روسفیدی برای نبض نفت، روسیاهی برای پتروشیمی مدعی
فروردین سال 1399 و در بهبوحه وضعیت حاد کرونایی کشور و تعطیلی دو هفتهای ابتدای سال نو در اقدامی عجیب، یکی از پتروشیمیهای استان خوزستان به خاطر انتشار مطلبی از کارگران خود در نبض نفت که یکی از کارگران شاغل در آن پتروشیمی بود در دادگاه انقلاب اعلام شکایت کرد و انتشار خبر و مطلب آن کارگر را نشر اکاذیب دانست. در آن خبر کارگر مذکور فقط به برخی بیعدالتی و نابرابریهای صورت گرفته در آن پتروشیمی اعتراض کرده بود و از مسئولان آن شرکت خواسته بود به تبعیض و بیعدالتی بین نیروهای رسمی، پیمانی و پیمانکاری پایان دهند.
در حالی که در چند سال گذشته پایگاه خبری نبض نفت در قالب صدای مخاطب بسیاری از این گونه مسائل و مشکلات موجود در شرکتهای پتروشیمی یا مجموعههای نفتی دیگر را صرفاً به خاطر رفع مشکلات قشر ضعیف کارگر منتشر کرده بود و بیشتر این خبرها در قالب صدای مخاطب منعکس شده بود بسیاری از مدیران شرکتها بعد از انتشار این گونه خبرها سعی کردهاند مشکلات مجموعه را حل کنند اما این شرکت پتروشیمی به جای حل مشکلات در مجموعه خود اقدام به طرح شکایت در دادگاه انقلاب کرد.
در وهله اول سردبیر پایگاه خبری نبض نفت با رایزنی با روابط عمومی آن شرکت سعی کرد این موضوع به صورت مسالمتآمیز حل شود و حتی تاکید شد اگر این مشکلاتی که در خبر مذکور منتشر شده در آن شرکت وجود ندارد مستندات مربوطه در اختیار این رسانه قرار گیرد تا مستندات در قالب خبر منتشر شود و حتی تکذیبیه آن مجموعه نیز منتشر خواهد شد اما مدیران وقت مجموعه غره به جایگاه و پست و مقام خود که منتخبین دولت اصلاحطلب قبل بودند تاکید کردند که موضوع باید موضوع در دادگاه رسیدگی شود و جلوی این قبیل اطلاع رسانیها گرفته شود!!!
پس از اینکه رایزنی اولیه برای حل مسالمتآمیز موضوع نتیجه نداد مدیرمسئول، سردبیر و مدیر تبلیغات پایگاه خبری نبض نفت در واپسین روزهای فروردین 1399 در دادگاه انقلاب حاضر شده و با ارائه برخی مستندات از خود دفاع کردند. باید تاکید شود که اصرار بر حضور در دادگاه و پاسخگویی به اتهامات وقتی انجام شد که با شرایط بسیار بدی از نظر کرونا مواجه بودیم اما مسئولان نبض نفت بر اساس ابلاغیه دادگاه محترم و در موعد مقرر در دادگاه حضور یافته و از خود دفاع کردند.
پس از گذشت سه ماه و در تیر ماه 1399رای اولیه دادگاه اعلام شد و پایگاه خبری نبض نفت از اتهامات مطرح شده تبرئه شد. اما با گذشت حدود شش ماه از رای صادر شده مسئولان پتروشیمی مذکور همچنان مصرانه بر این موضوع که میتوانند این اتهام را به این پایگاه خبری انتساب دهند نسبت به رای اولیه دادگاه معترض بودند و معتقد بودند که رای صادر شده باید تغییر کند. بنابراین دوباره دست به کار شدند و نسبت به رای دادگاه محترم معترض شدند.
رای اولیه دادگاه بدوی در دستگاه محترم قضایی بررسی شد و 24 شهریور رای قطعی صادر شد نتیجه رای روسفیدی برای نبض نفت و جامعه رسانهای کشور بود و روسیاهی برای آن پتروشیمی مدعی و مدیرانی که صرفا عملکرد خود را بیچون و چرا درست و بینظیر میدانند و تاب هیچگونه انتقادی را ندارند. در این رای از اتهامات وارد شده به نبض نفت اعلام برائت شد.
در خصوص این پرونده چندین نکته حائز اهمیت وجود دارد:
1- رای محترم دادگاه و جلسه اول دفاعیه زمانی انجام شد که مدیران حسن روحانی در آن شرکت مدیریت میکردند و حجهالاسلام سیدابراهیم رئیسی نیز ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشتند.
2- رای دادگاه صالحه نشان داد که بسیاری از رسانههای معاند و دشمنان نظام در خصوص قوه قضائیه فقط سیاهنمایی میکنند. دادگاه محترم با بررسی دقیق و دلسوزانه نشان داد طرفدار مظلوم است و کسی که از مظلوم حمایت کند این قوه هم از وی حمایت خواهد کرد.
3- هدف و نیت اصلی نبض نفت از انتشار این خبر و خبرهای مشابه دیگر صرفاً رساندن صدای آن کارگران مظلوم به مدیران آن شرکت و شرکتهای مشابه بوده و هست اما مدیران آن شرکت به جای رفع مشکل و شنیدن صدای آن کارگران در صدد خفه کردن صدای رسانهها برآمدند که خوشبختانه تیر آنها به سنگ خورد.
4- وقتی نیت شما خیر باشد خدا هم با شما خواهد بود. حمایت از قشر ضعیف کارگر به ویژه نیروهای ارکان ثالث همواره از سیاستها و رویکردهای این رسانه بوده و همواره سعی خواهیم کرد صدای این قشر مظلوم و ضعیف را به مسئولان محترم برسانیم.
5- پتروشیمی مذکور در حالی مدعی رضایت تمام همکاران و مجموعه خود بود که در طول دو سال گذشته خبرهای منفی متعددی از این مجموعه در فضای رسانهای کشور منتشر شده بود اما به خاطر هیچ کدام از آن موارد صدایی از مدیران روابط عمومی و بخش حقوقی مجموعه بلند نشد چون هیچ حرفی برای گفتن نداشتند. اقدام به خودکشی و حلقآویز شدن یک کارگر به نشانه تبعیض و اعتراض به مشکلات معیشتی، تیراندازی به سمت اتوبوس حامل کارکنان و ... نشان از مدیریت بسیار خوب آن مجموعه داشت که فکر میکردند درون شرکت همه چی گل و بلبل است و هیچ مشکلی درون مجموعه وجود ندارد. در واقع مدیران مجموعه نقش کبکی داشتند که مشکلات را نمیدیدند و برای ندیدن مشکلات سر خودشان را زیر برف کرده بودند.
6- هنجارشکنی و بزن و برقص کارکنان مجموعه و انتشار در بسیاری از رسانههای داخلی و رسانههای آن طرف آب مانند ایران اینترنشنال نیز نمونه دیگری از مدیریت بسیار خوب این شرکت بود. انتشار آن فیلمها آنقدر بد بود که صدای امام جمعه بسیاری از شهرهای خوزستان را هم درآورد.
7- مدیران روابط عمومی آن شرکت باید بدانند که برای رفع تبعیض و بیعدالتی یا موارد مشابه که در خبر نبض نفت در آن پتروشیمی به آن اشاره شده بود دادگاهی کردن یک رسانه به خاطر انتشار یک خبر مشکلی را حل نمیکند همان طور که پیدا کردن کارگران یا افرادی که خبر را در اختیار رسانه قرار میدهند و اخراج کردن آن کارگر یا کارمند مظلوم مشکلی را حل نمیکند بلکه مدیریت مجموعه باید آنقدر با تدبیر عمل کند که همه نیروها از شرکت خود راضی باشند و آن شرکت را از خود بدانند. یاد بگیرید و برایتان تجربه شود که شکایت از رسانه یا اخراج کارگر یا کارمند دردی از شما دوا نخواهد کرد و با این کار نمیتوانید بر مشکلات مجموعه سرپوش بگذارید.
8- یکی از نکات خندهدار این پرونده شکایت از مدیر آگهی و تبلیغات نبض نفت بود. در حالی که بخش حقوقی و روابط عمومی یک مجموعه هنوز اصول اولیه مربوط به خبر را نمیدانند و اطلاع ندارند که مدیر تبلیغات ارتباطی به محتواهای خبری مجموعه ندارد پای مدیر تبلیغات و جذب آگهی نبض نفت را هم به پرونده باز کردند تا مشخص شود هیچ شناختی از رسانه ندارند. بنابراین از چنین مدیریتی نباید توقع شقالقمر داشت.
9- لازم است مدیران مدعی این شرکت و سایر شرکتهای فعال در صنعت نفت کشور بدانند اگر اجازه ندهند کارگران و کارکنان مجموعه خود صدای خودشان را به رسانههای دلسوز در کشور برسانند در نهایت صدای آن کارگران یا کارمندان را در رسانههای آن طرف آب دریافت خواهیم کرد و این یک موضوع بدیهی است. رسانههای فعال در کشور در بدترین حالت ممکن باز دلشان با این آب و خاک است چه رسد به رسانهای مانند نبض نفت که همواره سعی میکند در انتشار اخبار و مطالب خود مصالح کشور را در نظر گرفته و سوژه دست بیگانگان ندهد. حرکت زیر سایه و پرچم ولایت فقیه جزء رویکردهای ما بوده و ادامه دادن این رویکرد برای مجموعه اولویت اول تلقی میشود.
10- از آنجا که این شرکت پتروشیمی خود از زیرمجموعههای بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور میباشد شاید لازم باشد که در ابعاد بزرگتر نیز مدیران بالادستی چنین مجموعههای بزرگی با بینش و تدبیر بیشتری بر عملکرد مدیران زیر مجموعههای خود نظارت داشته باشند و در برخورد با مواردی از این دست مسیر بهتری را تعیین نمایند به هر حال اشتباه زیردستان و زیرمجموعهها به پای بزرگان هم نوشته خواهد شد و قضاوت مواردی از این دست نه با زور و نه با قلم بلکه در اذهان عمومی شکل خواهد گرفت که در شرایط کنونی رویه بدبینی و فاصله گرفتن اقشار عمومی جامعه را از مدیران بیشتر خواهد کرد.
در پایان هم امیدواریم دولت جدید و دستگاه قضا با رویکردی حمایتی آنچنان که از شعارها و بیاناتشان پیداست نسبت به اقشار عمومی جامعه و بخصوص قشر کارگری و کارمندی در تمامی سطوح به ویژه بزرگترین صنعت کشور(نفت) زمینه را برای رفاه و آسایش بیشتر فراهم آورند و در این مقوله از نقش رسانه و اطلاع رسانیهای آن برای پیدا کردن نقاط ضعف و انتقادی غافل نشوند.
و من الله توفیق