ماجرای توتال، زنگنه و دیگران
حالا منتقدان بیژن زنگنه او را متهم میکنند چرا از ابتدا پروژه را به پتروپارس واگذار نکرده و چرا منتظر توتال مانده است. در حالی که خودشان هم میدانند در شرایط اولویتبندی پروژههای نیمهکاره و کمبود منابع مالی، اتفاقاً عاقلانهترین راه، مذاکره با توتال بود که به نتیجه هم رسید، اما چه کسی تصور میکرد برجام که با ماهها مذاکرات شبانهروزی حاصل شده بود به همین راحتی توسط ترامپ نادیده گرفته شود؟!
میگویند چرا پروژه با شرکت ایرانی شروع نشد تا بخش دوم پروژه که پیچیدهتر است به توتال واگذار میشد در حالی که مطرحکنندگان این موضوع خودشان هم میدانند هیچ شرکتی، حاضر به توسعه بخش دوم پروژه بدون در اختیار گرفتن بخش اول که سادهتر و جذابتر است نمیشد. این پروژه یک مجموعه بود که نمیتوان آن را به طور بخشی بررسی کرد.
جالب است که امروز در حالی زنگنه متهم به تأخیر در اجرای فاز ۱۱ و عدم اطمینان به شرکتهای داخلی میشود که در زمان دولت اصولگرا با ادعای حمایت از شرکتهای داخلی، نزدیک به هشت سال پروژه را معطل خارجیها نگه داشتند، اما امروز صدایش را هم در نمیآورند! وزیری هامانه اولین وزیر نفت دولت احمدینژاد در فروردین ۸۶ از تداوم مذاکره با توتال درباره فاز ۱۱ سخن گفته بود. نوذری وزیر نفت دوم دولت احمدینژاد در بهمن ماه ۸۷ گفت که توتال در اجرای فاز ۱۱ بار دیگر اعلام علاقهمندی کرده و ایران به موضعگیری اخیر این شرکت بهعنوان یک نگاه رسمی مینگرد. جالب است که نوذری دو سال قبل از آن وقتی مدیرعامل شرکت ملی نفت بود از مهلت چهار ماهه ایران به توتال خبر داده بود!
در سال ۸۸ تصمیم گرفتند پروژه را به چینیها واگذار کنند، اما چینیها آنقدر در فاز ۱۱ وقت تلف کردند که سرانجام «چون ریسک توسعه فراساحل برای چینیها بالا بود» قرارداد با آنها هم فسخ شد. آن زمان نهتنها کسی از چینیها تضمین نگرفت، بلکه حتی به عنوان پاداش، آنگونه که سخنگوی دولت وقت اعلام کرد قرار شد یک میدان کمریسکتر به آنها واگذار شود!
همان کسانی که هشت سال در فاز ۱۱ بهخاطر توتال و چین، وقت تلف کردند و در ماههای آخر دولت اصولگرا که دیگر پولی در خزانه نمانده بود، یادشان افتاد باید پروژه را به پتروپارس واگذار کنند، امروز مدعی لزوم حمایت از نیروهای داخلی و نگران تأخیر در پروژه شدهاند، در حالی که اگر کمی با دیده انصاف، این داستان را مرور کنیم صدق مدعای آنها آشکار میشود.
منبع: روزنامه اعتماد