نبض نفت - یخهای رابطه بین نفت و دانشگاه در ایران در حال آب شدن است و امید میرود صنعت نفت و جامعه دانشگاهی ایران با ریلگذاری مناسبی که ایجاد شده، زمینه رشد و توسعه فنی و علمی متقابل یکدیگر را فراهم کنند. حضور دانشگاهها در طرحهای مطالعاتی صنعت نفت بهویژه در حوزه راهبردی افزایش ضریب برداشت از میدانهای نفت و گاز کشور، مقدمه و در عین حال سازوکار اصولی برای پیوند میان نفت و دانشگاه است که زمینه آن در چند سال اخیر فراهم شده است.
در حال حاضر ۵۰ درصد ذخایر نفت و ۴۰ درصد ذخایر قابل برداشت گاز ایران تحت مطالعه و پژوهش ۱۳ دانشگاه و مرکز پژوهشی مطرح کشور قرار دارد که امری بیسابقه در تاریخ صنعت نفت و تاریخ دانشگاهها در ایران است. یکی از خلأها و آفتهای بزرگ توسعه در ایران در یک قرن گذشته، عدم ارتباط و پیوند میان دو عنصر اساسی توسعه ایران یعنی صنعت نفت بهعنوان مزیت اصلی و پیشران اقتصاد ایران از یک سو و حوزه تولید علم و فناوری (دانشگاهها و مراکز پژوهشی) از سوی دیگر است. این عدم ارتباط بهطور محسوسی سبب ناکارآمدی و آسیبپذیری تاریخی و پایدار صنعت نفت و به دنبال آن اقتصاد ایران بهطور عام شده است.
ساختار صنعت نفت با توجه به پیریزی آن بر اساس قواعد و منافع شرکتهای خارجی متولی مطالعه، کشف، تولید و صادرات و مصرف از ابتدا تافتهای جدا بافته از اقتصاد، اجتماع و سیاست ایران بود. ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ اگرچه به لحاظ سیاسی، نفت را به دامان ایران برگرداند، در حوزه اقتصادی، صنعتی و اجتماعی، صنعت نفت همچنان بر روال گذشته ادامه مسیر دارد و متأسفانه این شرایط پس از گذشت دههها همچنان ادامه دارد. در شرایطی که تحت تأثیر فضای سیاسی و سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی، آسیبپذیری صنعت نفت و اقتصاد ایران در پرتو نهادینه نشدن صنعت نفت در بدنه اقتصادی- اجتماعی ایران به یک معنا و وابستگی بیرونی اقتصادی، فنی، توسعهای صنعت نفت به معنای دیگر دوچندان شد. بهطور خاص، نماد غربت صنعت نفت در ایران، عدم ارتباط با حوزه دانشگاهی کشور است که شاید در ابتدا اصولاً صنعت نفت، حوزه دانشگاهی ایران را به لحاظ توانمندی و ظرفیت علمی و فنی برای رفع نیازهای خود به رسمیت نمیشناسد و کاملاً نگاه به بیرون دارد.
این شرایط تاریخی و نگاه غریب سبب شد که صنعت نفت انگیزه و اهتمامی برای بهرهگیری از حوزه دانشگاه و تلاش در جهت تقویت برای پاسخگویی به نیازهای فنی، مدیریتی و اقتصادی خود نداشته باشد. در مواردی که احساس نیاز داخلی میکند خود متولی تأسیس دانشگاه صنعت نفت و پژوهشگاه صنعت نفت میشود که این اقدام نیز به جدایی بیشتر صنعت نفت و جامعه دانشگاهی منجر شده است. آسیب این شرایط خیلی سریع و فوری بر خود صنعت نفت وارد شد. زمانی که تحت تأثیر نوسانات و تحولات سیاست خارجی ایران بهخصوص در چهار دهه اخیر این صنعت به لحاظ وابستگی فنی و علمی به خارج کشور در پرتو تحریمهای آمریکا این آسیب جدیتر خود را نشان میدهد.
نکته قابلتوجه اینکه در بروز این شرایط مقاومتهای جدی در بدنه صنعت نفت برای بهرهمندی از ظرفیتهای علمی و پژوهشی داخلی وجود داشته و دارد. این مهم در اظهارات دیروز وزیر نفت در مراسم امضای قرارداد همکاری مطالعاتی با ۱۳ دانشگاه مطرح کشور نیز کاملاً مشهود است: «دانشگاهها قلب پیوندی برای نفت هستند. بدانید نفت با تمام قدرت سعی میکند، شما را دفع کند و شما (دانشگاه) هم حوصله کنید.» تعبیر آقای زنگنه کاملاً درست و دقیق است که عملاً صنعت نفت در برابر ورود دانشگاههای داخلی به این صنعت مقاومت دارد. البته به دانشگاه و حوزه پژوهش هم این ایراد وارد است که در مقابل مقاومت صنعت نفت برای بهرهگیری از ظرفیتهای آنها کوتاه آمده و عملاً به لحاظ تاریخی پذیرفته که نمیتواند نیازهای علمی، فنی، مطالعاتی و پژوهشی صنعت نفت را در حوزههای مختلف تأمین کند. این مسئله به توان و توسعه علمی دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخل کشور آسیب جدی وارد کرده است. به این معنا که عملاً دانشگاه نه نیازهای علمی صنعت نفت را تأمین کرده و نه از ظرفیتها و فرصتهای فنی و مهندسی صنعت نفت در جهت ارتقای سطح علمی و پژوهشی خود استفاده کرده است.
مسئله تأسفبرانگیز اینکه تا یک دهه پیش کمتر از تعداد انگشتان دو دست، استادان و پژوهشگران صاحبنام در حوزه راهبردی مهندسی مخازن نفت و گاز در دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخلی وجود داشت. تحریمهای یک دهه گذشته و آسیبهای بالای آن از یک سو و ایجاد اراده در مدیریت صنعت نفت در طول این سالها از یک سو مقاومت صنعت نفت در برابر دانشگاهها را تا حد زیادی شکست و از سوی دیگر پایانی بر بیانگیزه بودن دانشگاهها برای حضور در صنعت نفت را رقم زد. پس از بیش از یک قرن، زمان آن فرا رسیده که صنعت نفت به باور بهرهمندی از ظرفیتهای دانشگاههای داخلی برسد و در مقابل دانشگاهها و مراکز پژوهشی به آمادگی لازم به لحاظ علمی و فنی برای پاسخگویی به نیازهای روز صنعت نفت برسند. این شرایط هم میتواند آسیبپذیری صنعت نفت را کاهش دهد و هم به ارتقای علمی ساختار دانشگاهی و پژوهشی کشور منجر شود. حرکت اخیر صنعت نفت در گرایش به دانشگاهها و مراکز پژوهشی داخلی به شرط پایدار بودن و مهمتر از آن به شرط واقعی بودن به نفع توأمان صنعت نفت و دانشگاه و در کل اقتصاد و اجتماع ایران است.
منبع: روزنامه اعتماد