توضیحات وزارت نفت به گزارشی درباره حذف گاز ایران از عراق
«بهرهبرداری از هر رویداد و یا خبری برای تخریب وزارت نفت و دستاوردهای آن در شرایط سخت تحریمها و جنگ اقتصادی به رویهای عادی برای جریان تخریب و تحریف تبدیل شده است. این رویه و رویههایی شبیه آن که البته تازگی ندارد در حالی شدت گرفته که در ماههای اخیر، روند توسعهای و پویای صنعت نفت با وجود گسترده شدن تحریمها در قالب بهرهبرداری از طرحها و پروژههای صنعت نفت و گاز در بخشهای بالادستی و پایین دستی سرعت گرفته و به طور میانگین هر هفته صنعت نفت شاهد رویدادهایی از قبیل افتتاح طرحهای پالایشی و پتروشیمی و انعقاد قرارداد طرحهای توسعهای آنهم با شرکتهای ایرانی و در بخشهای راهبردی مانند حفظ و افزایش ضریب برداشت نفت است.
انعقاد ۱۳ قرارداد توسعهای در هفته آخر مرداد و بهرهبرداری از چهار طرح نفت و گاز به ارزش ۴.۸ میلیارد دلار که در راس آن خطوط سراسری ششم و نهم گاز در هفته اول شهریورماه است از جمله رویدادهای توسعه محور صنعت نفت است که برای کشور اهمیت راهبردی دارد. اما ظاهرا قراردادهای منعقده میان آمریکا و عراق در حوزه نفت و نیرو که در جریان سفر اخیر نخست وزیر عراق به واشنگتن به امضا رسید، بیشتر خوشایند خبرگزاری فارس بوده به گونهای که این خبرگزاری به بهانه این قراردادها، با انتشار گزارشی تحت عنوان «راهبردهای سهگانه آمریکا برای حذف گاز ایران از عراق/ وزارت نفت همچنان در خواب غفلت» به تخریب وزارت نفت و تحریف دستاوردها و اقدامات صنعت نفت در شرایط جنگ اقتصادی پرداخته است. تامل در این گزارش و تحلیلهای به اصطلاح صورت گرفته نشان میدهد که دست جریان تخریب و تحریف وزارت نفت چقدر خالی است که ناچار است به مسائل و موضوعاتی بیارزش برای پیشبرد اهداف خود بپردازد.
نویسنده این گزارش در ابتدا به طور مفصل با اشاره به قراردادهای ۸ میلیارد دلاری آمریکا و عراق به تشریح راهبردهای آمریکا در این کشور شامل افزایش بهرهوری نیروگاهها، فرآورش گازهای همراه با نفت از میادین نفتی و توسعه میادین پراکنده گاز پرداخته و نتیجه گرفته است که این راهبردها در راستای کاهش وابستگی عراق به گاز و برق ایران بوده و در نقطه مقابل وزارت نفت گامی در جهت مقابله با این راهبردها و اقدامات برنداشته و یا در خواب غفلت بسر میبرد.
نویسنده با استدلال و بدون توجه به شرایط حاکم در مناسبات خارجی ایران و مهمتر مناسبات کشورهای منطقه با ایالات متحده، در واقع یا خود را به غفلت زده و یا خوانندگان خود را غافل میداند و یا اینکه میخواهد آنها را با این تحلیلهای ساده انگارانه، غافل کند. هر چند که به نظر هیچکدام از اینها نیست. صرفا آنچه هست وجود بهانهای برای روشن نگه داشتن خط جریانسازی علیه وزارت نفت و دولت است. نکته جالب اینکه نویسنده در حالی وزارت نفت را متهم به غفلت میکند که در پارگراف بعدی به یک واقعیت اعتراف می نماید و مینویسد: «در حال حاضر منابع مالی حاصل از صادرات نفت عراق به طور کامل در اختیار آمریکا است و این قراردادهای ۸ میلیارد دلاری نیز بهانه خوبی برای نگهداشت منابع مالی عراق در حساب بانکهای آمریکایی و تسلط کامل بر آنها است که میتواند تضمین کافی برای سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در این کشور را فراهم کند.»
نویسنده گزارش در ادامه بدون آسیبشناسی دقیق ماجرا و تحلیل واقعیتهای سیاسی و اقتصادی و ارائه راهکار برای مواجهه با راهبردهای آمریکا، راهکارهای عجیب و غریبی را برای مواجهه با این اقدامات آمریکا در عراق بر علیه ایران مطرح کرده است. از جمله اینکه «یکی از استراتژیهای ایران میتواند تمرکز بر توسعه ظرفیت نیروگاهی و افزایش تولید برق در عراق باشد. یعنی با حمایتهای دولت و در قالب قراردادهایی با دولت عراق، شرکتهایی مانند مپنا برای احداث نیروگاه در عراق اقدام کنند. بدین ترتیب ظرفیت تولید برق در این کشور افزایش یافته و زمینه برای صادرات گاز ایران به عراق و استفاده پایدار این گاز در نیروگاههای احداث شده فراهم میشود».
راهکار دوم عجیب و غریبتر است آنجا که از قول همان کارشناس می نویسد: «همچنین یک راهکار اساسی برای وابستگی عراق به گاز ایران وجود دارد که ما نسبت به آن بیتفاوت بودهایم. این راهکار همان رساندن گاز ایران به درب منازل مردم عراق است. یعنی الان گاز ایران در نیروگاههای عراق استفاده میشود نه در منازل مردم. در نتیجه حتی میتوان انجام لولهکشی در شهرهای استراتژیک عراق توسط شرکتهای پیمانکار ایرانی انجام شود».
نویسنده و کارشناس این گزارش گویا در تخیل و رویا زندگی میکنند و به گونهای تحلیل میکنند که گویا عراق بخشی از ایران است و دولت ایران به صورت مطلق العنان هر کاری میتواند در عراق انجام دهد و حتی به در خانههای مردم عراق گاز بکشد. این تحلیلها و راهکارهای سادهانگارانه حکایت همان ضربالمثل «کوه، موش میزاید» است. واقعا اگر حرفی برای گفتن وجود ندارد نباید زده شود هرچند در فرایند جریانسازی و تخریب و تحریف، این منطق حاکم نیست.
وزارت نفت بر اساس قراردادهای منعقده میان ایران و عراق، از خرداد ۹۶ صادرات گاز به عراق را آغاز کرد و در سال ۹۷ با انتقال گاز به جنوب این کشور، میزان صادرات گاز را افزایش داد به گونهای که با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی گسترده آمریکا در دور جدید تحریمها برای قطع واردات گاز و همچنین کارشکنیهای متعدد در داخل عراق به خصوص بازپرداخت گاز بهای صادراتی، نه تنها از میزان گاز صادراتی به عراق کاسته نشد بلکه این میزان افزایش یافت و در حال حاضر به طور متوسط روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز به عراق در قالب دو خط لوله یکی به بغداد (۳۵ میلیون متر مکعب) و دیگری به بصره (۱۵ میلیون مترمکعب) صادر میشود.
افتتاح خطوط لوله ششم و نهم گاز سراسری در جنوب غرب و غرب کشور هم کمک قابل توجهی در جهت پایداری و حتی افزایش میزان صادرات گاز به عراق میکند. در این راستا فشارهای متعددی از سوی آمریکا و حتی متحدین منطقه ای آنها برای قطع واردات گاز و حتی برق از ایران صورت گرفته که بعد از گذشت ۳ سال این تحرکات به نتیجه نرسیده است. انعقاد قراردادهای اخیر میان آمریکا و عراق جدای ملاحظات سیاسی حاکم بر آن، از الزامات اقتصادی و حتی امنیتی خاصی برخوردار است که باید به آنها توجه داشت و بدون توجه به این الزامات نباید نتیجه گیری نادرستی صورت گیرد. ایران و عراق به عنوان دو کشور همسایه، دوست و برادر در سالهای اخیر ثابت کردهاند که با وجود فشارهای خارجی، از مناسبات پایدار سیاسی و اقتصادی برخوردار هستند و اسیر مجادلات و فشارهای زودگذر نخواهند شد. قطعا وزارت نفت و دولت جمهوری اسلامی ایران با ملاحظه منافع ملی در بلندمدت، در توسعه مناسبات با عراق از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد».