روباه شناسی یا جامعهشناسی انتخاباتی
به گزارش نبض نفت، جورج الیوت در جایی گفته: «انتخابات که در راه است ناگهان صلح جهانی اعلام می شود! و روباه ها وعده میدهند که عمر مرغ و خروس ها را طولانی میکنند!» روی سخن جرج الیوت به مکاری روباه است و طنز تلخ تاریخ اینکه خود الیوت برای ایستادن در مقابل جبر زمانه مجبور به پوشیدن لباس روباه شد و خود زنانه اش را در سیما و قامت مردی بنام جرج الیوت به مردم ابراز می کرد.
در تجربه کاندیداتوری خود در انتخابات مجلس دهم از نگاه یک دانش آموخته جامعه شناسی سیاسی که طبعا می بایست اشراف جامع به شناخت حوزه انتخابیه خود داشته باشد حین سخنرانی در میان مردم خونگرم جنوب تازه متوجه شدم که چه فاصله شگرفی میان رویا و واقعیت وجود دارد.
هنگام سخنرانی و معرفی افکار و اندیشه خود مراقب افتادن به ورطه روباه نمائی بودم که نکند سخنی بیجا، نامعقول و کاسبکارانه بر زبان جاری کنم حتی اگر آن سخن، مرا مستقیماً نماینده مردم در خانه ملت میکرد. اما آن اتفاق بعد از سخنرانی بود که باعث شد به ناگهان آن اندیشه های آرمانی و تجسم جهانی ایده آل در پیش چشمم فرو ریزد وقتی که جوانک خوش چهره ای به سراغم آمد و وعده واریز رای پنج هزار نفری پالایشگاه تحت امرش را پیشنهاد داد؛ اگر حاضر میشدم پای بر روی اصول اعتقادی خود می گذاشتم و اندکی در لباس روباه گونه فرو می رفتم. متحیر به سخنانش گوش میدادم و میاندیشیدم که چگونه دوگانه ی ثروت-قدرت در امر انتخابات جایگزین دوگانه عقلانیت- دانش شده است؟
از چه زمان و چگونه نگاه کاسبکارانه به گفتمان غالب در جامعه بدل شد که چنین انسانی را بسمت خریدن اندیشه و اخلاق دیگران سوق داد؟ این نگاه بازاری به خرید و فروش اندیشه آیا جز این است که انسان و اندیشه را به کالایی قابل خرید و فروش مبدل کند؟ جوانک می گفت اگر این لطف و کرم را نپذیری دیگرانی هستند مشتاق و منتظر به یک اشاره. می گفت من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم، تو خواه پند گیر و خواه ملال!
اکنون که انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نزدیک است؛ به عنوان یک شهروندی که جامعه و مردم خود را دوست دارد به کاندیدای احتمالی انتخابات که خود نیز برآمده از همین جامعه است دوستانه نکاتی را عرض می کنم:
1) حضورتان به عنوان داوطلب باید بر بار معرفتی و اخلاق اجتماعی-سیاسی جامعه بیافزاید نه اینکه با کنش و رفتار نامعقول و نابجا، جامعه را در گمراهی فرو ببرد؛ تراز و چگالی فرهنگ سیاسی یک جامعه با رفتار سیاسی کنشگران چه در مقام کاندیدا و چه در مقام مردم نمایان می شود.
2) اهداف و برنامه ها نباید حالت تئوریک و پشت تریبونی به خود بگیرد بلکه باید توان تطبیق در عمل و تحول نظام باورها در مسیر عقلانیت نیز داشته باشد.
3) حضورتان در انتخابات نباید رنگ سیاه سیاسی به خود بگیرد و به دور از بازی سیاه نمایی سیاسی، تفکر و کنش سیاسی شایسته ای را در جامعه رواج دهید تا تراز جامعه به درجه ی بالاتر ارتقاء یابد.
4) فضای انتخابات را از هرگونه فساد و آلودگی، پالوده کنیم؛ به این معنا که اگر ما با فعالیتی یا رفتاری بر اساس هنجاری نازل تر از آنی که زیبنده آن است رفتار نماییم آن را به فساد کشانده ایم؛ تنزل یک خیر سیاسی به شأن و رده پایین تر فساد و خسارتی جبران ناپذیر است.
5) ارزش های اجتماعی جامعه ی عقلانی را تغییر ندهید، بگذارید هر ارزشی به جای خود کارکرد خود را داشته باشد.
6) لبخند صادقانه بزنید و سخن درست را از خود نگیرید و آن را بر اساس دانش و مهر میزان کنید؛ یقین دارم لبخند دروغین و صورت نقابین روزی سیه رو خواهد شد.
7) خوش بینی سیاسی از دست رفته را به مردم برگردانید و نگذارید امید سیاه در ذهن مردم نقش ببندد.
(8در حوزه ای که تخصص ندارید اظهارنظر نکنید، خود واقعی خود را به مردم بنمایانید حتی اگر به ذائقه مردم خوش نیاید و به شما رای ندهند.
و در آخر با دانش و عقلانیت سخن بگویید؛ به همین سادگی...