کشورهای صادرکننده نفت با تحریم کنندگان متحد نشوند، احتمال تحریم خودشان هم هست
نبض نفت - بازار نفت در ماههای اخیر شرایط خاصی را تجربه میکند؛ از یکسو قیمتها در ماههای اخیر روند صعودی داشته و از سوی دیگر به جای اطمینان از عرضه کافی نفت در دنیا، دولت آقای ترامپ به صورت یکجانبه اعلام کرده است که از ماه نوامبر فروش نفت ایران را تحریم میکند و از اعضای اوپک میخواهد تا آمریکا را در این سیاست همراهی کنند! با این حال ایران بهعنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا قابل حذف از بازار نیست. اگرچه برخی کشورها مدعیاند که حاضرند در صورت حذف نفت ایران از بازار، آن را تامین کنند. تحلیلگر و مشاور مستقل بازار نفت اما اعتقادی به این ادعا ندارد.
گفتوگو با جواد یارجانی را درباره قیمت نفت، ادعای برخی اعضا مبنی بر افزایش تولید، امکان قطع صدور نفت ایران و تاثیر افزایش قیمت نفت روی اقتصاد آمریکا را در ادامه بخوانید:
قیمت نفت در یکسال اخیر و با آمدن آقای ترامپ، فراز و نشیبهای زیادی داشته است؛ در ماههای اخیر هم نمودار قیمت نفت به سمت بالا حرکت کرده است، پیشبینی شما از روند قیمت نفت در ماههای آینده چیست؟ آیا روند فزاینده قیمتها همچنان ادامه خواهد داشت؟
آنچه در بازار نفت رایج است اینکه هیچ سطح قیمتی در آینده این بازار قابل پیشبینی نیست و تنها غیرقابل پیشبینی بودن آن قابل پیشبینی است. در واقع به ندرت کارشناسی را پیدا میکنید که با اطمینان بگوید جهت قیمتها به کدام سمت خواهد رفت. عوامل بسیاری در بازار نفت دخالت دارند؛ برخی از این عوامل اساسی هستند که تاثیر مستقیم بر قیمتها میگذارند، مثل تقاضا و عرضه و سطح ذخایر و از طرف دیگر عوامل دیگری مسائل ژئوپولیتیک، مانند جنگها و مسائل سیاسی میان تولیدکنندهها و مصرفکنندهها و نظایر آن که جزو عوامل غیراساسی هستند هم به صورت غیرمستقیم روی قیمتها اثر میگذارد، بنابراین نمیتوان با اطمینان گفت جهت قیمتها به کدام سمت میرود.
با این حال اتفاقهایی که در یک سال گذشته رخ داده سبب شده قیمت نفت روند افزایشی داشته باشد که این موضوع هم قابل پیشبینی بود.
توجه داشته باشید با اتفاقهایی که قبل از خروج آمریکا از برجام رخ داده بود تقریبا میشد گفت که قیمتها به سمت بالا حرکت میکند. علت هم مشخص است. به هرحال کشورهای عمده صادرکننده نفت به این نتیجه رسیدند که قیمتها باید بالا برود. برخی از تولیدکنندگان با کسری بودجه مواجه بودند، عربستان سعودی هم بنا دارد سهام آرامکو را عرضه کند و عوامل دیگر همه دست به دست هم دادند تا قیمت بالای نفت به نفع تولیدکنندگان باشد، در نتیجه میتوان گفت روند صعودی قیمتها محصول توافق اوپک در سال ۲۰۱۶ بود.
البته در این تصمیم تنها اوپکیها دخیل نبودند و همراهی غیراوپکیها با رهبری روسیه هم در روند صعودی قیمت نفت تاثیرگذار بوده است.
بله همینطور است. روسیه در سال ۲۰۱۶ همان دوران در حال ادامه روند بازسازی اقتصاد و ارتش خود بود، بنابراین درآمد ناشی از صادرات نفت و گاز کمک بسیاری به روسها برای رسیدن به اهداف اقتصادی و امنیتیشان میکرد. شرایط بد بازار نفت در سال ۲۰۱۶ و کاهش قیمتها به زیر ۳۰ دلار در ژانویه آن سال سبب شد تا این کشور هم به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادر کننده غیراوپکی نفت، دعوت اوپک را برای همراهی بهمنظور بالا بردن قیمتها بپذیرد.
اما پس از خروج یکجانبه ترامپ از توافق برجام و اعلام اعمال تحریم فروش نفت ایران از سوی آمریکا از ماه نوامبر، قیمتها روند صعودی داشت.
باز هم نمیتوان با قطعیت گفت قیمتها به کدام سمت میرود؛ از یک سو خروج احتمالی بخشی از صادرات نفت ایران از بازار نفت منجر به افزایش قیمتها منجر خواهد شد، اما از سوی دیگر ادعاهایی مطرح شده مبنی اینکه برخی کشورها میتوانند جای خالی ایران را در بازار نفت پر کنند که این موضوع هنوز با ابهام مواجه است و نمیتوان خیلی به آنها استناد کرد. حال باید ببینیم آیا این ادعا واقعا در عمل اجرا میشود یا تنها در حد حرف است.
با این حال گمانهزنیها در مورد افزایش قیمت نفت همچنان ادامه دارد. رقمهای متفاوتی هم در این باره گفته شده است که از ۱۰۰ دلار تا ۴۰۰ دلار در نوسان است.
از قسمت بدبینانه بخواهیم آغاز کنیم، در تاریخ نفت هرگز رقمهایی مثل نفت ۴۰۰ دلاری تجربه نشده است. به نظرم زمانی این اتفاق میافتد که در آن واحد چند صادرکننده بزرگ نفت از بازار نفت بیرون بروند که چنین اتفاقی بعید است. اقتصاد دنیا هم تحمل قیمتهای بالای صد دلار را ندارد و شرایط سخت میشود. چند سال پیش هم ما قیمتهای بالای ۱۴۰ دلار را تجربه کردهایم. یادم هست در آن هم زمان هم نگرانیهای بسیاری برای اقتصاد دنیا مشاهده میشد که این موضوع تنها شامل کشورهای مصرفکننده نمیشد. اوپک هم نگران افزایش قیمت نفت بود، زیرا تداوم قیمتها در این محدوده، میتوانست صدمه شدیدی به اقتصاد دنیا بزند و تقاضا را از بین ببرد. در نتیجه همه تلاش کردند قیمتها از یک محدوده بالاتر نرود. اوپک هم در این میان با تصمیمهایی که گرفت تلاش کرد به کاهش قیمتها کمک کند. البته بحران اقتصادی دنیا نهایتا سبب شد قیمت نفت در دسامبر همان سال به زیر ۴۰ دلار برسد که اوپک با کاهش تولید خود توانست روند کاهش قیمت نفت را متوقف کند.
در مورد خروج ایران از بازار نفت هم بعید میدانم بتوانند ایران را کاملا از این بازار حذف کنند؛ نخست اینکه هیچ کشوری نمیتواند بپذیرد که این کشور را از اصلیترین منبع صادراتیاش محروم کنند، بنابراین ایران هم از ابزارهای خود برای فروش نفت استفاده میکند و نمیتواند تسلیم خواستههای دولت آمریکا شود. دوم اینکه باید ببینیم اروپا، چین و هند هنگام تحریم فروش نفت ایران چه موضعی اتخاذ میکنند. همه اینها میتوانند روی قیمتها اثر بگذارند، اما معلوم است هر چقدر دخالت سیاسی در بازار نفت بیشتر شود نتایج منفی بیشتری برای اقتصاد دنیا خواهد داشت.
طرح مسائلی مانند مذاکره با ایران بدون هیچ پیش شرطی از سوی آمریکا چقدر میتواند بر قیمت نفت اثر بگذارد؟
همه ما میدانیم نفت بیشتر از آنکه به صورت فیزیکی مبادله شود به صورت کاغذی مبادله میشود. نحوه انعکاس اخبار نفت و زاویه نگاه منتشرکنندگان گزارشهای نفتی، بر تصمیم کسانی که با سرمایههای میلیاردی در بازار نفت هستند اثر میگذارد. آنها براساس همین گزارشها و با این احتمال که قیمت بالا میرود به خرید و فروش کاغذی نفت میپردازند.
البته با توجه به شرایطی که اقتصاد جهانی دارد خیلی بعید به نظر میرسد که آمریکا بتواند فروش نفت ایران را به صورت کامل تحریم کند. در هر حال امریکا به صورت یکجانبه ایران را تحریم کرده و ایران تحریم بینالمللی نیست و آنچه مشهود بوده این است که اتحادیه اروپا از مواضع ایران حمایت کرده و به انتقاد از مواضع آقای ترامپ در این زمینه ادامه میدهد. همه اینها سبب شده تا شرایط بازار نفت پیچیدهتر از گذشته شود.
آقای یارجانی، کشورهایی مانند عربستان اعلام کردهاند میتوانند کمبود نفت حاصل از تحریم ایران را جبران کنند؛ البته کشورهای دیگری همانند کویت و عراق هم افزایش تولید داشتهاند. به اعتقاد شما، عربستان میتواند کمبود حاصل از خروج نفت ایران از بازار جهانی را جبران کند؟
در مقطع کنونی شرایط بازار نفت خیلی پیچیده شده است. آقای ترامپ نفت ایران را تحریم میکند و از عربستان میخواهد ۲ میلیون بشکه تولید خود را بالا ببرد؛ عربستان هم پاسخ آمریکا را داد، اما نگفت آیا میتواند ۲ میلیون بشکه به تولید خود اضافه کند یا خیر.
اگر واقعبینانه و براساس واقعیتهای موجود بخواهیم صحبت کنیم، عربستان در سالهای گذشته سرمایهگذاری گستردهای در صنعت نفت خود کرده و محدودیتهایی را که ایران به دلیل تحریمها برای توسعه این صنعت داشته نداشته است. همه اینها سبب شده تا عربستان اعلام کند میتواند تولید خود را از ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز هم فراتر ببرد، اما از سوی دیگر تحلیلگران هم معتقدند حتی اگر عربستان ظرفیت تولید ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکهای داشته باشد، این تولید پایدار و مداوم نخواهد بود.
اگر عربستان بخواهد همه ظرفیت خود را تولید و به بازار عرضه کند، مازاد توان تولید نفت دنیا کم میشود و این موضوع میتواند بازار نفت دنیا را پیچیده و خطرناک میکند. تصور کنید جنگی غیرقابل پیشبینی یا افت شدید تولید کشوری رخ دهد؛ در چنین مواقعی توان تولید نفتی به کمک اقتصاد دنیا میآید و این اطمینان را میدهد که نفت کافی برای مصرف جهانی هست.
براساس گزارش منابع ثانویه، در ۱۸سال اخیر، تولید عربستان نزدیک به ۱۱ میلیون بشکه در روز بوده و هماکنون هم زیر ۱۰ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز است. البته ظرفیت تولید عربستان افزایش یافته، اما کارشناسان معتقدند عربستان نمیتواند به صورت ۱۰۰ درصد کمبود تقاضای ناشی از تحریم نفت ایران را در بازار جبران کند و این اتفاق میتواند تاثیر منفی بر بازار بگذارد.
البته براساس گزارش منابع ثانویه، تولید عراق، کویت و امارات هم در ماه ژوئیه افزایش یافته است؛ فکر میکنید این کشورها چقدر میتوانند کمبود تقاضای موجود در بازار را تامین کنند؟
قبل از اینکه به سوال شما پاسخ دهم لازم است بگویم در سالهای اخیر شاهد سرمایهگذاری برخی از اعضای اوپک برای افزایش ظرفیت تولید نفتشان بودیم. منتها گاهی اوقات به دلیل مسائل هزینهای و سرمایهای یا شرایط خاص سیاسی شاهدیم افزایش تولیدهای اعلامی به وقوع نمیپیوندند.
حال برگردیم به پاسخ سوال شما. باید مولفههای فراوانی را در نظر داشته باشیم؛ اول اینکه همه میدانند حذف ایران از بازار نفت در بلندمدت آثار منفی بر اقتصاد دنیا میگذارد؛ اگرچه برخی از کشورها گفتهاند میتوانند کمبود عرضه را جبران کنند، اما سوال اصلی این است آیا این کشورها میتوانند به صورت پایدار و طولانیمدت تولیدشان را افزایش دهند؟
دوم اینکه افزایش تولید اعضا براساس چارچوب توافق اوپک انجام میشود؛ حال اگر قرار باشد نفت بیشتری از توافق به بازار عرضه شود و قیمت نفت هم کاهش یابد آیا بودجه آنها با مشکل مواجه میشود یا خیر؟
طبیعی است که باید در بین تصمیمها توازن برقرار شود. فکر نمیکنم که این کشورها به صورت دستهجمعی هم قادر به جوابگویی کمبود نفت ایران در بازارهای جهانی باشند.
همراهی اعضای اوپک را در شرایط حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟
کمتر کسی فکر میکرد در نشست ۱۷۴ اوپک اعضا باهم همراهی داشته باشند، اما با همه سختیها و فشارهایی که از سوی دولت آمریکا برای افزایش تولید به اعضا وارد شده بود، دیدید که اعضا تصمیم گرفتند بر همان تعهد سال ۲۰۱۶ پایبند بمانند. این دستاورد مهمی برای اوپک است.
اگر گذشته را مبنا قرار دهیم به نظر میرسد که اوپک از این بحران هم رد میشود. اگر هم نتواند از این بحران عبور کند، کشورهایی که به دنبال تضعیف این سازمان بودند به هدفشان میرسند، اما بیشک ضرر حذف اوپک بیشتر متوجه طرفداران حذف این سازمان خواهد بود.
روسها مدعی شدهاند که میتوانند بیش از ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش تولید داشته باشند، فکر میکنید این ادعا درست است؟
میدانید که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شرکتهای نفتی روسی موفقیت بالایی در افزایش تولید نفتشان داشتند، به نحوی که توانستند ظرفیت تولیدشان را از روزی ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۰۰ با همکاریهای بینالمللی به نزدیک ۱۲ میلیون بشکه در روز برسانند، اما تولیدشان هم اکنون حدود ۱۱ میلیون بشکه در روز است. با این حال میدانیم که شرکتهای روسی اکنون تحت تحریم هستند، بنابراین اینکه بتوانند ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش تولید داشته باشند خیلی روشن نیست. رقمهایی که از سوی روسها برای افزایش تولید اعلام میشود به نوعی بازاریابی است.
با این حال معتقدم نباید هیچ یک از کشورهای صادرکننده با تحریمکنندگان علیه کشورها همراهی بکنند، زیرا تحریم نفت قطعا اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر این اطمینان داده شود که نفت به اندازه کافی در بازار وجود دارد، طبیعی است که تداوم رسم تحریم نفتی کشورها به مرور به همه کشورها آسیب میزند و امکان دارد روزی همین کشورها هم دچار تحریم شوند؛ بنابراین حداقل کشورهای تولیدکننده نفت عضو اوپک باید متحد باشند که این موضوع به نفع تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است.
ترامپ موافق قیمتهای بالای نفت است یا پایین؟ البته اگر مجموع اقداماتی مانند تحریم نفت ایران یا ونزوئلا را کنار هم بگذاریم به نظر میرسد دولت فعلی آمریکا علاقهای به کاهش قیمت نفت ندارد.
نمیشود با این موضوع خیلی سیاه و سفید برخورد کرد. به دلیل حضور همهجانبه اتومبیل در زندگی مردم آمریکا اهمیت سطح قیمت بنزین در آن کشور بسیار بالاست و این موضوع بر کسی پوشیده نیست، بنابراین بیشک افزایش قیمت نفت منجر به بالا رفتن قیمت هر گالن بنزین میشود که این موضوع نارضایتی عمومی آمریکاییها را در پی دارد، بنابراین با توجه به انتخابات حساس ماه نوامبر در آمریکا به نظر نمیرسد آقای ترامپ خیلی موافق افزایش قیمت نفت باشد.
شرکتهای نفتی آمریکایی که در زمینه تولید نفت شیل فعال هستند به دنبال قیمت بالای نفت هستند تا سرمایهگذاریشان با سود بیشتری همراه باشد. البته اگر خاطرتان باشد پس از توافق نوامبر ۲۰۱۴ اوپک و روانه شدن نفت به بازار، شاهد افت شدید قیمتها بودیم و این موضوع سبب شد تولیدکنندگان نفت شیل مجبور شوند هزینهها را کاهش داده و تولیدشان را اقتصادی کنند، بنابراین اگر قیمتها باز هم پایین بیاید طبیعی است فعالیت این شرکتها متوقف نخواهد شد.
از سوی دیگر تولید نفت در آمریکا به شدت افزایش یافته است و امکان دارد این کشور هم بهزودی به صادرکننده نفت مهمتری تبدیل شود. به همین دلیل این گروه از تولیدکنندگان ترجیح میدهند قیمت نفت بالاتر برود. شرکتهای نفتی بزرگ بینالمللی آمریکایی تمایل دارند قیمتها در حدی افزایش یابد که سرمایهگذاری آتی در این صنعت را توجیه کند و صادرات نفتشان برگشت سرمایه خوبی داشته باشد. بنابراین نمیتوان به صورت قطعی گفت که آمریکا صددرصد به دنبال افزایش یا کاهش قیمت نفت است.
فکر میکنید با توجه به اقتصاد کنونی آمریکا، چه قیمتی برای آنها متعادل است؟
قیمت هر گالن بنزین در آمریکا برای مصرفکننده نهایی از جمله عوامل موثر در اعمال سیاستهای دولتمردان این کشور است. آنها صددرصد موافق قیمتهای بسیار بالای نفت به عنوان کشور مصرفکننده و واردکننده نفت نیستند و از طرف دیگر به دلیل اینکه شرکتهای تولیدکننده نفت کشورشان بهویژه در بخش نفت شیل در قیمتهای بالای نفت قادر به توسعه بیش از پیش هستند، مخالف قیمتهای خیلی پایین هم هستند.
به نظر شما میتوان به صحبتهای آقای ترامپ در مورد برقراری ارتباط با ایران اعتماد کرد؟
هر رئیس جمهوری در آمریکا جدای از عملکردش در چهار سال نخست، علاقه دارد در دور دوم ریاست جمهوریاش البته اگر دوباره انتخاب شود یک عملکرد شاخص از خود برجای بگذارد. به عنوان نمونه عملکرد شاخص دولت آقای نیکسون برقراری رابطه با چین بود، گرچه نتوانست دوره دوم ریاست جمهوریاش را به پایان برساند. حتی آقای کلینتون تلاش زیادی کرد تا برقراری رابطه با ایران را در کارنامه خود ثبت کند که موفق نشد. آقای اوباما هم به دنبال برقراری کامل رابطه با ایران بود که او هم موفق نشد. فکر میکنم آقای ترامپ هم با همه تهدیدهایی که علیه ایران میکند بیشتر به دنبال از بین بردن دستاوردهای اوباماست که این موضوع کاملا در جهت سیاستهای اسرائیل در قبال ایران است و در نتیجه اظهار تمایل برای مذاکرات بدون شرط با ایران به نظر میرسد بیشتر برای ایجاد اختلاف در داخل ایران باشد. اما در دوره دوم ریاست جمهوری احتمالی ترامپ او هم به دنبال ثبت یک عملکرد شاخص برای دولت خود خواهد بود که حل مسئله رابطه با ایران پس از ۴۰ سال میتواند یک عملکرد شاخص به نام آقای ترامپ باشد.
منبع: شانا