/
۰۲ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۱
یادداشت به قلم مجید اعزازی؛

رفتار‌شناسی ترامپ

بررسی رفتارشناسی ترامپ نشان می‌دهد که در شرایط کنونی استفاده از گزینه نظامی علیه ایران توجیه چندانی ندارد و وی راه‌های انجام مذاکره با مقام‌های ایران را جست‌وجو خواهد کرد.
کد خبر : ۱۸۵۳۱

یادداشت -مجید اعزازی

به گزارش نبض نفت، برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها مبنی بر کاهش تنش میان ایران و آمریکا و در پی آن آغاز دور تازه مذاکرات میان دو کشور در خردادماه سال جاری، در دو روز پایانی خرداد نه‌ تنها تنش‌ها کاهش نیافت که نسبت به گذشته این تنش‌ها به واسطه تخطی پهپاد جاسوسی آمریکا از مرزهای بین‌المللی و ورود به مرزهای هوایی ایران و سرنگون شدن آن به دست نیروهای نظامی ایران اوج گرفت و حتی منابع رسانه‌ای امریکا از تصمیم رییس‌جمهور این کشور به حمله به ایران و لغو این حمله خبر دادند. حدود دو هفته پیش بود که بر اساس اظهار تمایل برخی کشورها برای میانجیگری میان ایران- امریکا و انجام برخی از این میانجیگری‌ها از جمله سفر آبه شینزو، نخست‌وزیر ژاپن به تهران، اغلب پیش‌بینی‌ها از آینده روابط تهران- واشنگتن معطوف به کاهش تنش‌ها و فراهم آمدن زمینه‌های برقراری دیالوگ میان دو کشور حکایت می‌کردند و اغلب ناظران و تحلیلگران داخلی و خارجی و حتی مقام‌های دو کشور هم بارها و بارها اعلام می‌کردند که خواهان جنگ نیستند. اما این سفر و رایزنی‌های دیگر به دلیل بی‌اعتمادی به شخص ترامپ به ثمر ننشست. ترامپ طی حدود دو سال زمامداری خود در کاخ سفید با بدعهدی و خروج از معاهده‌ها و توافقنامه‌های چند‌جانبه و بین‌المللی متعدد از جمله توافق چندجانبه «برجام» این سیگنال را برای سیاستمداران و دولتمردان کشورها صادر کرد که فردی غیرقابل اعتماد به شمار می‌رود. از این رو، برخلاف پیش‌بینی‌ها، در این روزها، بار دیگر چشم‌انداز مذاکره جای خود را به جنگ و تنش نظامی در خلیج فارس داده است. در این حال، این سوال مطرح است که آیا ایران با سرنگون کردن پهپاد جاسوسی امریکا از استراتژی «نه جنگ، ‌نه مذاکره» عدول کرده است؟ آیا ایران متمایل به جنگ شده است؟ پاسخ به این سوال، قطعا خیر است. همان‌طور که بارها و بارها مقام‌های ایران اعلام کرده‌اند، تمایلی به جنگ با امریکا وجود ندارد. در عین حال، ‌ایران حفظ حریم مرزهای زمینی، ‌هوایی و آبی را از حقوق حاکمیتی خود می‌داند و تجاوز به این حریم‌ها را بدون پاسخ نمی‌گذارد به‌ویژه اینکه متجاوز اخیر به حریم هوایی ایران یک یهپاد «جاسوسی» بوده است نه یک هواپیمای مسافری یا معمولی. در همین حال، ‌چنین سوالی را می‌توان درباره آن سوی ماجرا یعنی امریکا طرح کرد که چرا ترامپ، از حمله، به گفته او، به سه نقطه در ایران پشیمان شده و دستور لغو عملیات داده است؟ طی روزهای گذشته نظرات مختلف، متفاوت و گاه متضادی در پاسخ به این سوال مطرح شده است که می‌توان آنها را در دو گروه کلی دسته‌بندی کرد. گروهی از تحلیلگران امریکایی و غیرامریکایی بر این باورند که با سرنگونی پهپاد امریکایی که نه‌تنها اصطلاحا چراغ خاموش سیر می‌کرد که ماهیتا غیرقابل ردیابی بود، توانمندی نظامی ایران در مقابله با تکنولوژی به‌کار‌رفته در این پهپاد هویدا شده است، ‌به‌ویژه اینکه این تکنولوژی در جنگنده‌های فوق‌پیشرفته اف‌35 امریکا نیز به کار رفته است. از همین رو، پیامدهای جنگ با ایران بیش از پیش برای ترامپ آشکار شده و او به این نتیجه رسیده که ورود در چنین جنگی عاقبت خوشی ندارد و پیروزی او در انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری امریکا را به‌شدت به مخاطره می‌اندازد. ابراز تمایل دوباره رییس‌جمهور امریکا به مذاکره بدون پیش‌شرط با ایران که دیروز دوباره از سوی او مطرح شد، این دیدگاه را تقویت می‌کند که تمام تصمیم‌های ترامپ در کاخ سفید تابعی از تخمین اثرگذاری این تصمیم‌ها روی نتیجه انتخابات بعدی امریکا است و او تلاش می‌کند حتی بطور نمایشی توجه افکار عمومی داخلی ایالات متحده را به کسب موفقیت‌های ظاهری خود جلب کند. گروهی دیگر نیز بر این باورند که ترامپ از تلافی ضربه وارده به نیروی هوایی این کشور بطور موقت و تاکتیکی طفره رفته است تا پس از آغاز مرحله دوم کاهش تعهدات برجامی ایران در موعد مقرر 60 روزه اعلامی از سوی ایران در روز 18 تیر سال جاری، اروپای ناراضی از این کاهش تعهدات را در مقابله با ایران همراه خود کند. اجرای سناریوی دوم البته بنا به دلایل مختلف و از جمله به دلیل قدرت بازدارنده ایران احتمال ضعیف‌تری نسبت به سناریوی اول دارد. چرا که کاهش حضور نظامی امریکا در خاورمیانه یکی از مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی ترامپ تلقی می‌شود و از همین رو، ‌انتظار می‌رود او همچنان راه‌های انجام مذاکره با مقام‌های ایران را جست‌وجو کند.


مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر