پاسخ وزارت نفت به گزارشی درباره صادرات گاز به پاکستان
۱) انتظار میرود گزارش نویس محترم حداقل از بدیهیات و رویدادهای آن حوزه مطلع باشد، زمانی که یک دستگاه اجرایی رسمی کشور درباره یک مساله پاسخی رسمی ارائه میدهد، توجه به مفاد آن پاسخ در تهیه گزارشهای بعدی از الزامهای و مقدمات فعالیت رسانهای است، باعث تاسف است که ما امروز میبینیم برخی رسانههایی که همراه با خبرگزاری محترم مهر عمدتا در یک جناح همسو قرار دارند چشم خود را بر دهها بیانیه و پاسخ رسمی که طی یکی دو سال اخیر درباره صادرات گاز ایران از سوی وزارت نفت صادر شده بسته اند و دوباره چندماهی است به طرح همان ابهامها یا تهمتهایی دست میزنند که پیشتر برایشان جوابیه رسمی صادر شده است، این رفتار را اگر نخواهیم بخشی از ضعف شدید دانش و بینش تخصصی – حرفهای رسانههای یادشده تلقی کنیم، ممکن است ناشی از به راه افتادن یک پروژه اتهامزنی با اهداف سیاسی و با مقر فرماندهی یکسان باشد که امیدواریم حداقل دامن رسانههایی که از بودجه عمومی ارتزاق کرده یا به سازمانهای نماد اخلاق اسلامی متصل و متصف هستند از این ظن بدیهی پاک باشد. با این وصف و اگرچه توضیحات درباره وضع قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان پیشتر از سوی وزارت نفت ارائه شده بود دوباره در پاسخ به مطلب اخیر ارائه می شود.
۲)تمام تلاش خبرگزاری محترم در تهیه و انتشار گزارش مورد بحث این است که ثابت کند «عملکرد وزارت نفت طی سالهای گذشته در بیتوجهی به صادرات گاز، احتمال حذف ایران از بازار پاکستان را تقویت کرده است» نخست عملکرد وزارت نفت در زمینه صادرات گاز نشان میدهد میزان صادرات گاز از ابتدای تشکیل دولت یازدهم در سال ۹۲ تا سال ۹۸، حدودا دو برابر شده است و از ۲۵ میلیون متر مکعب (متوسط) در روز در سال ۹۲ به ۴۸ میلیون متر مکعب در روز (متوسط) در سال ۹۸ رسیده است، با این کارنامه، فقط میتوان گفت که شما چشمانتان را به روی عملکرد وزارت نفت بستهاید یا تصویری القا شده را به تماشا نشستهاید، دوم: موضوع صادرات گاز به کشور پاکستان، مسئلهای سلیقهای میان دو کشور نیست، این امر به یک قرارداد تعهدآور دوجانبه متکی است و بر همین اساس خط لوله سراسری هفتم با ظرفیت انتقال ۱۱۰ میلیون مترمکعب در روز احداث و در سرویس قرار دارد، خط یادشده بخش اصلی خط لولهای است که گاز طبیعی را علاوه بر توزیع در شبکه مصرف شرق کشور به کشور پاکستان صادر خواهد کرد اما در سوی دیگر تاکنون پاکستانیها با وجود توافقها حتی اقدام به ساخت یک متر خط لوله در کشور خود نکردهاند و آنگونه که از سخنان مقامات پاکستانی برمیآید، آنها وجود تحریمهای ایالات متحده آمریکا را مهمترین مشکل پیشروی تکمیل پروژه در کشورشان عنوان میکنند، با این حال کشور پاکستان به استناد قرارداد رسمی دوجانبه «متعهد» به دریافت گاز از ایران در نقطه صفر مرزی است و چنانچه در نهایت مشخص شود این کشور «ارادهای» برای تعهد به این قرارداد ندارد حق شکایت و مطالبه غرامت برای ایران محفوظ است. همه آسمان و ریسمانی که در این گزارش توسط خبرگزاری مهر و کارشناس مربوطه بافته شده با همین ادله قابل بطلان است، این که وزارت نفت را در حالی که یک قرارداد رسمی و تعهدآور با پاکستان دارد متهم به «بیتوجهی» میکنند افزون بر اینکه ناشی از فقر سواد و دانش حقوق قراردادی است نشان میدهد اساسا درک درستی از مقوله صادرات انرژی هم در تهیه کنندگان و مشارکتکنندگان گزارش مورد بحث وجود ندارد.
۳) پیشتر هم بارها تذکر داده بودیم که «ساده انگاری» و نگاه صفر و یک به مساله مهمی همچون صادرات انرژی میتواند زمینه ساز دور باطل خطای محاسبه شود و متاسفیم که این گوی برفی خطا در نگاه به مساله صادرات گاز در خبرگزاری مهر دائم در حال فروغلتیدن و بزرگتر شدن است، برای نمونه در این گزارش نوشته است: «ایران به عنوان دومین دارنده ذخایر گاز در جهان شناخته میشود اما هماکنون سهمی کمتر از ۲ درصد از بازار گاز جهانی را دارا است. این درحالی است که کشورهای دیگر همچون روسیه، قطر و ترکمنستان به ترتیب ۲۰، ۱۲ و ۴ درصد از صادرات گاز کل جهان را در انحصار خود دارند.» همین نکته به سادگی موید این است که نویسنده و مشاوران احتمالی تهیه این گزارش چقدر ساده انگار هستند، با مختصات، مقدمات و جغرافیای صادرات انرژی کمترین آشنایی ندارند و حتی زحمت تحقیق در حد برای نمونه خواندن دو سه مقاله تخصصی در این زمینه را به خود ندادهاند، آنقدر به مسئله ساده نگاه میکنند که از خود نپرسیدند سهم گاز در سبد مصرف داخلی کشورهایی همچون روسیه، قطر و ترکمنستان چقدر است؟ این کشورها در مجموع چقدر گاز تولید میکنند و چه میزان از آن را در داخل مصرف میکنند و در نهایت چه ظرفیتی برای صادرات آنها باقی میماند؟ آیا تراز گازی ایران شباهتی به الگوی اقتصاد گاز در کشور ترکمنستان یا قطر یا روسیه دارد؟، نمیدانند که قرار نیست هرکشوری هر میزان ذخیره گاز یا نفت داشته باشد الزاما به همان نسبت صادرکننده یا تامین کننده انرژی باشد، یکی از گرفتاریهای وزارت نفت در این دوره این است که با نویسندگان و کارشناسان مدعی طرف است که الف بای تحلیل درباره مسائل مهم انرژی را نمیدانند، این مخاطرهای جدی برای اعتبار و آبروی جامعه رسانهای کشور است که برخی رسانهها، گزارشهای متعدد درباره مسئله مهم صادرات انرژی تهیه میکنند، اما درباره بدیهیترین مسائل پیرامون آن موضوع اطلاع ندارند، مزید استحضار مخاطبان برای چندمین بار متذکر میشویم «کشور ایران با وجود الگوی خاص در تراز تولید و مصرف گاز در جهان، بخش اصلی گاز تولیدی خود را به مصرف خانگی، نیروگاهی، صنعتی و تجاری اختصاص میدهد و برابر آمارهای موجود در سال ۹۸ که آخرین آمار قطعی در اختیار است ۷.۱۲ درصد از کل گاز سبک تحویل شده (یعنی هفت درصد از همه گازی که در کشور امکان عرضه داشته است) در خطوط لوله سراسری را به صادرات گاز اختصاص داده است، کشورمان با صادرات روزانه در حدود ۴۸ میلیون متر مکعب گاز، بزرگترین صادر کننده گاز از طریق خطوط لوله در منطقه خاورمیانه است اما این حقایق در گزارش اخیر خبرگزاری مهر و گزارشهای مشابه نادیده انگاشته میشود و صرفا بر دروغ «بیتوجهی وزارت نفت به صادرات گاز» اصرار میشود. ناگفته پیداست که خواب رفتگان را میتوان هشیار کرد اما خوابزدگان مصلحتی را بیدار کردن محال است.
۴) در بخشهای دیگری از این گزارش، که در گفت و گو با فردی به نام علی نصر تهیه شده است دروغها و تهمتهای علنی به چشم میخورد، به ویژه دروغهای مصاحبه شونده که برای نمونه گفته است «مسئولان کشور پاکستان درخواست ملاقات با وزیر نفت ایران را دادند که این درخواست از سوی زنگنه پذیرفته نشد» و جالب است که خبرنگار به عنوان مسئول تهیه گزارش حتی زحمت صحت سنجی این ادعاها را به خود نمیدهد، یا تهمت عجیبی که ممکن است عامدانه و برای درج در پرونده حقوقی آینده این قرارداد مطرح شده باشد به این مضمون که «پس از تکذیب اولیه از سوی مسئولان صنعت نفت ایران مشخص شد بعضی از پیشنهادهای پاکستان از جمله تعویق زمان ساخت و نحوه صادرات گاز به این کشور مورد توافق دو طرف قرار گرفته است» و یا در جایی دیگر گفته است: «پاکستانیها که میدیدند مسئولان سیاسی ایران به دنبال مذاکره با کشورهای تحریمکننده و بهویژه آمریکا هستند و همچنین مسئولان جدید صنعت نفت ایران توافقات قبلی را نادیده گرفتهاند، احداث خط لوله آی پی را به تعویق انداخته و از موضع بالا برخورد کردند» به ویژه این جملههای اخیر که همگی دروغ و ساخته و پرداخته ذهن گوینده است میتوان شائبه نوعی همداستانی با طرف پاکستانی قرارداد را برای «استناد به متن این مصاحبه در دعاوی احتمالی آینده» ایجاد میکند و وزارت نفت از نهادهای نظارتی خواهد خواست تا این موضوع را به صورت جدی تفحص و پیگیری کنند.
۵) کارشناس مدعی، مدعی شده است که «ایران میتواند با تأمین کل نیاز گازی همسایگان، بهویژه پاکستان و هند و عراق و ترکیه درآمدی سالانه بیش از ۲۰ میلیارد دلار بیش از کل درآمد صنعت پتروشیمی کشور برای کشور به دست بیاورد» البته همه ما ایرانیان دوست داریم حتی بتوانیم گاز مورد نیاز پنج قاره جهان را هم تامین کنیم تا درآمد چشمگیری برای کشور به دست آوریم اما خوب است کارشناس مدعی محترم، نگاهی هم به ارقام و آمار ظرفیتهای تولید گاز، مصرف گاز، و ظرفیت جذب گاز در کشورهای همسایه بیندازد و بعد به ترسیم ادامهی ایده خود مشغول شوند. این هم در تداوم همان گرفتاری صدرالاشاره وزارت نفت است که با مدعیانی طرف شدهایم که بیاعتنا به حقایق و آمار، روی کاغذ، ایدههای افسانهای خلق میکنند و همانها را هم به خورد رسانههایی میدهند که هنگام شنیدن این افسانهها یک «چگونه» نمیپرسند.
۶) متاسفانه در بخشی از همین گزارش شابلون یک بیانیه حزبی سیاسی از لابلای سطور آن به چشم میآید، کارشناس محترم فرمودهاند: «متأسفانه رویکرد بیژن زنگنه وزیر نفت و تیم همراهش در طی سالهای گذشته، بیتوجهی به صادرات گاز و چشم دوختن به برجامی است که بتواند تحریمها را بردارد و مشکلات کشور را حل کند» البته گویا شعله خشم و عصبانیت یک اردوگاه سیاسی از معاهده برجام تا زمان باقی ماندن آخرین نفس این معاهده فروکش نخواهد کرد اما خطاب به ایشان باید بگوئیم تهمتزدن به وزارت نفتی که خط مقدم جبهه جنگ تمام عیار اقتصادی علیه تحریم است و تا امروز هم از این آزمون روسفید بیرون آمده است (و تداوم صادرات نفت و فرآورده در ارقام محرمانه موید این روسفیدی است) شاید در یک اردوگاه سیاسی مشخص برایتان تشویق به ارمغان بیاورد اما در خاطر تاریخ و در محضر شعور ملت ایران، تهمتهایتان خریدار و مشوّقی نخواهد یافت.
۷) در بخشی از متن گزارش، با میان تیتر «قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء؛ پای کار صادرات گاز به پاکستان» و کمی بعد در جمله «با پیگیریها و تلاشهای دیپلماتیک در سال ۸۸ کار احداث بخش ایرانی خط لوله توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء کلید خورد» تلاش شده است تا آن مجموعه را به پروژه صادرات گاز به پاکستان مربوط کند، با این حال از آنجا که در سالهای اخیر اشتباهات مکرری از سوی رسانهها در زمینه مالکیت پروژه ستاره خلیج فارس با پیمانکاری قرارگاه صورت گرفته است لازم است جهت ممانعت از بروز دوباره چنین خطای فاحشی در پروژههای دیگر تصریح کنیم: قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان یکی از صدها مجموعه ایرانی، در اجرای طرحها و پروژههای صنعت نفت حضور دارد.