تحقق بازگشت ظرفیت تولید به دوره پیش از تحریمها
مهمترین فعالیتهایی را که در مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران انجام میشود تشریح کنید.
فعالیتهای این مدیریت را میتوان در چند بخش توضیح داد. از جمله فعالیتهایی که در این مدیریت انجام میشود، میتوان به تهیه و تدوین برنامههای کلان یکساله، پنجساله و ۲۰ ساله اشاره کرد. برنامههای سالانه بهطور مرتب تهیه و به اطلاع و تصویب هیئتمدیره شرکت ملی نفت ایران میرسد.
با وجود برنامهریزی انجامشده برای اجرای برنامه پنجساله ششم، اکنون این برنامه از پنج سال فراتر رفته و وارد سال ششم شدهایم و بر همین اساس در این سالها امکان ارائه برنامه بعدی از سوی این مدیریت وجود نداشت؛ اگرچه برای برنامه هفتم توسعه، چارچوبهای کلان و کلی تدوین و آماده شده است که با تمدید برنامه ششم تا سال ۱۴۰۲ باز هم امکان ارائه آن وجود ندارد.
بررسی اقتصادی طرحها و پروژهها و بودجهریزی از دیگر فعالیتهای این مدیریت است. در این مدیریت اقتصادی بودن طرحها ارزیابی میشود و متناسب با عملکرد طرح و به موازات پیشرفت فیزیکی آنها برای فعالیتهای اجرایی بودجه اختصاص مییابد. بودجهریزی و پیگیری آن که ریزهکاریهایی بسیار دارد از وظایف این مدیریت است.
این مدیریت، همچنین، مصوبههای هیئتمدیره شرکت ملی نفت ایران را به شورای اقتصاد میبرد تا مصوبههای این شورا را دریافت کند که البته برای دریافت مصوبه، مدیریت برنامهریزی تلفیقی باید توجیههای کافی فنی/ اقتصادی را به شورای اقتصاد ارائه کند. تخصیص بودجه برای اجرای پروژهها منطبق با پیشرفت پروژه موضوعی است که با جدیت و شفافیت در این مدیریت دنبال شده است.
موضوع واریز بودجه اختصاصیافته برای پروژه به حساب پیمانکار مربوطه از اصلیترین اقدامهایی است که پیشتر اجرا نمیشد و با ایجاب ضرورت عملی شده است. متأسفانه در دورههای گذشته شاهد بینظمیهایی در بعضی شرکتها بودیم که حاصل تصمیمهای اشتباه برخی مدیران بود. این موضوع ما را مجبور به نظمدهی بیشتر برای تخصیص بودجه کرد. برای نمونه بودجهای برای شرکتی تخصیص داده میشد و بهطور صریح اعلام میشد که این بودجه مربوط به فلان پروژه است، اما بودجه تخصیص داده شده، از سوی مدیر آن شرکت، در محلی دیگر و بر اساس اولویت مدنظر مدیر هزینه میشد. برای جلوگیری از چنین اقدامهایی بنا شد که پس از آن بهطور مشخص بودجه به حساب پیمانکار همان پروژه واریز شود.
ارزیابی هزینههای پروژه اقدام دیگری بود که آثاری قابلتوجه بهدنبال داشت. پیش از این در بعضی مواقع قیمت فعالیتهایی که در پروژهها انجام میشد، در سازمانهای مختلف تفاوتهایی داشت و برای یک اقدام مشخص، چند قیمت ارائه میشد؛ به همین منظور واحد ارزیابی هزینه به لحاظ سازمانی تشکیل شد. اگرچه چنین واحدی پیشتر نیز وجود داشت، در ساختار سازمانی نبود و با ایجاد رسمی این ساختار، شفافیت برای قیمتها بهوجود آمد.
برای اجرای این موضوع نشستهای مدونی با شرکتها برگزار شد تا قیمتهای مناسب و صحیح استخراج شود و خروجی این نشستها دائم در سایت مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران تغذیه و پیوسته بر مبنای قیمتهای واقعی پروژهها و کارها، فهرست قیمت روزآمد میشود.
در حوزه بودجه و اقتصاد پروژهها، ارزی/ ریالی کردن اقدام مؤثر دیگر بود. بهمنظور نظمدهی بیشتر به اقتصاد پروژهها و طرحها و تصحیح هزینهها، ارزی/ ریالی کردن پروژهها دنبال شد. در واقع با این اقدام، پرداخت پروژهها و تخصیص بودجه بهطور مشخص برای بخش ریالی، ریالی و برای بخش ارزی، بهصورت ارزی در نظر گرفته میشود.
برای نمونه در یک شرکت تولیدی برای خرید درِ ورودی تأسیسات قیمت ارزی محاسبه شده و بنا بود این در با قیمت دلاری ساخته شود که این موضوع رصد شد و پس از ارزیابی، قیمت واقعی آن اعمال و بهصورت ریالی تخصیص بودجه انجام شد.
درباره موضوع پرداخت به پیمانکاران در این مدیریت چالشهایی هم بوده است. در سالهای اخیر مطرح شد که با هدف نظمدهی به طرحها، سامانهای طراحی شود که کارها از جمله تخصیص بودجه از مسیر سامانه دنبال شود. بر این اساس در گذشته با معرفی یک شرکت دانشبنیان زیرمجموعه دانشگاه تهران طراحی و اجرای این سامانه کلید خورد.
با وجود اینکه شفافسازی بسیار پسندیده و مطلوب است، اما مدیریت برنامهریزی تلفیقی با بهکار گرفتن کامل این سامانه در این مرحله از توسعه سامانه موافق نبود و اعلام میکرد این سامانه باید تکمیل و بهصورت پایلوت در یکی دو شرکت با حجم عملیاتی کمتر اجرا و بعد بهصورت گسترده در نفت اجرا شود.
بنده طی مذاکره با مدیرعامل وقت، از وی خواستم که خارج از سامانه پرداخت به پیمانکاران دنبال شود، بنابراین تا پایان سال ۹۹ این کار عملیاتی نشد. بهدلیل اینکه معتقد بودم اصل وجود چنین سامانهای بسیار خوب است و نباید جلوی اجرای آن را گرفت، کاری اصولی و منطقی است و شفافیت را بهدنبال دارد، اما اجرای آن در این مرحله که هنوز امتحان خود را پس نداده، ممکن است ریسک توقف فعالیت پیمانکاران و پروژههای مهم شرکت ملی نفت ایران را بهدنبال داشته باشد. تا اینکه از ابتدای سال ۱۴۰۰ مدیرعامل وقت از این مدیریت خواست که پرداختها تنها از طریق سامانه انجام شود؛ از آنجایی که سامانه نواقصی داشت و برخی شرکتها نیز زیر بار نمیرفتند، البته همکاری نکردن برخی شرکتها نیز قابل توجیه نبود و از اساس عامدانه و برای مخالفت با سامانه این کار را میکردند و سرمایه انسانی بسیار کمی برای این کار اختصاص داده بودند، از طرفی سازمانهای دیگری در ستاد که در ادامه باید کار را به سامانههای خود مرتبط میساختند، نیز از انجام این کار رضایت نداشتند، بر همین اساس کارها پیش نمیرفت.
با روی کار آمدن دولت جدید این مسئله حل و بنا شد ضمن تکمیل سامانه کار متوقف نشود و با تدابیر اندیشیدهشده، هر دو موضوع تکمیل سامانه و پرداخت از مسیر سامانه دنبال شود.
بررسی بخش بالادستی و منابع هیدروکربوری از دیگر فعالیتهای این مدیریت است. در این بخش مباحث مخزن، اکتشاف، ژئوفیزیک، توسعه میدانها، بررسی طرحهای جامع توسعه ارائهشده برای توسعه میدانهای بررسی کارشناسی میشوند.
یکی از کارهای این مدیریت تهیه آمار ذخایر سالانه شرکت ملی نفت ایران است که پس از جمعآوری و یکسانسازی، در قالب کتابچهای بهعنوان یک سند معتبر برای شرکت ملی نفت ایران تهیه میشود. اعداد و ارقام این کتابچه بهعنوان مرجع در اسناد اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) نیز مورد استناد قرار میگیرند.
کمیته مشاوران مخازن از برجستهترین نهادهای این مدیریت است. این کمیته ترکیبی از کارشناسان برجسته نفتی، شامل استادان دانشگاهها و افرادی است که سالها در نفت چه در بخش خصوصی و چه دولتی؛ شاغل یا بازنشسته فعالیت داشتهاند. کار این کمیته بررسی کاملاً آزاداندیشانه مطالعات وMDP ها با نگاهی منصفانه است. در این مدت این کمیته شفافترین و متعهدانهترین گزارشها را درباره توسعه میدانها ارائه کرده است.
گواه این نکته این است که در بسیاری از نهادهای نظارتی به گزارش کمیته مشاوران مخزن استناد میشود، زیرا در این کمیته هیچ محدودیتی برای بیان دیدگاههای فنی وجود ندارد و گزارشها صریح و شفاف است. متأسفانه در گذشته کمیته مشابهی به موازات آن ایجاد شد و دلیل ایجاد آن کمیته شفافیت و صراحت کمیته مشاوران مخازن بود.
در بخش منابع هیدروکربوری مدیریت برنامهریزی تلفیقی همچنین واحدی برای مهندسی فرآورش و تزریق گاز داریم که بررسی احداث تأسیسات جدید، بازسازی و نوسازی، احداث تأسیسات تکمیلی و تعمیرات اساسی را بر عهده دارد. در یکی دو ساله اخیر به این مدیریت تکلیف شد تا مسئولیت بازسازی و نوسازی تأسیسات شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب را که خیلی فرسوده شده است برعهده بگیرد؛ برای این منظور یک مشاور داخلی و خارجی انتخاب شد. مشاور خارجی بنا بود از بیرون به مسئله نگاه و آخرین ایدهها و دیدگاهها را به این مدیریت ارائه کند. این کار بهخوبی انجام شد و اطلاعات خوبی بهدست آمد؛ هرچند مدعی نیستیم که همه دادههای این پروژه ۱۰۰ درصد بیعیب و نقص است، اما ایدههای خیلی خوب، دادههای بسیار عالی و بانک اطلاعاتی بسیار مطلوبی در مدت بهنسبت کوتاهی تهیه شد.
این مدیریت برای پروژههای پارس جنوبی و میدانهای غرب کارون که با استفاده از ماده ۱۲ و بند ق تأمین مالی میشوند، به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران ناظر بر پرداخت و کارسازی منابع مالی تخصیصی است. به همین منظور واحدی در این مدیریت تعریف شده است که قراردادها و پروژههای پارس جنوبی و غرب کارون را بررسی میکند و در صورتی که هزینهها بجا باشند، با فرمهای سهامضایی، مورد تأیید این مدیریت قرار میگیرد که البته نقش این مدیریت بهطور مشخص نظارتی است.
به پروژههای شرکت ملی نفت ایران بپردازیم؛ آیا در تعریف پروژهها مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران نقش مؤثری دارد؟
بحث رسیدگی به پروژهها و طرحها از دیگر وظایف ما است. ما چالشهایی با پروژهها داشتیم؛ در این بخش پروژهها و طرحها را با توجه به اولویتهایی که در وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران تعیین شده، تأیید میکنیم. در واقع منافع ملی و منافع شرکت ملی نفت را لحاظ میکنیم و بر مبنای آن تصمیم میگیریم. بر اساس منابع مالی در اختیار باید اولویتبندی انجام شود؛ باید در نظر داشت که امکان تصویب تمام پروژههای در دست اقدام برای اجرا در یک دوره زمانی امکان ندارد و هرساله بر اساس منابع مالی در اختیار پروژه تعریف میشود.
اهم مشکلات پروژهها بهطور عمده به سه رکن اساسی پروژه یعنی شرح کار، اعتبار و زمان بازمیگردد که در صورت رعایت نکردن آنها، ساختار پروژه به هم میریزد؛ سبب عقبافتادگی پروژهها، تحمیل هزینههای اضافی و از حیز انتفاع افتادن پروژهها میشود.
همواره برای تعریف پروژهها و اعتبارشان بحثهایی در شرکت ملی نفت ایران مطرح بوده است. در برخی مواقع پروژهها از اولویت اجرایی برخوردار نبودهاند یا بیش از ظرفیت اجرایی شرکتهاست، سرانجام هر سازمانی هر مدیریتی یک ظرفیت و توان اجرایی دارد. انبار کردن پروژهها هنر نیست. در این مدیریت جلوی اینگونه کارها گرفته میشود.
ما با انبوهی از پروژهها از سالهای گذشته روبهرو بودیم که همچنان دنبال میشد و ضمن دریافت اعتبار و بودجه در عمل بدون پیشرفت بود و برخی مواقع نظارتها حساسیت لازم را نداشت؛ ضمن آنکه کنترل پروژه در ستاد انجام نمیشد. این موضوع طی پیشنهاد اجرایی برای انجام درست پروژهها در هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران مطرح و مصوب شد پروژهها منظم شوند.
انواع پروژه، پروژههای اچاسئی و محیط زیست، توسعهای، بهینهسازی مصرف انرژی، خطوط لوله و ایستگاههای تقویت فشار گاز، تلمبهخانهها، مخازن ذخیرهسازی پایانهها و پروژه دکل لاین از جمله پروژههایی هستند که در این مدیریت تعریف و تخصیص اعتبار آنها انجام میشود.
درباره برنامه دکل لاین که از ابتکارات این مدیریت است، توضیح دهید.
در برههای از زمان بهدلیل پارهای مسائل و اقدامها که در بعضی شرکتها انجام شده بود، بیش از حد نیاز، پروژههای فرعی حفاری تعریف شده بود؛ برای نمونه سلر و تجهیزات سرچاهی بدون رویه با عنوان پروژه تعریف شده بود؛ بر همین اساس در دولت قبل تکلیف شد که بحث حفاری بسیار محدود و حتی بهکلی متوقف شود. بنده با مسئولان رده بالای آن دوره مذاکره و درباره دغدغههای اشتغال، بیکاری دکلها و صدمه به تولید صحبت کردم و پس از بحثهای طولانی بنا شد برنامه دکل لاین منظمی تدوین و پس از تصویب در هیئتمدیره شرکت ملی نفت ایران با اعتبار مشخص، دقیق و بهطور کاملاً شفاف و روشن اجرا شود. اگر موضعگیری به این صورت انجام نمیشد، بخش بزرگی از دکلها متوقف و شاید بسیاری از کارکنان غیررسمی بیکار میشدند و برنامه تولید نیز ممکن بود صدمه ببیند.
اکنون ابتدای هر سال برنامه دکللاین با مشارکت شرکتها تدوین و نیازهای حفاری هر شرکت استخراج و با توجه به عملکرد و خروجی واقعی هر شرکت، برنامه حفاری آن تدوین میشود. متأسفانه در سالهای گذشته از آن به عملکرد و خروجی واقعی و برنامه عملیاتی شرکتها توجه نمیشد.
بر این اساس با توجه به وضع هر شرکت، برخی شرکتها تولید برنامهشده را با توجه به تعداد چاه زیادی که دارند فقط با تعمیر چاهها و ترمیم، تولید بیشتری میگیرند و نیازی به حفاری چاه جدید ندارند. برخی دیگر بهدلیل تعهدهای موجود برای تأمین خوراک پالایشگاهها و میدانهای مشترک همچنین در بخش اکتشاف نیاز به حفاری چاه جدید دارند. از طرفی در برخی پروژههای EPCF – EPDF حفر چاه جدید تعریف شده و تعریف دوباره آن نیاز نیست. همه این موارد در برنامه دکل لاین، لحاظ میشود.
مدیریت برنامهریزی تلفیقی چقدر در تصمیمسازی شرکت ملی نفت ایران نقش دارد؟
از مهمترین فعالیتهای این مدیریت تهیه گزارشهای تحلیلی جامع فنی/ اقتصادی برای هیئتمدیره است، سعی ما بر موضعگیری صحیح و اصولی در هیئتمدیره است.
در دورهای به ما گفته شد که بهدلیل تحریم و کمبود منابع مالی پروژهها را خیلی محدود کنید و در مجموع پولی داده نشود، اما این مدیریت عنوان کرد که چنین موضوعی امکانپذیر نیست. به هر حال این شرکتها مطالبات قانونی و حقوقی دارند.
پیشنهاد دادیم با تشکیل کمیته بررسی قراردادها، متشکل از بخشهای مختلف، زیر نظر خود برنامهریزی تلفیقی، پروژهها بررسی شوند تا آنهایی که باید ادامه داشته باشند، دنبال شوند و آنهایی که متوقف هستند، خاتمه یا فسخ قرارداد بگیرند و با بررسی آثار حقوقی و قانونی متناسب با شرایط به آنها رسیدگی کنیم. با انجام این کار جلوی حجم عظیم و طویلی از دعاوی با پیمانکاران را گرفتیم. از طرف دیگر پروژهها اولویتبندی نیز شدند.
در گذشته بخش قابلتوجهی از اختیارات از این مدیریت سلب و به دو مدیریت دیگر تفویض شد و در واقع قدرت تصمیمگیری از این مدیریت گرفته شد. به نظر من این موضوع تنها بهدلیل کار کارشناسی و دقیقی بود که در اینجا انجام میشد و تحمل قبول بحث کارشناسی سخت و دشوار بود. در واقع فقط کارمندان مطیع و سفارشی از جایگاه بسیار خوب برخوردار بودند و در برخی مواقع اگر سازمانی میخواست کار کارشناسی و فکری انجام دهد مورد غضب قرار میگرفت. در واقع بحث کار کارشناسی نبود، بحث این بود که یک خانمی را صدا میکردند و میگفتند شما بروید این کار را بکنید.
خوشبختانه با روی کار آمدن دولت جدید، با اشرافی که به کار دارند و ابعاد و زوایای کار را میشناسند، بیشتر کارها و اختیارها به این مدیریت بازگردانده شده است.
اگر کار کارشناسی انجام دهیم ممکن است خوشایند برخی شرکتها نباشد، اما از آنجا که ما کلان شرکت ملی نفت ایران را در این جایگاه در نظر میگیریم و کلان بودجه نفت را مدنظر قرار میدهیم، بهطور صرف بر اساس وظیفه سازمانی عمل میکنیم.
بهطور قطع اگر واریزها به پیمانکاران باشد، پروژهها، حفاریها و ... منظم باشند، از آنجا که منافع عدهای در گرو این است؛ اگرچه کارکنان صنعت نفت انسانهای شریفی هستند، اما همواره در حواشی این کارها منافع عدهای به خطر میافتد و شروع به سنگاندازی و حاشیهسازی برای مدیریت برنامهریزی تلفیقی میکنند که موضوعی طبیعی و قابل درک است.
ما در مدیریت برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت ایران سعی میکنیم که هدایتگری و تحلیل کارشناسی را نسبت به کارهایی که انجام میشود، انجام دهیم، اما همه موارد در دست این مدیریت نیست. برخی فکر میکنند وظایف مدیریت در حیطه وزارت نفت است، در حالی که ما بهطور مشخص در شرکت ملی نفت ایران فعالیت میکنیم که البته تأثیر آن میتواند در عملکرد وزارت نفت نیز مشهود باشد. برای نمونه در جایی دیدم که حتی بحث تجارت و فروش نفت را از برنامهریزی شرکت ملی نفت ایران خواسته بودند که این وظیفه امور بینالملل، معاون بینالملل و در رده شخص مدیرعامل و وزیر است.
در این سالها با تحریمها روبهرو بودیم که محدودیتهای زیادی را ایجاد کرده بودو خیلی از تصمیمگیری را از دست ما خارج کرده بود و ما حتی نمیتوانستیم برنامه تولید درست و حسابی تدوین کنیم.
در دولت سیزدهم چه اقدامهایی در شرکت نفت انجام شد؟
در دولت جدید از ابتدای کار تصمیم گرفته شد برای برگرداندن تولید به قبل از تحریمها برنامهریزی جدی صورت بگیرد. پیش از تحریمها تولید ما ۳ میلیون و ۸۳۸ هزار بشکه در روز بود. بازگشت به این عدد در چند مرحله انجام شد، در مراحل مختلف، تولید بالا آمد تا سرانجام ۱۵ اسفند سال ۱۴۰۰ امکان تولید دوباره آن مقدار نفت در دسترس بود. اکنون امکان تولید روزانه ۳ میلیون و ۸۳۸ هزار بشکه بهطور کامل و صددرصدی وجود دارد. من تعجب میکنم اینکه در کشور ما امری است که بهطور قطعی تحققپذیر است، چرا اینقدر در این موضوع تشکیک میشود، مگر در تحریمهای پیشین تولید برنگشته بود؟ ما باید قدردان این توان و ظرفیت باشیم نه اینکه همهچیز را زیر سؤال ببریم. این تذهبون.
بنده شاهد اهتمام مجموعه شرکت ملی نفت ایران در این دوره برای رسیدن به این هدف بودم، با تلاش شرکتهای تابع شرکت ملی نفت ایران، از جمله شرکتهای ملی مناطق نفتخیز جنوب، فلات قاره، نفت مناطق مرکزی، نفت اروندان و مهندسی و توسعه نفت که من در جلسههای آنها حضور داشتم و از فعالیتها باخبر بودم، این هدف محقق شد. این شرکتها فعالیتهای زیادی داشتند: فعالیتهای روسطحی از قبیل خطوط لوله، تأسیسات و فعالیتهای مربوط به بخش بالادستی مثل تعمیر و ترمیم و آزمایشهای جریانی چاهها که تمامی اقدامهای انجامشده در شرکتها ضبط و ثبت شده است.
بهطور خاص به فعالیتهای دیگر که در این دولت انجام شد اشاره میکنید؟
یک ردیف شیرینسازی گاز از فاز ۱۴ پارس جنوبی که در پالایشگاه تکمیل نشده بود، عملیاتی شد. فعالیتی قابلتوجه بود و برای آن پیگیریهای بسیار زیادی شد. سه پیمانکار حاضر فعالیت سه شیفت داشتند تا کار تکمیل شود و در شرایط سخت زمستان بتوان از این ظرفیت استفاده کرد.
واحد DMC بهمنظور مرکاپتانزدایی و بوزدایی از میعاناتگازی در پارس جنوبی تکمیل شد. چاههایی تازه در غرب کارون بودند که حفاری آنها تکمیل شده، اما به تولید نرسیده بود؛ ثروتی که از آن استفاده نمیشد. این چاهها یا اسیدکاری میخواستند یا خطوط لوله جریانی که با تلاش شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) ۱۳ حلقه از چاههای حفرشده به مرحله تولید رسید.
برای آینده چه برنامههایی در نظر دارید؟
در سال ۱۴۰۱ یکی از مهمترین دغدغههای موجود موضوع تأمین گاز و سوخت زمستانی است. تلاش شرکت ملی نفت ایران بر این است که تولید حداکثری از پارس جنوبی داشته باشیم. به عبارت دیگر فازهای پارس جنوبی که تکمیل نشدهاند، فازهای ۱۳ و ۲۲ تا ۲۴ و پالایشگاه فاز ۱۴ باید نهایی و تکمیل شوند.
موضوع انتقال گاز میدان کیش به پارس جنوبی را در این سال دنبال میکنیم. بسته ۱۵ میدان گازی شرکت نفت مناطق مرکزی را داریم، البته نخستین تحقق تولید جدید از این شرکت در سال ۱۴۰۲ اتفاق میافتد. موضوع برداشت از طرح توسعه فاز ۱۱ امسال دنبال میشود که تولید حدود روزانه ۴۵۰ میلیون فوتمکعب از این فاز را بهعنوان هدف دنبال میکنیم.
تداوم فعالیت برای فشارافزایی پارس جنوبی از دیگر برنامههای امسال است، همچنین طرح توسعه پارس شمالی برای کمک به پارس جنوبی پیگیری میشود، البته در سالهای آینده برداشت از آن محقق میشود.
تا پایان ۱۴۰۱ در میدانهای غرب کارون، باید فاز نخست میدان آزادگان جنوبی به تولید ۲۲۰ هزار بشکه در روز برسد. طرح جامع توسعه بسیار کاملی تهیه شده که شامل توسعه کامل میدان آزادگان (شمالی و جنوبی بهصورت یکپارچه) و یک پروژه ازدیاد برداشت تزریق آب برای آن در نظر گرفته شده، این کار طرح توسعه حفاریهای بسیار زیادی را میطلبد که البته این اقدامها از سال ۱۴۰۲ آغاز میشود، اما کارهای مقدماتی آن باید اکنون آغاز شود. ادامه حفاری چاهها و تکمیل بخشی از واحد فرآورش (CTEP) که مربوط به فاز نخست هستند باید در سال ۱۴۰۱ انجام شود.
اینکه برداشت میشود برنامه تولید میدان آزادگان جنوبی ۶۰۰ هزار بشکه تولید خواهد بود، رویکردی اشتباه است. در واقع این موضوع مربوط به کل میدان است که به طرح جامع توسعه آن اشاره کردم و تحقق تولید روزانه ۶۰۰ هزار بشکه از بخش جنوبی میدان آزادگان بههیچوجه امکانپذیر نیست.
طرح جامع توسعه تهیه شده برای تولید از کل میدان ۵۷۰ هزار بشکه است. این طرح جامع توسعه پیشنهاد شرکتهای پرشماری است که پیشتر برای توسعه این میدان پا پیش گذاشته بودند و عددی نیست که بیمنطق اعلام شده باشد؛ از جمله شرکتهای شل، توتال پتروناس و شرکت نفت ژاپن و...
برای میدان یادآوران بهدنبال ادامه توسعه آن هستیم؛ فعلاً با یک شرکت خارجی در حال مذاکرات نهایی برای گام دوم هستیم تا تولید را از ۱۱۰ به ۲۱۰ هزار بشکه برسانیم، پروژههای EPCF – EPDF و IPC باید دنبال شوند.
یکی از مسائلی که بهشدت پس از پیام مقام معظم رهبری در شرکت ملی نفت ایران بهطور جدی مورد بحث قرار گرفته، موضوع شرکتهای دانشبنیان و تعریف نیازهای واقعی شرکت ملی نفت و ایجاد اشتغال از این رهگذر است. بهواقع میتوانم بگویم که فرمایش ایشان نهتنها در سطح شرکت ملی نفت، بلکه در سطح کشور میتواند نجاتبخش اقتصاد باشد، بهشرط اینکه بهصورت شعاری و کلیشهای با آن برخورد نشود.
توصیه من این است که بدون توجه به مسائل حاشیهای مدیران کار کارشناسی انجام دهند و از ورود به مسائل حاشیهای خودداری کنند؛ به منافع ملی و کشور توجه کنند. متأسفانه امروز در فضای مجازی مشاهده میکنیم اگر مدیری از عملکرد خود دفاع نکند و به زبان ساده مصاحبه نکند، مورد هجمه قرار میگیرد.
منبع:شانا