ضربه سوء مدیریت به کشور بیشتر است یا تحریمها
نبض نفت - با توجه به سابقه تاریخی کدورت در روابط بین آمریکا و ایران به نظر میرسد بهجای خوشبینی صِرف به توافقاتی چون برجام یا امید بستن به روی کار آمدن یک جبهه یا دولت خاص در آمریکا، باید از تجربههای گوناگون و تکراری تحریمهای آمریکا درس بگیریم و بهجای گره زدن آینده کشور به تصمیم بیگانگان و چنین توافقاتی، به فکر انجام وظیفه خود و اصلاح رویهها و اشتباهات مدیریتی در داخل باشیم.
** تحریم را نمیتوان حذف کرد، آثارش را
حداقل کنیم
البته هیچکس منکر اثرات تحریم بر اقتصاد
کشور نیست و امروز دیگر کسی آنها را کاغذپاره نمینامد، اما توجه به این نکته ضروری
است که در صورت تحریم شدن اقتصاد کشور، آیا باید دست از کار کشید و منتظر گشایش در
احوال جهان یا انتظار برای تغییر در رویه دولت آمریکا شد؟
** اصلاح مدیریت داخلی، اولین گام برای
کاهش اثر تحریمها
با نگاهی به آمار صادرات و واردات گمرک
متوجه میشویم کشور با سوء مدیریت جدی در استفاده از منابع مواجه است. به آمار واردات
توجه کنید: برای نمونه در سال 1395 برای واردات ذرت دامی 1 میلیارد و 413 میلیون دلار
ارز تخصیص دادهایم و یا واردات خودروهای خارجی به ارزش کلی 893 میلیون دلار چیزی معادل
2 درصد حجم واردات ایران را دارد. حتی واردات کالایی چون برنج، 690 میلیون دلار ارز
از کشور خارج کرده است. نگاهی به این آمار به ما نشان میدهد در شرایط فعلی، عاملی
که باعث بحران در منابع ارزی کشور شده سوء مدیریت است و کشور با محدودیت در منابع ارزی
مواجه نیست و تخصیص اشتباه منابع ارزی برای کشور دردسر ایجاد کرده است.
** پالایش نفت خام برای کاهش فشار تحریمها
اکنون به گفته وزیر نفت، ظرفیت پالایش کشور
1 میلیون و 700 هزار بشکه در روز است که پس از طرحهای توسعهای قرار است به 3 میلیون
بشکه در روز برسد. این آمار را مقایسه کنید با کشور ترکیه که 560 هزار بشکه در روز
با توجه به وابستگی به واردات نفت، تولید میکند و 130 هزار بشکه آن را صادر میکند.
در شرایط فعلی و شرایط تحریم فروش نفت، پالایش نفت خام از اهمیت بالایی برخوردار است.
حتی در صورت سختترین تحریمها نیز میتوانیم نفت استخراجشده را به پالایشگاهها تحویل
داده و پالایش کنیم. صادرات محصولات پتروشیمی حتی در بدترین شرایط هم صورت میگیرد
و فرآوردههای آن، چنان گسترده است که نمیتوان جلوی صادرات همه را گرفت و تابهحال
چنین چیزی سابقه نداشته است. در دوره سابق تحریمها هم پالایشگاهها به فعالیت خود
ادامه دادند.
** ترکیه چگونه به هاب انرژی منطقه تبدیل
میشود؟
ترکیه با واردکردن بخش عظیمی از نفت کشورهای
منطقه و پالایش و صادرات فرآوردههای حاصل از آن، در حال تبدیلشدن به هاب انرژی در
منطقه است؛ امتیازی که ایران با داشتن 4900 کیلومتر ساحل در جنوب کشور و هممرز بودن
با 12 کشور از آن غافل بوده است. کشورهای همسایه بهویژه کشورهایی چون عراق که دسترسی
مناسبی به آبهای آزاد ندارند، از طریق خط لوله در حال صادرات نفت به کشورهای آسیای
میانه و یا اروپا هستند، فرآیندی که بهشدت هزینهبر بوده و برای مسافتهای طولانی
بهصرفه نیست. مثلاً میتوانیم همچون گذشته نفت را برای تأمین نیاز شهرهای شمالی وارد
پالایشگاههای تبریز کنیم و با فرآوری آن محصولات پتروشیمی را به کشورهای همان منطقه
صادر کنیم؛ اقدامی که ایران از سال 1389 از آن غافل مانده که به آن سوآپ نفت میگویند.
به جای نفت وارداتی به شمال کشور، در بندرهای
جنوبی ما به ازای این مقدار نفت را در خلیجفارس یا دریای خزر به کشور مربوطه تحویل
دهیم که هم هزینه حملونقل را کاهش دهیم هم نفت را ارزانتر خریده و کارمزد سوآپ دریافت
کنیم. درگذشته با کشورهای قزاقستان و آذربایجان سو آپ انجام میشد و هر بشکه را حدوداً
2 دلار ارزانتر میخریدیم.
** با این تفاسیر چرا خام فروشی میکنیم؟
اما باوجود چنین مزایایی و بالاتر بودن
ارزشافزوده صادرات فرآوردهها، چرا همچنان خام فروشی میکنیم؟ دلایل مختلفی وجود
دارد؛ اول ضعف مدیریت و برنامهریزی است، چراکه احداث پالایشگاههای نفت نیاز به برنامهریزی
و هدفگذاری دقیق برای فراهم کردن تکنولوژی بهروز و سرمایهگذاری عظیمی دارد که در
شرایط کمبود ثبات مدیریتی دشوار است. همواره خامفروشی سریعترین و راحتترین راه فروش
و دستیابی به درآمد ارزی است که در طول این سالها در پیشگرفته شده، اما همیشه با
ریسک تحریم هم مواجه است.
** ثبات رویه و برنامه مشخص در مدیریت
نداریم
سالهاست که از پیمان پولی دوجانبه بین
ایران با شرکایی چون روسیه، چین و ترکیه سخن گفته میشود، اما تاکنون توفیقی حاصل نشده
و پس از سالها به پیشنهاد دولت ترکیه پس از تحریم شدن این کشور توسط آمریکا دوباره
پرونده این توافق باز شده است. یا برای نمونه در مورد سوآپ نفت تا کنون مشخص نیست
چرا از سال 1389 با کشورهای شمالی مثل قزاقستان و آذربایجان سوآپ نفتی نداریم و یکباره
پس از 13 سال، این رویه متوقف شد و چرا دیگر از این دست توافقات استقبال نمیشود و
آذربایجان به سمت قراردادهای مختلف با ترکیه تمایل پیدا میکند.
یا در شرایط فعلی که بزرگترین واردکننده
نفت ایران کشور چین است، از زمان انتصاب سفیر ایران در چین (دکتر همتی) بهعنوان ریاست
جدید بانک مرکزی قریب دو ماه است در چین سفیر نداریم. یا در شرایطی که در آستانه تحریمهای
آبان ماه هستیم، وزرای اقتصاد و تعاون استیضاح میشوند و با سرپرست به کار خود ادامه
میدهند و زمزمه استیضاح وزیر صمت نیز به گوش میرسد. گویا کشور در شرایط عادی است
و هیچ مشکلی ندارد.
پیش
از هر اقدامی باید یک نقشه راه جامع برای کشور تهیه شود، بهصورتی که تغییر یک فرد
یا دولت تأثیر چندانی در مسیر کشور نداشته باشد؛ عاملی که بارها در سالهای گذشته شاهد
آن بودهایم و با تغییر در دولت یا یک وزیر، رویه دستگاه مربوطه و حتی در نوع قراردادها
و شرکای تجاری هم متفاوت میشود.
منبع: ایرنا