نبض نفت - بیش از سه سال از مدیرعاملی احمد دارابی در شرکت گاز استان تهران میگذرد. حالا او از تازهترین اقدامها در این شرکت و برنامههای آینده این شرکت برای ارتقای حوزه گازرسانی در استان تهران گفته است. هرچند در خلال این گفتوگو گلایههایی هم از برخی نهادها و همراهی نکردن آنها میگوید: «هرکسی ساز خودش را میزند، اما زمانی که همه هماهنگ هستند نتیجه خوب میشود.» او در این گفتوگو به مسئله مصرف بیرویه گاز بهویژه در روزهای سرد هم اشاره میکند، اما معتقد است: «بدترین راه جلوگیری از مصرف بیرویه گاز، گران کردن این انرژی است.» از همین رو فرهنگسازی و آموزش در این راستا را مورد توجه قرار میدهد.
گفت و گوی ایشان را در مصاحبه زیر بخوانید.
آقای دارابی، ابتدا توضیحی درباره شرکت گاز استان تهران و فعالیتهای آن بفرمایید.
شرکت گاز استان تهران در میان ۳۱ شرکت گاز استانی بزرگترین شرکت گاز استانی است. این شرکت مسئولیت حفظ و نگهداری تأسیسات و استمرار جریان گاز در تهران را بهعهده دارد و همین بر حساسیت کار شرکت میافزاید. هماهنگی با مبادی مختلف سیاسی، نظامی و انتظامی کار را خیلی مشکل کرده، اما این یکی از الزامهایی است که رعایت میشود؛ همچنین رعایت مسائل پدافندی، ایمنی و بازرسی فنی برای حفظ و نگهداری ۲۱ هزار کیلومتر لولهگذاری و شبکه در استان تهران ضروری است که انجام میشود.
ما در داخل شهر دو نوع لولهگذاری داریم، یک نوع لولههای شبکه با فشار ۶۰ پوند بر اینچ مربع است و لولههای خطوط تغذیه ایستگاه که با فشار ۲۵۰ پوند بر اینچ مربع حاوی گاز هستند. حدود ۱۷ هزار کیلومتر لولههای ۶۰ پوندی شبکه شهری هم داریم. در عین حال بیش از ۴ هزار کیلومتر لولههای تغذیه گاز شهری و روستایی داریم که در مجموع به ۲۱ هزار کیلومتر میرسند.
تعداد شهر و روستاهای گازرسانی شده در استان تهران چقدر است؟
در استان تهران ۴۸ شهر و ۱۶ شهرستان داریم. همه شهرهای استان تهران با ضریب نفوذ ۱۰۰ درصدی گازرسانی شدهاند. در شهرستانهای ری، شمیران و تهران بزرگ و ۱۳ شهرستان شامل ورامین، فیروزکوه، پیشوا، ملارد و ... ۵۴۳ روستای قابلیت گازرسانی داریم که تاکنون ۴۱۵ روستا گازرسانی شدهاند، گازرسانی به ۶۸ روستا هم در حال اجرا و انتخاب پیمانکار است که طراحی آنها نیز پایان یافته است، همه برنامههای ما برای گازرسانی روستایی تا سال ۱۴۰۰ تکمیل میشود. همه شهرهای استان تهران با ضریب نفوذ ۱۰۰ درصدی گازرسانی شدهاند. گازرسانی به ۶۸ روستا هم در دست اجرا و انتخاب پیمانکار است که طراحی آنها نیز به پایان رسیده است.
اما محدودیتی در رابطه با بند «ق» داشتیم؛ وزارت نفت موضوع گازرسانی به روستاها را بهگونهای پیشبینی کرده بود که مجاز به هزینه سرانه هر خانوار ۶ میلیون تومان بود. روستاهای باقیمانده ما در مناطق سنگی و سخت و کوهستانی بودند. در این مناطق نیز هزینه سرانه بیش از ۶ میلیون تومان بود، به همین دلیل مکاتبات متعددی با شرکت ملی گاز ایران و وزارت نفت انجام دادیم و اواخر سال ۹۷، تصمیمهایی در وزارت نفت گرفته شد که بر مبنای آن هزینه سرانه از ۶ میلیون تومان به ۱۲ میلیون تومان افزایش یافت. با اینکه این هزینه در برخی روستاها از ۱۲ میلیون تومان نیز بیشتر میشد، اما روستاها را خوشهبندی کردیم و میانگین هزینه گازرسانی به آنها را تعیین و بقیه هزینه لازم را از بودجههای استانداری و فرمانداری استفاده کردیم.
بخش مجوزهای حفاری و آسفالت را هم به فرمانداریها و شوراهای روستاها واگذار کردیم. البته حفاری بهعهده ماست، اما مرمت مسیر و صدور مجوز و هزینههایش بهعهده ما نیست. برای گازرسانی در سطح شهر نیاز به خرید زمین برای احداث ایستگاه داریم.
زمانی که رقم از ۶ میلیون تومان به ۱۲ میلیون تومان تغییر کرد، آیا در تعداد روستاهای قابل گازرسانی هم بازنگری شد؟
خیر، ما طراحی روستاها را انجام داده بودیم و میدانستیم چند متر لوله با چه سایزی داریم. ظرفیت ایستگاهها و تعداد خانوار نیز مشخص بود. وقتی هزینه را بر خانوار تقسیم میکردیم به ارقام بالای ۶ میلیون تومان میرسیدیم، به همین دلیل مکاتبات لازم را انجام میدادیم تا سرانه افزایش یابد. پس از آن روستاها با روش خوشهچینی در مرز مجاز قرار گرفتند. پیگیریهای آقای آستانه، مشاور وزیر نفت در این زمینه تأثیر بسیاری داشت. ما گزارشی داشتیم که قابلیت گازرسانی تا سقف ۲۵ میلیون تومان نیز فراهم شد، زیرا هزینهها و تورم بسیار زیاد شده بود. گازرسانی به روستاها شاید هزینهها و توجیه اقتصادی نداشته باشد، اما مشکلات ما را در بسیاری موارد مانند مسئولیت اجتماعی، حقوق شهروندی، تأمین سوخت مایع و... رفع میکرد.
گازرسانی صنعتی و نیروگاهی به چه نحو انجام میگیرد؟
بهتازگی موضوعی مشابه بند «ق» برای صنایع مطرح شده است. ما بیش از ۱۱ هزار واحد صنعتی را در استان تهران گازرسانی کردهایم. حدود ۹۰۰ مورد با هماهنگیهایی که بین ما و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی منطقه تهران انجام شد شناسایی شدند که هنوز مشترک گاز نشده بودند. از این تعداد ۷۰۰ مورد سوخت مایع دریافت میکردند که با هماهنگی و پیگیریهای وزارت نفت و آقای آستانه، این واحدهای صنعتی شناسایی شدند. به این ترتیب که در صورت فراهم شدن امکان گازرسانی برای آن ۷۰۰ واحد صنعتی دیگر حواله سوخت مایع دریافت نکنند.
۲۰۰ مورد نیز کارخانههایی بودند که تعطیل شده بودند و حتی سوخت مایع نیز تحویل نمیگرفتند. ما در سه نوبت برای همه ۹۰۰ نامه زدیم، ۲۰۰ واحدی که سوخت مایع دریافت نمیکردند از گازرسانی نیز استقبالی نکردند، اما ۷۰۰ واحد صنعتی دیگر مایل به دریافت گاز بودند. طبق مصوبه شورای اقتصاد تا سقف ۲۴۰ میلیون تومان به این واحدهای صنعتی تسهیلات گازرسانی تعلق میگرفت، بنابراین خیلی از واحدها اقدام قرارداد گازرسانی امضا کردند، اما بعضی از واحدها در مرحله دریافت مجوزهای حفاری از شهرداری و اداره راهداری دچار مشکلاتی شده بودند که هزینههایی از آنها مطالبه میشد و گاهی از مبلغ ۲۴۰ میلیون تومان تسهیلات نیز بالاتر بود، بنابراین آن واحدها نیز از انجام گازرسانی استقبال نمیکردند. مکاتبات متعددی انجام شد که هزینه مجوزهای حفاری بهعهده شرکت ملی گاز ایران قرار گرفت، که این کار رغبت زیادی برای آن واحدهای صنعتی ایجاد کرد.
اگر شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی منطقه تهران به آنها سوخت مایع نمیداد تولید آنها متوقف میشد و ما قصد تعطیلی آن واحدهای صنعتی را نداشتیم، بنابراین مقدمات کار را فراهم کردیم؛ واحدهایی که پیگیری نمیکردند و در گازکشی کوتاهی میکردند حواله سوخت مایع آنها قطع میشد و اکنون ۵۰۰ واحد از ۷۰۰ واحد منجر به امضای قرارداد شده است. به این ترتیب ۲۰۰ مورد باقی مانده است. هزینه مجوز حفاری آنها بالاست، به همین دلیل در انتهای جدول گازرسانی صنعتی قرار گرفتهاند. برای نمونه، برای گازرسانی به یک محور حدود ۲۰۰ متر، ۲۱۰ میلیون تومان مطالبه شده بود که رقم بسیار بالایی بود. در واقع وقتی هزینههای مجوز حفاری را نیز پذیرفتیم رغبت زیادی ایجاد شد. با این تفاسیر پیشبینی میکنیم گازرسانی به محورهای صنعتی و مشترکان عمده نیز دقیقاً تا سال ۱۴۰۰ پایان یابد. در مجموع در استان تهران ۶ نیروگاه داریم که سالهاست از گاز طبیعی استفاده میکنند. کارخانههای سیمان، مشترکان پرمصرف و... بدون هیچ مشکلی از گاز استفاده میکنند.
با توجه به این توضیحات، آیا واحدهای صنعتی تاکنون با مشکل کمبود گاز روبهرو شدهاند؟
شرکت گاز استان تهران مسئولیت توزیع گاز را بهعهده دارد و تولید و انتقال گاز با ما نیست. این مسئولیت بهعهده شرکت ملی گاز ایران است. براساس قراردادی که ما با همه مشترکان عمده داریم، چنانچه شرکت در ماههای سرد سال محدودیتی را عارض کرد مشترکان ما باید از سوخت دوم استفاده کنند، زیرا بخش خانگی و بخشهای حساس مانند سیانجیها در اولویت هستند. این موضوع همیشه بوده است. در مجموع سال شاید ۱۰ تا ۲۰ روز چنین محدودیتی اعمال شود. پارسال مقدار محدودیت بسیار اندک بود، اما در سال ۹۵ برای تعدادی از کارخانهها مانند سایپا، ایرانخودرو، ایران دیزل و... محدودیتی ۵۰ درصدی را برای مدت ۱۲ روز قائل شدیم.
ما باید به بخش صادرات و تولید و توزیع نگاه کنیم. اینها سیاستهای کلان شرکت ملی گاز ایران است که با در نظر گرفتن همه جوانب گاهی محدودیتهایی را اعمال میکنند. امسال هم محدودیتهایی برای کل شرکتهای گاز استانی عارض شده و ما هم این محدودیتها را قائل شدیم. در زمان اوج آلودگی هوا این موضوع مورد اعتراض محیط زیست و استانداری تهران قرار گرفت. در نشستهای ستاد بحران که درباره آلودگی هوا و بوی نامطبوع تهران تشکیل شده بود شرکت کردیم. در نتیجه این نشستها، وزیر نفت، بخشی از محدودیتهای گازرسانی را رفع کرد، ما هم محدودیت اصلی را که برای کارخانه سیمان تهران در شهرستان ری ایجاد شده و آلودگی ویژهای ایجاد کرده بود بهصورت صددرصد رفع کردیم.
مقدار مصرف گاز در سال ۹۷ و امسال چقدر بوده است؟
پارسال حدود ۲۳ میلیارد مترمکعب گاز در استان تهران توزیع کردیم که ۴۰ درصد از این حجم مربوط به گاز خانگی بود. این الگو هر سال رعایت میشود. امسال و تا پایان آذرماه ۷۱ هزار مشترک به سیستم اضافه کردهایم و تا پایان آذرماه حدود ۱.۷ درصد افزایش مشترک گاز داشتهایم. ما بیشتر نگران مصرف بیرویه انرژی هستیم. با وجود آنکه کارهای فرهنگی زیادی در رسانهها انجام میدهیم، اما اشتیاق و توجه ویژه نسبت به این موضوع وجود ندارد.
اکنون ۳ میلیون و ۱۳۱ هزار مشترک خانگی در استان تهران داریم. ۳ پالایشگاه، ۶ نیروگاه، ۲۷ نیروگاه مقیاسکوچک، ۱۱ هزار و ۸۶۶ صنایع پخت نان و هتل و مسافرخانه و آجرپزی و...، ۱۹۰ جایگاه عرضه سیانجی، نیروهای ارتش، پدافند، سپاه، نیروهای نظامی و انتظامی، ۲۳۳ هزار مورد فقط در بخش کسبه و خدمات و ۶ هزار و ۵۰۰ مسجد و تکایا.
ما در پایان هر سال مقدار افزایش مصرف را نسبت به مقدار افزایش تولید بررسی میکنیم و متوجه میشویم الگوی مصرف بهدرستی رعایت نشده است. روش مصرف نسبت به سال پیش از آن بهبود نداشته است. ما هنوز آمار دقیق برای مقایسه نهایی در ۹ ماه گذشته سال نگرفتهایم. شرایط سرمای امسال هم مثل سالهای پیش نبوده و به ازای آن ۱.۷ درصد مشترکی که اضافه شده مصرف گاز بسیار بیشتر بوده است، یعنی الگوی نامناسب مصرف ادامه دارد.
آیا میتوانید سیاستهای تشویقی یا تنبیهی برای مشترکان کممصرف و پرمصرف در نظر گیرید؟
۶۰۰ هزار موتورخانه در سطح کشور شناسایی شدهاند که قرار است مصرف آنها بهینهسازی شود. سالهاست شورای عالی اقتصاد، مصوبه داده، هیئت دولت مصوبه داده و قرار بوده سازمان بهینهسازی کارهایی را انجام دهد. بنا بر محدودیتهایی که مطرح بوده مانند تحریمها و شرایط خاص، کاری انجام نشده است. ما بهعنوان بزرگترین مصرفکننده گاز در کشور به این نتیجه رسیدیم که اگر بتوانیم این طرح را پیادهسازی کنیم سهم ما در بهینهسازی و ذخیره کردن انرژی نسبت به استانهای دیگر بسیار بالاتر است، به همین دلیل خودمان پیشقدم شدیم. از آنجا که بیشترین مصرف را در استان تهران داریم با سازمان بهینهسازی و وزارت نفت نشستهای متعددی برگزار کردیم و دیدیم نیاز است مصوبه شورای عالی اقتصاد بازنگری شود.
نشستهایی در دفتر آقای فلاحتیان، معاون برنامهریزی وزارت نفت با حضور آقای تربتی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، آقای آستانه، مشاور وزیر نفت در امور گازرسانی و مدیر گازرسانی برگزار شد. دیدگاههای قطعی را ارائه کردیم و اصلاحات انجام شد و خوشبختانه شورای عالی اقتصاد نیز تصویب کرد. هماکنون قصد داریم کار را آغاز کنیم. یک مشاور هم برای این کار گرفتهایم. در واقع هنوز هم نیازمند همکاری چندجانبه وزارت نفت، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و شرکت بهینهسازی مصرف سوخت هستیم. تعدادی سرمایهگذار هستند که در سامانه به سما (با مسئولیت شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی) وارد میشوند. مشترکان دارای موتورخانه از طریق رسانهها تشویق میشوند، بدون اینکه هزینهای از آنها گرفته شود سیستمهای موتورخانه آنها توسط این دسته از شرکتهای سرمایهگذار اصلاح شود.
فایده این کار برای مردم این است که گازبهای کمتری میدهند و برای ما نیز این فایده را دارد که گاز کمتری مصرف میشود. از محل مابهالتفاوت مصرف پیشین و کنونی (که روند مصرف اصلاح شده است)، شرکت بهینهسازی مصرف سوخت پول سرمایهگذار را بهصورت ارز یا سوخت یا بر اساس هر نوع قراردادی که امضا شده باشد پرداخت میکند. شرکت گاز استان تهران این موضوع را پیگیری کرده است. چند ماه پیش با نماینده سازمان ملل متحد نشستی داشتیم؛ آنها هم وقتی این استقبال را از ما دیدند پذیرفتند که ۱۰ مورد از هزینههای سازمان ملل متحد را اینجا صرف کنند، از این رو چند دانشگاه را مشخص کردیم و قرار شد آنها رایگان کار را انجام دهند.امیدواریم بتوانیم با بستری که فراهم میشود و با هزینه رایگان، سیستم موتورخانهها را اصلاح کنیم و بتوانیم مصرف را کم کرده و کار مفیدی انجام دهیم.
به این ترتیب امیدواریم بتوانیم با زمینهای که فراهم میشود و رایگان، سیستم موتورخانهها را اصلاح کنیم و بتوانیم مصرف را کم کرده و کار مفیدی انجام دهیم. مصرف ۴۰ درصدی خانگی بسیار قابل توجه است. در حالی که باید بتوانیم گازرسانی به صنایع و بخش صادرات را تقویت کنیم.
البته ۱۲ سال پیش که این طرح مطرح شد موتورخانه ساختمان خودمان را بهینه کردیم و ۳۰ درصد در مصرف انرژی صرفهجویی شد. ایده اصلی این طرح برای شرکتهای دانشبنیان بود. همان موقع شرکت بهینهسازی مصرف سوخت دانشبنیانها را نزد ما فرستاد. به آنها مجوز دادیم و پس از سه ماه دیدیم که چقدر میزان صرفهجویی مشهود است. پس از تأیید آنها را به شرکت بهینهسازی فرستادیم که سبب تدوین دستورعمل و مصوبه هیئت دولت و شورای اقتصاد شد، اما به دلیل شرایط این چند سال کشور، این موضوع تحتالشعاع قرار گرفت. ما طعم شیرین این کار را چشیدهایم. شرکت گاز استان تهران اکنون یکپنجم مصرف گاز کل کشور را به خود اختصاص داده است.
رابطه شرکت گاز استان تهران با شرکتهای دانشبنیان چگونه است؟
در سالهای اخیر ارتباط وزارت نفت، شرکت ملی گاز ایران و شرکت گاز استان تهران با شرکتهای دانشبنیان بسیار عمیقتر شده است. مدیریت پژوهش شرکت ملی گاز ایران در این بین نقش مهمی داشته است. ما از طرحهای پژوهشی با رویکرد مثبت استقبال و از پایاننامههای مرتبط با شرکت گاز حمایت میکنیم. از یک سال و نیم پیش با مجموعه فنبازار وارد بحث شدیم و اکنون سامانههای عملگر را در زمینه شتابنگارهایی که مرتبط با زلزله روی ایستگاههای تیبیاس نصب میشوند، بومیسازی میکنیم. شتابنگار توسط شرکت گاز استان تهران و دانشگاه علم و صنعت بهصورت یک پروژه پژوهشی انجام شد. در نمایشگاه شرکتهای دانشبنیان نیز به اتفاق اعضای هیئت مدیره شرکت حضور یافتیم و با شرکتهای حاضر در نمایشگاه مذاکراتی داشتیم تا کمال بهره را از آنها ببریم. هم قابلیت آنها بالا رفته است هم ما دیگر باید به روش بهینه نگهداری و کنترل شبکه برسیم، به همین دلیل از رویکردهای تازه استفاده میکنیم. برای نمونه پیشتر نشتیابی دستی انجام میشد که سرعت کار را هم بسیار پایین میآورد، اما از وقتی که نشتیابی مکانیزه و لیزری شد بهرهبردار بلافاصله متوجه نشت در سیستم میشود. بر این اساس خطاهای انسانی به کل حذف شدهاند. همه این سامانهها به جیپیاس وصل شدهاند و مشخص است که در چه مکانی و مشغول چه کاری هستند. این روش مکانیزه تأثیر بسیار مهمی در کار ما داشته است. این نمونهای است برای بیان اهمیت همکاری با شرکتهای دانشبنیان.
آیا همکاری شما در مرحله کلام باقی مانده یا به واقعیت تبدیل شده است؟
بعضی از شرکتهای دانشبنیان با محدودیتهای مالی روبهرو بودند. ما برای حل این مشکل دو رویکرد در نظر گرفتیم. با مطرح کردن موضوع فن بازار، مشکل مالی این شرکتها حل شد. بنابراین بودجه از سوی مدیریت پژوهش شرکت ملی گاز ایران تخصیص داده میشود. در یک مورد بحث جداگرهای لرزهای مطرح شد. قرار شد وقتی مرکز کنترل را میسازیم جداگر لرزهای را برایش تعبیه کنیم. این جداگر تازهترین طرحی است که توسط یکی از شرکتهای دانشبنیان مطرح شده است. ما بهعنوان شرکت ملی گاز ایران جداگر لرزهای را فقط برای ساختمانهایمان نیاز داریم و وزارت راه و شهرسازی باید برای آن سرمایهگذاری کند، اما آنها، شرکت دانشبنیان را به وزارت نفت ارجاع دادند؛ پس از آن به شرکت ملی گاز ایران و سپس شرکت گاز استان تهران آمد، بررسیهای لازم را انجام دادیم و کار خود را با هزینه یک میلیارد تومان با این شرکت آغاز کردیم. این جداگر لرزهای سبب میشود در زمان زلزله ساختمان دچار تنش نشود. از آنجا که ما در کشور قطب مقاومسازی هستیم این کار را نیز انجام دادیم. استقبال از پروژههای پژوهشی در همه شرکتهای گاز استانی بیشتر شده است. حمایت ما از این شرکتها فقط در کلام نیست.
ساخت دکلهای مخابراتی برای مدیریت بحران و زلزله به چه نحو است؟
ما دو نوع دکل مخابراتی و تخلیه گاز در تهران نیاز داریم. برای نصب دکلهای مخابراتی در کل کشور بهویژه شهر تهران محدودیت وجود دارد. از سویی هماکنون همه سازمانها در پشتبامهایشان آنتنهای مختلف دارند و آلودگی فرکانس رخ داده است. سازمان مربوطه که زیر نظر شهرداری تهران کار میکند در نشستهایی اصرار داشتند که باید دکلهایمان را جمع کنیم. ما هم سامانه جدیدی نداشتیم، از این رو با دخالت استانداری و مدیریت بحران استان تهران از آنها ئقت گرفتیم و با شهرداری تهران و سازمان مدیریت بحران استان تهران نشستهایی گذاشتیم و سرانجام همکاری خوبی شکل گرفت؛ بر این اساس که وقتی ما شتابنگار را در همه ایستگاههای تقلیل فشار گاز سراسر تهران نصب میکنیم باید اطلاعات آنها را بهصورت آنلاین در اختیار مدیریت بحران استان تهران بگذاریم. آنها نیز اجازه دهند ما از دکلهای مخابراتیشان استفاده کنیم. این یک کار دولتی است و لزومی ندارد هر سازمان برای خود دکل مخابراتی جدا داشته باشد. در سال ۸۴ که برای بازدید طرحهای مدیریت زلزله به ژاپن رفته بودم، نخستین دکل مخابراتی را دیدم که ۱۰ منظوره بود. تفاهمنامهای با شهرداری امضا کردیم. اکنون حدود ۵۰ مورد شتابنگار در ایستگاههای تهران نصب شده است که اطلاعات این شتابنگارها را رایگان در اختیار همه سازمانهای مرتبط و دخیل در بخش مدیریت بحران و زلزله میگذاریم.حدود ۵۰ مورد شتابنگار در ایستگاههای تهران نصب شده است که اطلاعات این شتابنگارها را بهصورت رایگان در اختیار همه سازمانهای مرتبطی که دخیل در امر مدیریت بحران و زلزله تهران هستند میگذاریم.
اما مشکلی که با سازمانهای فناوری اطلاعات ایران و تدوین مقررات داریم بحث فرکانس لازم برای بستر مخابراتی است. مکاتبههای متعددی داشتیم و گله کردیم، پیگیریهای فراوان داشتهایم. در نشستهای متعدد خواسته خود را مطرح کردهایم که یا از بستر عمومی شرایط ایمن برای ما فراهم شود (طبق مصوبه هیئت وزیران، وزارت فناوری اطلاعات موظف است ساختارهای ارتباطی را برای همه دستگاهها فراهم کند) و اگر نمیشود به ما فرکانس خصوصی بدهند.
اکنون فرکانس خصوصی داده نمیشود، زیرا اگر بخواهند به هر دستگاهی یک فرکانس بدهند برای همه این انتظار ایجاد میشود. شرکتهای زیرنظر آن سازمان مانند هایوب بیش از ۲۰ مرتبه آزمایشهای لازم را انجام دادهاند، اما به نتیجه مطلوب نرسیدهاند. ما اکنون از طریق سامانه الپیاس ارتباط را برقرار کردهایم و همه سامانههای شتابنگار را بهصورت آزمایشی ضبط میکنیم، اما بستر امن لازم را که درصد اطمینانش ۹۹.۹۹۹۹۹ است نداریم. سامانههای که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دارد و همه اپراتورها مانند همراه اول و ایرانسل و غیره استفاده میکنند سطح ایمنی ۹۸ درصد دارند، اما ما به سطح ایمنی ۹۹.۹۹۹۹۹ معادل ۱۰۰ درصد نیاز داریم.
در زمان بحران این فرکانس به هیچ عنوان نباید قابل نفوذ و هک شدن باشد. این شرایط برای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بهطور کامل محرز است. شرکت ملی گاز ایران در زمینه تلهمتری نماینده وزارت نفت است و ما نیز از ظرفیت آنها استفاده میکنیم. این محدودیت برای ما و شهرداری وجود دارد. مشکلاتی میان دستگاههای دولتی وجود دارد، البته اکنون بخشهایی را فعال کردهایم، اما این بستر باید از چند روش فعال شود تا اگر در زمان بحران یک روش آسیب دید بتوانیم از روشهای دیگر استفاده کنیم. بهترین روش نیز روش ماهواره است که متأسفانه امکان استفاده از این روش برای ما فراهم نیست. شرکت ملی گاز ایران، فرکانسهای تلهمتری را از زمان قدیم داشته است و در خیلی از استانها دیگر دستگاهها از بستر مخابراتی شرکت ملی گاز ایران استفاده میکردند، اما سازمان فناوری اطلاعات ایران میخواهد همه بسترهای مخابراتی در اختیار خودش باشد و به همه دستگاهها سرویس دهد. پیام ما این است که اگر سامانه شما پاسخگوی نیاز ما نیست همان فرکانس خصوصی را به ما بدهید.
هرچند آنها بهصراحت گفتهاند امکاناتشان پاسخگوی درصد ایمنی موردنیاز ما نیست. در نهایت مدت معین تعیین شد که اگر تا تاریخ مقرر این شبکه ایمن در اختیار ما قرار نگیرد فرکانسهای مورد نظر به ما اختصاص یابد.
یعنی شما هنوز هیچ دکل مخابراتی در اختیار ندارید؟
خیر. هماکنون از طریق سامانههای MPLS این ارتباط را برقرار کردهایم. اکنون از طریق سامانههای IP موبایل همه ایستگاههایی را که شتابمدار است در مرکز کنترلی بهعنوان نمونه آزمایشی ساختیم، زیرا همانطور که گفتم مرکز کنترل اصلی در حال ساخت است و اطلاعات را در آنجا ضبط میشود. این اطلاعات به شهرداری هم واصل میشود (به مرکز مدیریت بحران و پیشگیری شهر تهران) اما آن بستر امن لازم را که درصد اطمینان آن ۹۹۹۹۹/۹۹ درصد باشد نداریم؛ سامانهای که در واقع وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دارد و همه از آن استفاده میکنند، مثل ایرانسل، رایتل و دیگر شرکتهای مختلف، سطح ایمنی آن ۹۸ درصد است. ما سیستم ۱۰۰ درصدی میخواهیم که در مواقع بحران به هیچوجه قطع نشود.
یعنی بههیچ وجه قابل هک شدن و اختلال و نفوذپذیری نباشد.
بله. این الزامها برای شرکتهای وب در وزارت فناوری اطلاعات بهطور کامل جا افتاده است. در حال بررسی هستند و ما از مدیریت مخابرات و تلهمتری شرکت ملی گاز ایران هم استفاده میکنیم، زیرا در واقع بهنوعی شرکت ملی گاز است که در موضوع مخابرات در تلهمتری نماینده وزارت نفت و شرکت ملی گاز است. نشستهای مختلفی داشتیم، هرچند هنوز به آن ایده نرسیدهایم. همین محدودیت ما برای شهرداری تهران و مرکز مدیریت هم ایجاد شده و بعضی از مراودات مالی تحتالشعاع قرار گرفته است. در مجموع مسائلی که همیشه میان دستگاههای دولتی وجود داشته اینجا هم است، اما ما به دنبال این موضوع هستیم که بخشی را از طریق فیبر نوری و بخشی را از طریق سامانههای MPLS فعال کنیم، زیرا در واقع باید این بستر دو یا سه روش داشته باشد که اگر در موقع بحران یک روش آن آسیب دید بتوانیم از روشهای دیگر استفاده کنیم.
هماکنون شرکت انتقال گاز ایران با سازمان فضایی ایران تفاهمنامهای دارد که برای ایستگاه مخابراتی شبکه انتقال گاز از این سازمان کمک بگیرد، شما نمیتوانید چنین کاری انجام دهید؟
همه بحث ما این است که شرکت ملی گاز (بستر مخابرات تلهمتری) فرکانس خصوصی و خاص دارد، از پیش از انقلاب امور خطوط لوله، نصب و گاز سامانه مخابراتی را داشته است. گاه در بسیاری از استانها دیگر دستگاهها از بستر مخابراتی شرکت ملی گاز استفاده میکردند. اکنون همه بسترهای مخابراتی در اختیار وزارت ارتباطات و فناوری است و به همه دستگاههای دولتی خدمات دهد و ما سالهاست به دنبال همین هستیم که اگر این سامانه نمیتواند جواب دهد زوج فرکانسی خاص آورده شود.
شاید هنوز خطر زلزله در تهران را احساس نکردهاند که بدانند اهمیت این شبکه مخابراتی چقدر زیاد است.
جلسهای با معاون محترم وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در سازمان تعیین مقررات این اقدام برگزار و مهلتی تعیین شد که در صورت اختصاص ندادن فرکانس از سوی شرکت مربوطه، فرکانسهای مورد نظر اختصاصی در اختیار شرکت ملی گاز قرار گیرد، از این رو منتظر هستیم، این محدودیت هماکنون وجود دارد.
ما با سازمان پدافند غیرعامل درباره بحث مقاومسازی نشست داشتیم، محدودیتها مطرح شد و برای بررسی سامانه اسکادا نشستی با پیمانکارمان، همکاران خودمان، مشاورمان و مجموعه پدافند غیرعامل داشتیم که نتایج خوبی حاصل شد، در نتیجه سیستمهای سختافزاری مانند اتاق کنترل، سامانه قطع ایستگاهها، برج تخلیه و... ساخته میشود. سامانه مخابراتی همه اینها را با هم مرتبط میکند، سوپروایزر باید در موقع بحران، مدیریت کند و تصمیم گیرد که این روند را هم آغاز کردیم و اکنون ۱۶ محل در تهران داریم. آن ۱۶ محل از آن سوپربلوکها جدا هستند. ما اکنون ۱۵ منطقه گازی داریم، دو ساختمان تعمیرات خطوط لوله داریم و دو مرکز تعمیرات جنوب و شمال.
در توسعه شبکه کنونی و مقاومسازی شبکهای که از پیش ساخته شده، موارد ایمنی و حفظ محیطزیست را در چه حد رعایت میکنید و استانداردهای شما بر چه مبنایی تنظیم شدهاند؟
شرکت ملی گاز ایران همیشه بهعنوان شرکت سبز معرفی میشود (در بحث استفاده از گاز به جای سوختهای فسیلی)، این عنوانی است که سازمان حفاظت محیط زیست سالهای متمادی به شرکت گاز داده است. ما درباره بحث رعایت استانداردها، از سازمان محیطزیست جوایز متعددی دریافت کردهایم. بهنوعی ادعا میکنیم که ما همراه سازمان حفاظت محیط زیست هستیم. در خصوص بحث اچاسیی، یک عامل آن بحث محیط زیست است، برای مسائل ایمنی هم اقدامهای ویژهای انجام دادهایم. واحد اچاسیی پیشتر با عنوان واحد ایمنی، یکی از واحدهای حاشیه بود. در چند سال گذشته و با رویکردی که مسؤلان نظام، دولت، وزارت نفت و ملی گاز داشته است، اچاسیی رشد سریعی کرد و اهمیت ویژهای برای آن قائل شدند.در بحث آلودگیهای هوا با وجود اینکه محدودیتهایی از شرکت ملی گاز به ما عارض شده، به لحاظ همکاری و جلوگیری از آلاینده کردن هوا مقداری محدودیتها را دور زدیم و اقدامهای ویژهای انجام دادیم.
واحد ایمنی پیشتر زیر نظر بازرسی فنی بود، اکنون اما زیر نظر مستقیم مدیرعامل است. سامانههای ویژهای را گرفتیم. الزامهایی که از طرف دستگاه، هیئت دولت یا سازمان حفاظت محیط زیست مطرح میشود، همه این مسائل در شرکت پیاده میشود. ما پیشتر فقط برای پروژههای خطوط انتقال، خطوط بیابانی و ساخت ایستگاههای اصلیمان طرحهای زیستمحیطی میگرفتیم. اکنون برای همه پروژهها این مسئله را رعایت میکنیم و طرحهای زیستمحیطی را از سازمان حفاظت محیط زیست دریافت میکنیم. هماهنگی ویژهای با آنها داریم و همانطور که گفتم در بحث آلودگیهای هوا با وجود اینکه محدودیتهایی از شرکت ملی گاز ایران به ما عارض شده، به لحاظ همکاری و جلوگیری از آلاینده کردن هوا مقداری محدودیتها را دور زدیم و اقدامهای ویژهای انجام دادیم. درباره مسائل ایمنی و اچاسیی هم اگر نگاه کنیم در هفت، هشت سال گذشته آمار گازگرفتگی خوشبختانه هر سال رو به کاهش است. امیدواریم بتوانیم این عدد را به صفر برسانیم. همه اینها ناشی از ارتقای فرهنگ مردم و فعالیت و زحمتهایی است که همکاران ما میکشند.
از سویی در بخشهای فرهنگی و تبلیغاتی اطلاعات مختلفی را با مدارس و سازمانهای فرهنگی هماهنگ کردیم تا بتوانیم بستر ایمنی و مصرف بهینه را پایین آوریم، برای نمونه پشت قبوض گاز که سفید بود تعدادی پیامهای زیستمحیطی، پیامهای بحث بهینه مصرف و ایمنی را لحاظ کردیم. اگر بتوانیم مصرف مردم را با سه رنگ سبز و زرد و قرمز نشان دهیم تا متوجه شوند، شاید عدد در ذهنشان نماند، وقتی یک نفر نگاه میکند و میبینید که عدد مصرف گازش مارک قرمز خورده، متوجه عملکردش میشود.
سیستمهای ایزوله بسیاری را دریافت کردهایم. ما در شرکت گاز استان تهران در سال ۹۷ توانستیم در بحث جوایز سازمانی، تندیس بلورین را دریافت کنیم. امسال هم از هشتم دیماه تا دوازدهم بحث مراحل دریافت تندیس سیمین را از سازمان حفاظت محیط زیست جایزه ملی پیگیری کردیم. یکی از دغدغههای شرکت انتقال گاز استان تهران بحث زیستمحیطی است. برای نمونه کمپین مبارزه با پلاستیک و خیلی کارهای دیگر را انجام میدهیم که گاه شاید با شرکت ملی گاز ایران مرتبط نباشد، اما در راستای مسئولیت اجتماعیمان است و این موارد را رعایت میکنیم. با وجود اینکه مشکلات و محدودیتهایی را داشتیم، اما برای همه شهرستانهای استان و مناطق یازدهگانه تهران، برای هرکدام یک مشاور اچاسیی گرفتیم و سه ماه برای آنها کلاسهای آموزشی تخصصی رایگان گذاشتیم و آنها را بهکار گرفتیم تا بتوانند در مناطق کنترل کنند.
از نظر سازمان حفاظت محیط زیست و دیگر دستگاهها و استانداری، شرکت گاز استان تهران در این زمینه موفق بوده است. ما پارسال توانستیم در مسئولیت اجتماعی رتبه بگیریم، در بحث محیط زیست ما رتبه نخست را کسب کردیم که همه اینها باعث افتخار ماست.
درباره استفاده از ماده بودارکننده گاز، آیا شما از واحد مرکاپتان که در پارس جنوبی است بهرهمند میشوید، یا مانند برخی دیگر از شرکتها همچنان مجبور به واردات هستید؟ برای تأمین آن چه کار میکنید؟
هماکنون چهار سال است که ما کل مرکاپتان کشور را برای کل شرکت گاز استانی میخریم.
آمار و بررسیهایی در این زمینه دارید که اجرای بند «ق» در استان تهران برای صرفهجویی در مصرف سوخت مایع، چقدر اثرگذار بوده است؟ یعنی هم در مقدار مصرف و هم از لحاظ اقتصادی چقدر بهصرفه بوده است؟
تعدادی امسال در قالب بند «ق» راهاندازی شدهاند (بند «ق» صنایعی هستند که از چند سال پیش سوخت دریافت میکردند و مشترکی که اکنون میخواهد برای کارخانه یا هتلی یا بیمارستان و غیره اقدام کند بند «ق» به شمار نمیآید زیرا از پیش سوخت دریافت نمیکردند). ما در ۶۷ مورد از بند «ق» شاهد صرفهجویی پنج میلیون لیتری گازوئیل بودیم.
این ۵ میلیون مربوط به چه بازده زمانی است؟
در یک روز برای ۶۷ مورد. برای نمونه یکی از صنایع نظامی را با مصرف ماهانه ۶ میلیون لیتر گازوئیل داشتیم که به واقع مصرف فوقالعاده بالایی بود. سالها پیش مذاکرهای داشتند و مقدماتی مطرح شد، زیرا شامل بند «ق» نبودند، اما استقبال زیادی نمیکردند. با توجه به اینکه نمیتوان سوخت صنایع نظامی را قطع کرد، بنابراین سوخت را تأمین میکردیم. مجموعه بند «ق» نشستهای مختلفی را با ما گذاشتند و ما خط و ربطها را پیشنهاد دادیم که اگر اجرایی شود مقادیری برای کشور صرفهجویی به همراه خواهد داشت.
۳۱ مورد آنجا هستند که در ماه ۶ میلیون لیتر گازوئیل مصرف میکردند و مشمول بند «ق» نمیشدند. در مکاتبات متعدد با شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی این مسئله در قالب بند «ق» قرار گرفت و برایشان نامه ارسال کردیم که از چند روز آینده دیگر به شما سوخت تعلق نمیگیرد و باید به گاز روی بیاورید. استقبال بسیار خوبی شده است. ما توانستهایم جایگزینی ویژهای انجام دهیم. همه این موارد توسط شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی و ملی گاز رصد میشود. هرچه قدر میزان جایگزینی مصرف گاز بالا میرود از آن طرف مقدار مصرف سوختهای مایع کم میشد.
صرفهجویی دوم مربوط به حذف قبوض کاغذی گاز است؟ چه بازخوردی از جانب مردم دریافت کردید؟
کنتورهای برق از قدیم مستقل بوده است و هر واحد یک کنتور دارد، اما در زمینه گاز و آب کنتورهای قدیمی مشترک بوده است و از چند سال پیش مجوز کنتور مستقل صادر شد، از این رو در زمینه برق این طرح راحتتر انجام شد. برای نمونه در نظر بگیرید ما ساختمانی داریم که ۲۰ واحد است و یک کنتور مشترک دارد، ما باید بررسی کنیم و ببینیم که دریافتکننده پیامک چه فردی باید باشد. مشکلات سختی عارض است. از مدتها پیش جمعآوری شمارههای همراه و کدهای اشتراک و پستی آغاز شده است، اما مشکلاتی پیش رو داریم. با توجه به دستوری که ابلاغ شده از آذرماه باید قبوض کاغذی حذف شود؛ ما هم به اقدامها شتاب بخشیدیم و نیروهای کنتورخوان را مجاب کردیم زمانی که به خانهها و مجتمعهای ساختمانی مراجعه میکنند، شمارههای همراه را هم بگیرند، اما تا حدودی همراهی نمیکنند، زیرا برخی هم اطلاع دقیقی از موضوع ندارند و باید با توضیح مجاب شوند. با شرکت ملی گاز هم صحبت شد که تا پایان سال، با وجود اینکه تأکید شده بود قبض صادر نکنیم، اما از آنجا که هنوز زمینه کامل انجام کار فراهم نیست و در پایان سال وصول مطالبات با مشکل روبهرو میشود، تصمیم گرفته شد تا پایان سال هم قبض صادر شود.
بهطور کلی ما اکنون در استان تهران ظرف سه ماه گذشت توانستیم ۴۰ درصد مشترکان را به سامانه پیامکی متصل کنیم، اما هنوز ۶۰ درصد باقی مانده است که البته زمینه آن فراهم شده است. برای نمونه همراه قبض آخرین دوره یک کاغذ رنگی تبلیغاتی که همه گزینهها برای دریافت اپلیکیشن از طریق پیامک در آن درج شده است را به خانهها و مجتمعهای ساختمانی فرستادیم. اکنون اپلیکیشن فعال شده است و مردم هم به تدریج به سامانه متصل میشوند. امیدواریم دیگر مجبور به صدور قبض در سه ماه نخست سال 99 نباشیم، به هر حال اکنون موظف هستیم اطلاعات قبض را از طریق پیامک، اپلیکیشن و سامانههای مکانیزه برای مشترک بفرستیم.
دنبال این هستید که این مشکل را تا حدودی رفع کنید؟ به این طریق که همه واحدهای ساختمانهایی که از این به بعد ساخته میشوند کنتورهای مجزا داشته باشند و یک کنتور برای کل ساختمان نباشد؟
این کار به استقبال مردم بستگی دارد، ساختمانی با ۴۰ واحد، با لولهکشی برای هر ۴۰ واحد شبیه پالایشگاه میشود، این کار قدری دشوار است، حتی مدیریت آن هم سخت میشود (هرچند که از نظر مدیریت مصرف انرژی کاری مطلوب است)، مگر اینکه جایی برای عبور این لولهها تعبیه شود. عبور کابلهای برق سادهتر است و خطرهای آن به مراتب کمتر است تا اینکه برای نمونه ۴۰ لوله و ۴۰ کنتور گاز باشد؛ نگهداری سخت میشود.
برای همین سازندهها هم از این موضوع خیلی استقبال نمیکنند. کاری که ما انجام دادیم این است که با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (مخابرات) همکاری را آغاز کردیم، زیرا آن سازمان همه کدهای پستی را در اختیار دارد و با توجه به اینکه ۹۰ درصد شمارههای تلفن به نام خود افراد ثبت شده است و اگر هم نیست به نام نزدیکترین افراد خانوادهشان است، بنابراین مخابرات همه شماره تلفنها و کدهای پستی را در اختیار دارد و ما با آنها هماهنگ کردهایم، منتها میگویند ارائه کد پستی بدون مجوز شاید درست نباشد و ما درصدد هماهنگی هستیم تا مجوزهای لازم را از حراست بگیریم یا کدهای پستی را اداره پست به ما بدهند و شماره موبایلها را هم از مخابرات بگیریم.
همانطور که گفتم تیزرهای تبلیغاتی را توزیع کردیم و پشت سرهم تبلیغات میکنیم (برای نمونه در مترو) و بنرهای مختلفی نصب کردهایم و این موضوع را در رسانه ملی هم تبلیغ میکنیم. بهتازگی هم به نیروهای کنتورخوان گفتهایم اطلاعات را دریافت کنند و هزینه آن را هم پذیرفتیم. بهطور کلی هدفگذاری ما این است که بتوانیم در دوره پایان سال این رقم را افزایش دهیم.
در پایان اگر موضوعی است که لازم است بیان شود بفرمایید.
مطلب که بسیار زیاد است اما امیدواریم با حمایتهای مسئولان محترم و همکاری آنان بتوانیم به این طرحها جامه عمل بپوشانیم. ما پس از حوادث تهران، پلاسکو و مجلس شورای اسلامی متوجه شدیم باید در زمینه ارتباطات میان دستگاهی و مدیریت بحران خود را تقویت کنیم، مثلی هست که میگوید عدو شود سبب خیر.ما پس از حوادث تهران، پلاسکو و مجلس شورای اسلامی متوجه شدیم که باید ارتباطات میان دستگاهی و مدیریت بحران را تقویت کنیم.
با توجه به این مسائل ما توانستیم به بخش مقاومسازی ورود کنیم و این مسئله را حل کنیم. ما باید مدیریت بحران داشته باشیم. برای نمونه زمانی که شهرستان ملارد زلزله میآید و اینجا ۴ ساعت قفل میشود، باران میآید و در مترو سیل راه میافتد، اینها بحران است، ما چقدر میتوانیم به مردم بگوییم ببخشید. باید بتوانیم این مسائل را حل کنیم و من فکر میکنم رویکرد دستگاهها در این مسائل خیلی بهتر شده است (با تفاهمنامهها و تبادلنظرها).
مقام معظم رهبری در نوروز هفت یا هشت سال پیش در صحبتهایشان فرمودند که ظرفیت بسیار بالایی برای اصطکاک میان دستگاههای دولتی صرف میشود. ما باید نگاه ملی داشته باشیم، اگر قرار باشد ما فقط گاز را ببینم، دیگری فقط شهر را ببیند و سازمانی دیگری فقط راه را و دیگری آب را و...، هر نهاد و سازمانی ساز خودش را بزند، موضوع وحدت رویه نخواهد داشت، اما زمانی که همه هماهنگ هستند نتیجه کار خوب میشود.
منبع: شانا