/
۱۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۷:۰۸

آن روی سکه سیاست آزادسازی نرخ بنزین

یک دانشجوی دوره کارشناسی ارشد اقتصاد در مطلبی با اشاره به تغییر نرخ بنزین و اثرات آن بر اقتصاد نوشت: عمده اقتصاددانانی که دم از افزایش قیمت بنزین می‌زنند شرایط جامعه را تحلیل نمی‌کنند. آنان صرفا به بیان نظریات آکادمیک اقتصادی اکتفا می‌کنند، نه تحلیل شرایط.
کد خبر : ۲۳۵۷۶

نبض نفت- در یادداشت علی نصیری،  دانشجوی ترم آخر کارشناسی ارشد اقتصاد آمده است:

" در دنیای خارج از تئوری‌ها، اقتصاد مانند هزاران گوی با زنجیرهای به هم پیوسته می‌ماند که تغییر هر یک از آنها می تواند نوسانات مثبت و منفی بر سایر گوی ها داشته باشد. نمی‌شود با تئوری‌هایی که با فرض ثابت ماندن سایر متغیر ها است در دنیای واقعی تصمیم گرفت.
برای تصمیم گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها باید تئوری های اقتصادی، شرایط جامعه، تاریخ اقتصادی، اقتصاد سیاسی، اقتصاد جغرافیایی، اقتصاد فرهنگ و امثال آن را در نظر گرفت. اما در جریان افزایش بهای سوخت، آنان تورم ناشی از افزایش بنزین را کم تخمین می‌زنند.

انتظارات، یکی از مهمترین مولفه های هر اقتصاد است

براساس اقتصاد تاریخی ایران می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش بهای بنزین نه تنها تورم ناشی از افزایش هزینه تمام شده را بالا می‌برد، بلکه عمده تاثیر آن بر تورم را انتظارات شکل می‌دهد. حساسیت جامعه به افزایش نرخ بنزین موج عظیمی از انتظارات تورمی در جامعه ایجاد می کند. نه تنها این، بلکه انتظارات تورمی باعث کاهش عرضه می شود و این خود پیام‌های شدید تورم در اثر مستقیم و غیر مستقیم افزایش بهای بنزین را می‌دهد. البته نکته ای که اکنون دیگر مورد توجه همگان است بنزین دلاری و درآمد ریالی است اما بنزین دلاری از کجا می‌آید؟ بیشتر افرادی که این پیشنهاد را می دهند همان گروهی هستند که در چند سال گذشته دائما با حمایت‌هایشان از دهک‌های بالا ایجاد موج گرانی از طریق افزایش نرخ ارز و بنزین را به سیاستمداران منتقل کرده‌اند. آنان می‌گویند نرخ ارز را با تورم افزایش دهید و سپس می‌گویند قیمت بنزین را با تورم افزایش دهید. در این زمان که با افزایش بنزین و ارز موج تورم و سوداگری در جامعه بیداد می‌کند، دوباره می‌گویند باز نرخ ارز را با تورم افزایش دهید و این چرخه باطل در طی چند سال گذشته چندین بار تکرار شده است، اما همچنان نمی‌خواهند این موضوع را قبول کنند.
در واقع یارانه ای که به اقشار ضعیف می‌دهیم چیزی بسیار کمتر از میزان هزینه ناشی از تورم در جامعه است و در واقع از جیب اقشار ضعیف برداشته ایم و به واسطه افزایش تورم به جیب ثروتمندان ریخته‌ایم. آری آمپول‌های اقتصادی درد دارد اما این درد برای اقشار ضعیف است نه برای ثروتمندان.

واقعیت این سیاست بر خلاف ظاهر حمایتی آن از اقشار ضعیف، به نفع ثروتمندان است. آنان هستند که با افزایش نرخ تورم دارایی هایشان بدون آنکه مالیات بدهند چند برابر می‌شود و این اقشار ضعیف‌اند که با دریافت اندک یارانه زیر فشار تورم له می‌شوند.

آن روی سکه سیاست گران‌سازی یا آزادسازی بنزین

بر اساس یک مقاله، در ایران یک درصد افزایش قیمت بنزین چیزی حدود ۱.۱۱ درصد تورم را افزایش می‌دهد که با فرض افزایش قیمت هر لیتر بنزین به ۱۵۰۰ تومان تورمی حدود ۵۵.۵ درصد و با فرض افزایش قیمت بنزین به ۳۰۰۰ تومان تورمی حدود ۳۳۳ درصد به جامعه تحمیل می‌کند که اگر از این دو عدد میانگین گرفته شود، تورمی حدود  ۱۹۴ درصد به جامعه تحمیل می‌شود. البته این اعداد باید درکنار سایر متغییر ها نیز بررسی شود. البته ممکن است در کوتاه مدت با شرایط دستوری برخی قیمت ها کنترل شود اما نتیجه ان در آینده، یک رکود تورمی خواهد بود.
۱۰۰ هزار تومان یارانه معیشتی به اقشار ضعیف می‌دهیم اما در مقابل تورمی ویرانگر به آنان تحمیل می‌کنیم. آری هیچ آمپول بدون دردی در اقتصاد نیست اما دردش را اقشار ضعیف جامعه تا استخوانشان حس می‌کنند؛ وگرنه طبقات بالا که با تورم حاصل از افزایش بهای بنزین دارایی‌هایشان چند برابر می‌شود."

منبع: ایسنا
مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر