشود. وزیر یا معاون وزیر در وزارت نفت حق دخالت در کار صندوق را ندارد. اینجا بههیچوجه حیاط خلوت کسی نیست. دستکم در دوران قبل و کنونی که بنده توفیق خدمت داشتم، به جرئت میگویم وزیر بهعنوان رئیس هیئت امنا حتی برای جذب و سرمایهگذاری یک بار هم به من دستور ندادهاند. در موبایلم دارم که افراد مختلفی چیزی گفتهاند و آقای وزیر گفته به رحیمی میگویم؛ اما ارکان صندوق، خودشان تصمیمگیرنده هستند. بههیچوجه دستوری مبنی بر اینکه سرمایهگذاری انجام شود یا پول فلانطور تقسیم شود، به جز روال اداری صندوق نبوده است و شخص وزیر اولین کسی است که این موضوع را رعایت کرده است.
درواقع این درخواستها از بیرون بارها مطرح شده است؟
بله. من نپذیرفتم. خیلی کجخلق هستم و بههمیندلیل هم دشمن زیادی دارم.
این فشارها عمدتا از کدام ناحیه بود؟
مختلف است. دوستان ما در مجلس و منطقه صلاح میدانند که فلان سرمایهگذاری انجام شود که اشکالی ندارد. اگر ایده بدهند، ما اطلاعات را بررسی میکنیم. اگر در مجموعه زنجیره فعالیتهایمان مؤثر باشد، انجام میدهی. صندوق حدود ۵,۵ میلیارد دلار طرح در دست اقدام دارد. طرح مثلا ۵۰ میلیاردتومانی نباید وقت ما را بگیرد؛ بنابراین بزرگی طرحها مهم است. ارکان صندوق با کسی رودربایستی ندارد. اگر در رده کارش نباشد، رد میکند. تعداد بدخواهان صندوق به همین خاطر است؛ چون این موضوعات بهسادگی در اینجا حلشدنی نیست که کسی سفارشی کند و ما انجام دهیم.
اشاره کردید در دوره قبل و کنونی چنین بوده. فاصله این بین چه وضعی داشت؟
من خانهنشین بودم.
بههرحال قطعا بیاطلاع نیستید...
نمیدانم؛ اما سرمایهگذاری در بخش صنعت نفت فرصتی طلایی برای ماست؛ چون پدر ما وزارت نفت و شرکت ملی نفت است و این فرصت خوبی است که از این فرصت استفاده کنیم. متأسفانه در آن مدت کاری نشده بود. در آن فاصله زمانی، صندوق نفت در زمینه فولاد و بانک ایرانزمین فعالیت داشت که هر دو را فروخت. بانک ایران زمین سالی که من فروختم، زیانده بود و خدا کمک کرد فروختیم و صندوق را نجات دادیم. فولاد هم جزء فرصتهای سرمایهگذاری ما نبود؛ اما چنین کاری رخ داد.
اطلاعی ندارید که چه شد بانک ایرانزمین و فولاد را خریداری کردند؟
خیر.
در اسناد و مدارک هم اطلاعاتی نیست؟
خیر، برای این موارد اسناد نمیگذارند. پشت پرده ریاستجمهوری طرحهایی بوده و میخواستند کاری انجام دهند که هیچکدام محقق نشد.
فشارهایی که از بیرون برای این کار بوده هم از این دست است؟
فشارهایی که در تأسیسات دریایی میبینید، از این جنس بوده و این زیان انباشته را برای ما گذاشته است.
از شرکتهای زیرمجموعه اطلاعاتی ندارید؟
در شرکتهای دیگر غیر از نفتکشکه تحریم در آن اثرگذار بود و ۳۴ درصد آن متعلق به صندوق بازنشستگی نفت است و دو سال پیاپی زیان انباشته داشتیم، زیانی نبود. آن زیان هم به این خاطر بود که به دلیل تحریم، کارهایی که شرکت ملی نفت میخواست انجام دهد، گران تمام میشد؛ اما اکنون این شرکت هم سودده است.
امکان دارد به خاطر تحریم دوباره در این شرکت، دچار زیان شویم؟
تمهیدات لازم را گفتهایم هیئتمدیره لحاظ کنند که فشار وارد نشود؛ چون ما آنجا اکثریت سهام را نداریم. مثلا در زمان تحریم به صندوق بازنشستگی نفت تحمیل شده بود بنزین وارد کنند و این دستور مناسبی برای صندوق نبود و بههمینخاطر هم ضرر کرد.
چه کسی دستور داده بود؟
خب تحریم بود و هرکسی میتوانست کمک کند، این کار را انجام میداد. شورای بالادست گفته بود صندوق نفت در فروش فرآورده و واردات بنزین کمک کند. در این دو مورد ضرر کردیم و الان دنبالش هستیم که از مراجع ذیربط جبران ضرر کنیم.
اشاره کردید این فعالیتها جزء فعالیتهای صندوق نبود، ورود به این حوزهها تخلف محسوب نمیشد؟
شرکتی درست کرده بودند که این کار را میکرد و بعدها منحل شد.
کدام شرکت؟
راهبران جوان.
چند سال دوام آورد؟
حدود سه سال. خیلی سخت تعطیل کردند. صندوق نمیخواست در تجارت نفت بماند؛ چون برای ما فرصت سرمایهگذاری خوبی نبود. افراد وارد جهانی نیاز داشت که ما نداریم. ضمن اینکه لزومی نمیدیدیم، در طرحها سرمایهگذاری کنیم خیلی بهتر است. تجربه و سابقه هم نشان میداد که زیان بوده و الحمدلله در حال جبران هستیم.
چرا جمعکردن این شرکتها سخت بود؟
دوستان قدیم نفتی بودند و بالاخره مباحث عاطفی و ارتباطی دخیل است. اینها بزرگان نفت بودند اما ما چشممان را بستیم و تعطیل کردیم. موضوع را از جنبه انسانی ببینید.
در دوره تحریمهای قبلی، در بحث تجارت و فروش نفت، رد پای برخی افراد مشخص شد که اکنون در قالب فساد میگنجد. آیا صندوق بازنشستگی نفت در دوران تحریم هم از حضور این دلالان، دچار گزند شده بود؟
آقای بابک زنجانی از صندوق نفت شروع کرد و خوشبختانه شانس بازنشستهها این بود که نیکو، شرکت وابسته به شرکت ملی نفت، ورود کرد و ایشان به آن سمت شیفت کرد.
چه مدتی در صندوق حضور داشت؟
حتی به ماه هم نکشید. زمان من هم نبود. سالی که تازه به نفت آمده بودند، از اینجا شروع کرد و یک ماه با دوستان ما در صندوق در دوره قبل از من کار کرد و بعد به نیکو و جاهای دیگر رفت. در حال رایزنی بودند که چطور منابع بگیرند و خدا خواست که در صندوق نفت پا نگرفت.
مخالفتی از این بخش صورت گرفت؟
خیر، احساس میکردند شخص واردی است و میتواند بهتر کار کند بنابراین به شرکت ملی نفت رفت. این هم از شانس بازنشستگان بود که متضرر نشوند. بههرحال از پنج سال آینده حداقل سالی ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار میتوانیم سرمایهگذاری جدید کنیم. این اکوئیتی اگر فاینانس کنارش بیاید، یعنی سالی حدود یک میلیارد دلار از چهار، پنج سال دیگر صندوق میتواند سرمایهگذاری کند. در کشور ما فرصتها به آن صورت نیست که درست تعریف شده باشد. برادری میگوید این فرصت (بانک ایرانزمین) است یا فولاد است؛ اینها را بخرید. به خاطر توان و کشش صندوق نفت است. در هر حال، سیاست ما شفافیت است.
ما این را بدانید که صندوق نفت و تمام شرکتهای وابسته به آن در کدال بورس حضور دارند و قوانین بورس بر آنها حاکم است، صورتهای مالی در کدال وجود دارد و همه بهراحتی میتوانند به صورت شفاف آن را دنبال کنند. اکنون در صندوق هیچچیز پنهانی وجود ندارد.
خبرهایی مبنی بر ضعف مدیریتی در هواپیمایی نفت هم به گوش میرسد و آنگونه که شایعه شده، تلاش میشود با تأخیرهای پیاپی، صندوق را مجاب به فروش آن کنند. موضوع از چه قرار است؟
حداقل این را در صندوق نفت اجازه نمیدهیم، چون اگر اپیدمی شود شرکتهای دیگرمان نمیتوانند اینقدر سود کسب کنند. در زمینه شرکت هواپیمایی نفت هم دوباره برای فروش شرکت به صورت شفاف وارد مزایده شدهایم، کسی در این بازار شرکت نکرد، قبلش مذاکره میکردند، اما ما مزایده برگزار کردیم و برای بار سوم در حال نهاییکردن و فروختنش هستیم، اما هواپیمایی نفت در مقطعی قرار گرفته که یا باید تعطیل شود، یا باید سرمایهگذاری درست و حسابی در آن صورت بگیرد. چون هواپیماهایی که داریم از ردهخارج هستند و این برای ما سود بالایی ندارد. اصلا تجارت در بخش هواپیمایی و مسافربری تجارت خوبی برای صندوقها نیست. از قبل دنبال این بودیم که در فرصت مناسبی هواپیمایی نفت را بفروشیم، تعهدات اجتماعی بالایی بر گردن صندوق است و اگر اتفاقی بیفتد، همه باید پاسخگو باشند. سرمایهگذاریها در این بخش کلان و سوددهی پایین است. حتی خرج خودش را هم نمیتوانیم دربیاوریم. همه پول هواپیماهایی که دوره قبل خریدهایم را صندوق نفت داد تا شرکت بتواند سرپا باشد و حتی برگشت سرمایه هم نداشتیم. بالاخره خدماتی است که کشور باید بدهد و لزومی ندارد صندوق نفت در این بخش باشد. بتوانیم راحت میفروشیم و کسی هم نمیتواند فرضا با تأخیرها صندوق را وادار به کاری کند. کارشناس رسمی قیمتگذاری میکند و ما به آن قیمت میفروشیم و پایینتر نمیآییم. الان مزایده سوم است و دو، سه فرد یا شرکت برای خرید آمدهاند و مذاکره نهایی صورت نگرفته، بنابراین اسامی آنها نیز فعلا امکان انتشار ندارد.
۵۰ میلیاردی که میگفتند سود ویژه به افراد خاص رسید، چه بود؟
در تأسیسات دریایی بود، دو تا از مدیران تأسیسات دریایی در امارات با آقایان شرکت داشتند. مدیرعامل وقت اینطور تصور داشت که من اینها را سهامدار شرکت کردهام. قبل از سال ۹۲ در صورتهای مالی منعکس کرده بودند که آنهم با فشار صندوق نفت انجام شده بود؛ چون ما در تأسیسات دریایی ۵۱درصدی هستیم و بقیه مربوط به ناجا و تعدادی از کارکنان است. مدیرعامل وقت بهعنوان سود شرکت به این افراد پول داده بود، اما در صورتهای مالی بهعنوان پاداش آمده است. در این مورد هم شکایت کردهایم و در امارات و ایران در دست بررسی است. حدود ۷۰ میلیارد تومان است. نام نمیبرم، اما اذیت شدیم. باید در امارات شکایت میکردیم. کار ما مدتی آژانکشی و گرفتن دزد بود. سیاست ما این است که به مدیری مشکوک شویم، صبر نمیکنیم سند گیر بیاوریم، اختیار داریم مدیر را عوض کنیم؛ چارهای جز این نیست.
اگر بخواهید تخلفاتی را که در این صندوق در سالهای گذشته رخ دادهاند، فهرست کنید، کدام بیشتر برای صندوق زیانبار بود؟
کاش میتوانستم درددلهایم را شفاف بگویم. متأسفانه صندوقهای بازنشستگی نفت در دوره گذشته در تأسیسات دریایی متضرر شده است. در قیر جی، ۴۰۰ میلیارد تومان اختلاس کردند و با سختی زیادی توانستیم این فرد را به زندان بیندازیم؛ زیرا پارتی مهمی داشت. سازمانهای مختلفی حامی این فرد بودند، اما ما گردنمان را زیر تیغ گذاشتیم و این فرد را به سختی زندانی کردیم. دو، سه بار حکم جلبش را لغو کردند. از کانالهای مختلف قضیه را دنبال کردم. الان هم که دادگاه برگزار شده، امیدوارم بتوانیم اختلاسی را که انجامشده است، برگردانیم. در تأسیسات دریایی، دکل حدود ۸۰ میلیون دلار برای ما مشکل درست کرد و قرارداد کلانی که با چین امضا کردند، مشکلات عدیدهای را برای شرکت ایجاد کرده و بدهکاریهای بانکی روند عادی شرکت را تحت تأثیر قرار داد. هرچند در دو سال اخیر سودده هستیم، اما زیان انباشته بالاست و سودها را میخورد. در بخش واردات بنزین که به صندوق تحمیل کرده بودند نیز در حال پیگیری و حل قضیه هستیم.
منبع: شانا