/
۱۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۳:۰۰

بورس انرژی بابک زنجانی نسازد

پس از خروج آمریکا از برجام و اعمال دوباره تحریم‌ها علیه ایران به‌ویژه تحریم‌های نفتی، شناسایی و راه‌های مقابله با اقدام‌های تحمیلی آمریکا و کاهش مخاطرات ناشی از این اقدام‌ها در عرصه اقتصادی به دغدغه اصلی سیاست‌گذاری تبدیل شده است.
کد خبر : ۱۱۶۲۸

 نبض نفت - یکی از راه‌های مورد توجه به‌‌ویژه در حوزه مقابله با تحریم‌های نفتی و به عبارت دقیق‌تر دور زدن تحریم‌های نفتی، فعال ساختن بورس انرژی در کشور و به بیان روشن‌تر، بورس نفت است. شورای عالی هماهنگی اقتصادی به عنوان بالاترین مرجع تصمیم‌گیری اقتصادی در شرایط تحریمی جدید در شهریورماه گذشته مصوب کرد که وزارت نفت می‌تواند با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای صادرات، نفت خام و فرآورده‌های نفتی را به قیمت رقابتی، در بورس داخل کشور به فروش برساند.

براساس این مصوبه، وزارت نفت می‌تواند با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای صادرات، نفت خام و فرآورده‌های نفتی را به قیمت رقابتی، در بورس انرژی به صورت ارزی فروش برساند، ضمن این‌که سازوکار قیمت‌گذاری در بورس نفت به‌طور رقابتی خواهد بود.

نفس فعال شدن بورس انرژی در کشور با توجه به این‌که ایران در زمره کشورهای بزرگ دارنده ذخایر نفت و گاز است و همچنین به لحاظ حاکم بودن اصولی مانند رقابت، شفافیت و فعالیت بخش خصوصی در بورس، موضوعی مثبت و قابل دفاع است، اما باید توجه داشت فعال شدن پدیده‌های اقتصادی آن‌هم پدیده‌ای به نام بورس با توجه به الزامات و پیچیدگی‌های فنی، مالی، تجاری از حساسیت و اهمیت زیادی برخوردار است. این حساسیت در مورد نفت و فرآورده‌های نفتی آن‌ هم در کشوری مانند ایران و در شرایط تحریمی جدید بسیار بیشتر است. باز موضوع زمانی اهمیت و حساسیت بیشتری می‌یابد که قرار است بورس نوپا و جوان نفت ایران با بورس‌های بزرگ و جاافتاده دنیا رقابت کند.

امروزه بازارهای بورس نفت دنیا عمدتا در کشورهای توسعه‌یافته و به عبارت بهتر مصرف‌کنندگان عمده قرار دارد. کشورهای تولید‌کننده به دلایل مختلف در حوزه بورس نفت فعال نیستند و این مسئله تا حد زیادی نقش آنها را در بازار جهانی نفت از یکسو و تعیین سازوکارهای قیمت از سوی دیگر تحت تاثیر قرار داده است. صادرات بخش اعظم نفت تولیدی کشورهای دارنده نفت و پایین بودن کمیت و کیفیت تجارت داخلی و منطقه‌ای نفت در مناطق نفت‌خیز جهان، ایجاد یا فعالیت عمده بازارهای بورس در بین کشورهای تولید‌کننده را توجیه‌پذیر نساخته است.

حال آن‌که با توجه به تامین و تجارت نزدیک به ۴۰ درصد نفت دنیا در منطقه خلیج فارس، ایجاد و فعالیت بورس نفت در کشورهای منطقه یا با همکاری کشورهای منطقه به‌صورت متمرکز می‌توانست قابل انتظار باشد، اما اختلافات سیاسی و شرایط غیرتکمیلی بودن اقتصادهای منطقه، مانع از تشکیل بورس نفت در میان کشورهای منطقه خلیج فارس شده است. به‌رغم این شرایط، ایران در زمره کشورهایی قرار داشت که از دهه‌های پیش از انقلاب زمزمه تشکیل بورس نفت در قالب‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در آن وجود داشت. این زمزمه با پیروزی انقلاب اسلامی ۵۷ و برهم خوردن مناسبات عادی اقتصادی و تجاری منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور، برای نزدیک به سه دهه مسکوت ماند.

 از یک دهه پیش بار دیگر ایجاد و فعالیت این پدیده در اقتصاد ایران محور توجه قرار گرفت، اما این توجه نه به دلیل شرایط، ضرورت و الزامات جهانی و منطقه‌ای بازار نفت، بلکه بیشتر تحت تاثیر ضرورت‌ها و الزامات سیاسی بوده است. تشکیل و فعالیت بورس نفت و نمایان شدن اثرات مثبت اقتصادی و تجاری آن به خصوص در حوزه شفافیت مالی، مستلزم بسترها و مقدماتی است که این بسترها و مقدمات اقتصادی و جهانی باید در شرایط عادی و پررونق اقتصادی و تجاری نفت رخ دهد. توضیح این‌که ایجاد و رشد بورس نفت به‌عنوان یک پدیده اقتصادی، باید در شرایط عادی صورت گیرد. به این معنا که بازار جهانی نفت در شرایط تعادلی و باثبات باشد، صنعت نفت کشور به لحاظ توسعه‌ای و تولید در بهترین شرایط رونق قرار داشته باشد، شرکت ملی نفت ایران به‌عنوان تنها فروشنده نفت از قدرت مانور بالا در هدایت و تشویق شرکت‌های داخلی و خارجی به حضور در بازار بورس داخلی برخوردار باشد، سازوکارهای قیمتی بازار و نه نرخ‌ها و فرمول‌های دستوری و ایستا بر بازار حاکم باشد و از همه مهم‌تر این‌که ایجاد بورس نفت نه در پرتو الزامات، فشارها و محدودیت‌های سیاسی، بلکه در نتیجه نیازهای اقتصادی و توسعه‌ای باشد.

سابقه تشکیل بورس نفت در ایران به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی و مدیریتی، موفق نبوده است. محدودیت‌ها و الزامات سیاسی و مدیریتی مانع از فعالیت این پدیده در ایران شده است. توجه اخیر به بورس نفت و طرح فروش نفت به بخش خصوصی در بورس نفت کمتر با ملاحظات اقتصادی همراه است. این مسئله ممکن است در صورت اقدامی عجولانه زمینه شکست آن را به همراه داشته باشد. این پدیده قرار است فعال شود تا با دور زدن تحریم‌های آمریکا، اثرات منفی این تحریم‌ها را بر اقتصاد کشور کاهش دهد. تمثیل آن این است که قرار است بچه‌ای به دنیا بیاید و بخواهد بلافاصله در مدت کوتاهی پس از تولد به میدان جنگ برود. آیا امکان‌پذیر است؟ کدام بخش خصوصی یا شرکت خصوصی این ریسک را می‌پذیرد که محموله نفتی را بخرد و آن را در بازارهای بین‌المللی به فروش رساند؟ آیا این شرکت‌ها مستقیما در معرض تحریم‌های آمریکا قرار نخواهند گرفت؟ مگر شرکت‌های خلق‌الساعه‌ای که در پوشش بخش خصوصی، اما در اصل دولتی یا شبه‌دولتی، ماموریت این کار سخت و پرهزینه را برعهده بگیرند.

تاسیس بورس انرژی باید از سال‌های دور مورد توجه قرار می‌گرفت تا در شرایط خاص نظیر شرایط کنونی این پدیده مهم به کمک حال اقتصاد ایران تبدیل می‌شد. اما حال که قرار است در شرایط خاص کنونی استارت این کار زده شود، باید همه جوانب، الزامات و زمینه‌های آن مدنظر دست در کاران قرار گیرد تا موجبات شکست زودهنگام آن فراهم نشود. نکته قابل توجه این‌که این نهاد اگرچه قرار است در شرایط حاضر و برای دور زدن تحریم‌ها فعال شود، اما تاسیس آن باید با اهداف و نگاه بلندمدت باشد. نگاه صرف سیاسی و امنیتی به موضوع، کارایی بورس انرژی را در شرایط حاضر هم از بین می‌برد. ضمن این‌که باید در نظر داشت این بورس قرار است در عرصه بین‌المللی فعالیت و در آینده مشتریان خارجی نفت را جذب کند، بنابراین باید ملاحظات و انگاره‌های اقتصادی و تجاری در آن برجسته و نمایان باشد. بر این اساس و برخلاف شعارهای بدون پشتوانه‌ای که از سوی یک جریان سیاسی برای فعال شدن بی‌مقدمه بورس انرژی داده می‌شود، تاسیس این بورس نه الزاما تنها برعهده وزارت نفت، بلکه برعهده مجموعه‌ای از نهادهای کلان اقتصادی و سیاسی است تا با ایجاد زمینه‌های رقابتی، اقتصادی و تجاری، موجبات کارآمد ساختن بورس انرژی فراهم شود. در این راستا باید حساسیت‌ها و ملاحظات متولیان نفتی کشور مدنظر قرار گیرد و اعتماد و اطمینان آنها برای عرضه نفت به این میدان پرریسک تامین شود تا از هدر رفتن اموال و منافع کشور و مردم و همچنین ظهور بابک زنجانی‌های دیگر جلوگیری شود. 

منبع :شانا

ما را در کانال تلگرامی نبض نفت دنبال کنید

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر