ایران؛ بزرگترین پرداختکننده یارانه انرژی در جهان
آمار تفکیکی نشان میدهد ایران حدود ۵ میلیارد دلار یارانه به نفت، ۱۲.۵ میلیارد دلار یارانه به برق و ۱۲.۲ میلیارد دلار یارانه به گاز تخصیص داده است، پس از ایران، چین با ۲۱.۷ میلیارد دلار یارانه نفت و ۳.۸ میلیارد دلار یارانه برق در جایگاه دوم قرار داشته است.
البته نکته اینجاست که چین با تولید ناخالص داخلی حدود ۱۴.۸۶ هزار میلیارد دلار دومین اقتصاد بزرگ جهان در سال ۲۰۲۰ بوده و ۳ میلیون و ۳۸۱ تن معادل نفت انرژی مصرف کرده است.
با این مختصات باز هم از نظر پرداخت یارانه انرژی پس از ایرانی قرار گرفته که در سال ۲۰۲۰ با تولید ناخالص داخلی ۱۹۲ میلیارد دلاری رتبه ۵۱ اقتصاد جهان را داشته و ۲۶۸ میلیون تن معادل نفت، انرژی مصرف کرده است، اما هدف از پرداخت این یارانه انرژی در ایران چه بوده و آیا به آن رسیده است؟
یارانه انرژی جهان در ۲۰۲۰
در سال ۲۰۲۰ مقدار یارانه پرداختی انرژی در جهان ۴۰ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ بوده و با رقمی حدود ۱۸۱ میلیارد دلار به پایینترین سطح از سال ۲۰۰۷ تاکنون رسیده است. به عبارتی دیگر، حدود ۵۰ میلیارد دلار کمتر از سال ۲۰۱۹ بوده است.
در میان انواع سوخت، یارانه فرآوردههای نفتی همچنان در این سال بیشتر از دیگر سوختها بوده است؛ با رقمی حدود ۹۰ میلیارد دلار، در این سال، یارانه پرداختی به سوخت مصرفی خانهها از یارانه سوخت مصرفی حملونقل پیشی گرفت.
در انرژی مصرفی خانگی، یارانه سوخت فسیلی تولید برق با ۵۰ میلیارد دلار در رتبه اول، گاز با ۳۵ میلیارد دلار یارانه در رتبه دوم و زغالسنگ با ۱.۷ میلیارد دلار یارانه در رتبه سوم قرار داشت.
اهداف یارانهها
براساس یک تعریف جهانی، هدف از یارانه انرژی، حفظ قیمتهای پایین برای حمایت از مصرفکنندگان است، اما این یارانهها هزینه بالایی دارند و دولتها باید هزینه زیادی را برای تأمین این یارانهها بپردازند.
این مسئله میتواند مانع تلاش دولتها برای کاهش کسری بودجه شود و سرانجام پرداختکننده نهایی هزینه این یارانهها خود مردم هستند که اغلب با تورم و کاهش قدرت خرید به سبب استقراض دولت روبهرو میشوند.
از سوی دیگر پرداخت یارانه به انرژی در صورتی که بهدرستی طراحی و در اقتصاد سالم پرداخت نشود، سیگنالی غلط را به جامعه مخابره میکند، مبنی بر اینکه نیازی به اصلاح الگوی مصرف، ارتقای بازده وسایل انرژیبر، افزایش بازده نیروگاهها و بهرهوری صنعت وجود ندارد، همین مسئله مصرف انرژی را بیشتر و یارانه پرداختی به آن را نیز تشدید میکند و اقتصاد را در دوری باطل به دام میاندازد.
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی در این باره میگوید: «از دلایلی که دولتها اقدام به پرداخت یارانه انرژی میکنند، میتوان به ایجاد رفاه بهویژه برای قشور ضعیف یا حمایت از یک بخش خاص مانند صنایع رو به رشد اشاره کرد، اما این یارانهها در یک اقتصاد سالم و بر اساس تعاریف دقیق پرداخت میشود و به نتیجه هم میرسد.»
بهروزیفر ادامه میدهد: «برای مثال یارانهای که در هند پرداخت میشود، سرانجام هدف ابتدایی را محقق میکند؛ سبب فقرزدایی میشود و منابع هدر نمیروند. این خیلی مهم است که منابع تخصیصدادهشده سبب تحقق هدف شود، البته دولتها اغلب از محل منابع خود اقدام به پرداخت یارانهها میکنند، اما در ایران یارانهها عدمالنفع است بدان معنا که دولت از مبلغی که میتواند بگیرد میگذرد، نه آنکه منابعی را از محلهای دیگر مانند مالیات به این موضوع اختصاص دهد.»
رابطه یارانه و مصرف انرژی در ایران
ترازنامه انرژی کشور برای سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۹-۲۰۱۸) نشان میدهد که براساس تازهترین اطلاعات موجود، سرانه مصرف نهایی انرژی ایران به ۱.۷ برابر میانگین جهانی رسیده است. در سال ۲۰۲۱ میلادی با در نظر گرفتن رشد مصرف انرژی در ایران و روند معکوس سرانه مصرف انرژی در جهان، این نسبت بیشتر نیز شده است.
اما آخرین ترازنامه انرژی کشور شدت مصرف گاز را در ایران ۶.۴ برابر و نفت خام و فرآوردههای نفتی را ۱.۴ برابر میانگین سرانه مصرف جهانی گزارش میکند، تنها در سال ۱۳۹۷ میزان بهرهوری مصرف انرژی ۱۱.۱ درصد کاهش داشته که نشاندهنده اتلاف انرژی و همینطور یارانههاست.
حمیدرضا صالحی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران با اشاره به ناموفق بودن یارانههای انرژی در ایران بیان میکند: «ایران بالاترین سطح یارانه انرژی را در جهان دارد، اما آیا این یارانهها باعث شده که رفاه در ایران بیشتر از کشورهای دیگر باشد؟ همین مسئله نشان میدهد یارانهها نمیتوانند سطح رفاه را در ایران بیشتر کنند. حتی این یارانهها در یک اقتصاد بیمار زمینه ناکارآمدی بیشتر اقتصاد را ایجاد کردهاند و همین مسئله هر روز سطح رفاه را کاهش میدهد.»
او ادامه میدهد: «یک اقتصاد نابکار نمیتواند خروجی داشته باشد. یارانههای گزافی که ایران برای انرژی در نظر گرفته، مسئله رقابتپذیری را هم از بین برده و سبب شکلگیری امضاهای طلایی شده که جامعه را منفعل کرده است. این مسئله نرخ مشارکت مردم را نیز کاهش داده است.»
صالحی با بیان اینکه اگر یارانهها هدفمند بود شاید میتوانست از قشر ضعیف حمایت کند، تأکید میکند: «متأسفانه یارانهای که امروز به قشور ثروتمند جامعه میرسد چند برابر قشور ضعیف است. باید نگاه کرد که در جهان چگونه از ابزار یارانه در بستر اقتصادی سالم استفاده میکنند و چگونه به هدف میرسند. برای نمونه ترکیه امروز به دو دهک ضعیف جامعه به ازای ۱۴۰ کیلووات مصرف برق یارانه میدهد. هدف مشخص است و به نتیجه هم میرسد.»
وی با اشاره به اینکه اگر یارانهها اصلاح شود قشر متوسط قوی میشود و قشر ضعیف را هم با خود به بالای خط فقر میکشد، میگوید: «اگر کسبوکارها با محوریت قشر متوسط جامعه رشد کند، کیک اقتصاد هم بزرگ میشود و افزون بر افزایش قدرت خرید مردم، درآمد دولت نیز از محل مالیات بیشتر میشود، اما اکنون نتیجهای جز افزایش مصرف انرژی، تشدید فقر، کاهش بهرهوری و ناترازی بودجه نداشته است. این یارانه از جیب مردم فقیر به دهکهای ثروتمند جامعه داده میشود.»
رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران با اشاره به اینکه دولت باید هنرمندانه این یارانهها را تبدیل به درآمد با پشتوانه برای مردم و همینطور افزایش رفاه و سطح بهداشت کند، توضیح میدهد: «نباید یارانههای انرژی در این سطح و آن هم به نادرستترین شکل پرداخت شود. دولت باید از خود سؤال کند که چرا ۸۶ میلیارد دلار در سال یارانه انرژی میدهیم، اما رفاه بیشتر نمیشود؟ و آنگاه دست به اصلاحات بر اساس یک سند راه انرژی بزند.»
افزایش قیمت انرژی به چه قیمتی؟
اما پرسش اینجاست که اگر امروز ایران همه یارانههای انرژی را حذف کند، آیا با این مبالغ دریافتی از جامعه میتواند سطح رفاه را بالا ببرد و توسعه ایران را رقم بزند؟ مجلس شورای اسلامی این روزها طرحهایی را در قالب حذف یارانههای سوخت و پرداخت یارانههای نقدی بیشتر دنبال میکند، اما آیا این طرح از نظر علم اقتصاد قابل دفاع است؟
بهروزیفر، کارشناس انرژی در این باره میگوید: «پاسخ این پرسشها منفی است. کدام کشور را میتوان در نقشه جهان یافت که یارانه سوخت را حذف کند و منابع حاصل را به دست مردم بدهد؟ آیا این هدف اصلی یارانههاست؟ اینکه بنزین و گاز و برق را به قیمت واقعی بفروشیم، اما به جای ۴۵ هزار تومان یارانه نقدی، ماهانه ۴۵۰ هزار تومان به هر نفر پرداخت کنیم؟ این یک اشتباه فاحش است.»
وی توضیح میدهد: «درست است که ایران یک کشور ثروتمند از جهت منابع انرژی است و یارانهها نیز از جیب دولت پرداخت نمیشود، اما افزایش قیمت حاملهای انرژی نیز در ایران اگر سبب توسعه صنعتی نشود و بهصورت نقدی به مردم داده شود، رفاهی ایجاد نخواهد کرد.»
بهروزیفر ادامه میدهد: «ما از ابتدا به دنبال هدف خاصی از پرداخت یارانهها نبودهایم و فقط میخواستیم انرژی بهدست مردم ارزانتر برسد، اما الان طرحهایی که برای اصلاح یارانهها دست به دست میشود، مخربتر از یارانه پنهانی است که پرداخت میشود. اگر ما همین امروز هم قیمتها را افزایش دهیم و یارانهها را ۴۵۰ هزار تومان کنیم، مورد اقبال عمومی قرار خواهد گرفت، اما این نهتنها رفاه بهدنبال ندارد، بلکه تبعات بیشتری برای قشور آسیبپذیر هم دارد. تورم مدام بیشتر میشود و ماه به ماه ارزش یارانه نقدی هم از دست میرود. منابعی هم برای توسعه صنعتی و حتی نگهداشت صنایع مرتبط با انرژی باقی نمیماند و هر روز شرایط بدتر میشود.»
اما چاره چیست؟
اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران در گزارشی عنوان میکند: «حذف یارانهها به معنای تخصیص بهتر منابع در نظام انرژی، آشکارسازی مشوقها برای صرفهجویی انرژی و سرمایهگذاری بیشتر در فناوریهای کارآمدتر و پاکتر است. منابع مالی حاصل از حذف یارانهها میتواند برای تأمین اهداف سیاست عمومی از جمله پشتیبانی هدفمند برای دسترسی فقرا به انرژی، اختصاص یابد.
بدیهی است که انجام اصلاحات در حوزه انرژی، اقدام آسانی نیست، چراکه اصلاح قیمت اثر مستقیمی بر زندگی روزانه مردم میگذارد. اما شواهد و نتایج بررسیهای پرشمار تأییدکننده این موضوع است که طراحی درست و اجرای دقیق اصلاحات در حوزه انرژی سرانجام منافع مستحکمتری را برای جامعه به ارمغان میآورد.»
ضمن آنکه اگر گامها بهدرستی برداشته شود و مردم مطمئن باشند که افزایش قیمت حاملهای انرژی تأثیری مستقیم و غیرمستقیم در سطح رفاه و بهداشت و اشتغال آنها دارد، احتمال دارد حامی اصلاحات خواهند شد؛ اما افزایش یارانه نقدی همه دهکهای جامعه مخربترین نوع اصلاحات است، از این رو باید با تأمل اقتصادی و برنامهریزی دقیق به سمت طبقات پایین نمودار بزرگترین پرداختکنندههای یارانه انرژی در جهان حرکت کرد.
منبع: روزنامه ایران