نبض نفت-دیجیتالی کردن فرآیندها، تعامل و حتی مشارکت مشتریان در تولید انرژی، جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر بهجای تولیدات به سبک سنتی، همگی هدفگذاریهای تازهای هستند که اکنون فراتر از توصیههای علمی به الزام برای خیلی از کشورها تبدیل شدهاند. با وجود این، همچنان ۸۲ درصد شرکتهای فعال در حوزه انرژی، زیرساختهای لازم برای چنین تحولی را فراهم نکرده یا برای تغییر آماده نشدهاند.
در دنیای امروز دولتها دیگر به انرژی، به چشم یک کالا نگاه نمیکنند، بلکه انرژی محور اصلی ایجاد تحول و نوسازی است. شرکتها و سازمانهای بزرگ کنشگر حوزه تولید و تأمین انرژی، برای متمایزسازی از رقبا و تثبیت جایگاه خود بهعنوان رهبران جدید صنایع، نیازمند تحولی همهجانبه در ساختارها و زیرساختها در راستای بهرهگیری هرچه بیشتر قدرت فناوری هستند، چون تنها در چنین حالتی میتوانند به بقا در اکوسیستمهای آتی امیدوار باشند.
مهمترین رویکردهای جهانی را که اکنون حوزه انرژی را تحت تأثیر قرار دادهاند میتوانیم در قالب هفت اهرم دستهبندی کنیم.
همهگیریهای جهانی
شرایط حاکم بر دنیا متأثر از همهگیریهایی مانند سارس، ابولا و اخیراً کووید-۱۹ که به جنگهای مدرن بیولوژیکالی میمانند، فشار فزایندهای بر شرکتهای دنیا بهویژه شرکتهای انرژیمحور وارد کرده که نسبت به شرایط مختلف انعطاف بیشتری داشته باشند و با توان بالاتری به نیازهای مشتریان پاسخ بدهند و در این راستا رویکردی برای حفظ مشتریان سختگیر و نهچندان وفادار ایجاد شده است که پس از این، تمامی خدمات باید دیجیتالی ارائه شوند.
این رویکرد اصطکاکهای ناشی از روالهای بوروکراتیک را به پایینترین میزان ممکن میرساند و به افزایش رضایت مشتریان میانجامد. برای مثال کشورهایی که انرژی را از همسایگان وارد میکنند، بهشدت در برابر تغییر قیمتها و خدمات واکنش نشان میدهند و کوچکترین تفاوتها را در نظر میگیرند، بنابراین اگر ایران بخواهد به کشوری مانند عراق برق صادر کند، با وجود رقابتها و تعریف خدمات لحظهای، انعطافپذیری و اعمال تغییرات آنی، متناسب با فناوری روز و تعریف خدمات نوپدید در صنعت دیگر تحول بنیادین یک پیشنهاد نیست، بلکه یک ضرورت راهبردی برای بازنگری در رویهها و بهروزرسانی زیرساختها است.
ظهور دادههای باز
مشتریان بهشدت در برابر استفاده شرکتها از دادههایشان حساس هستند. قوانین جدید محافظت از دادههای مصرفکنندگان با نام GDPR(General Data Protection Regulation) در بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا و استرالیا، امکان بهرهبرداری از این دادهها را تحتالشعاع قرار داده است. برای مثال، قوانین کشور استرالیا، شرکتهای تولید و تأمینکننده انرژی را ملزم کرده که طرحهای انرژی و شیوه قیمتگذاری خود را بهصورت عمومی منتشر کنند و دادههای مربوط به مشتریان ناشی از مصارفشان را در اختیار آنها قرار دهند.
در بحث حکمرانی داده، نقش دادههای باز (Open Data) بهعنوان قویترین نیروی حرکت در ایجاد فرصتهای نوپدید، بسیار تعیینکننده است، چراکه با تکیه بر چنین دادههایی است که میتوان برساختهای متفاوت از جنس خلق ایدههای نوین در دنیای پررقابت امروزی را بهوجود آورد، بنابراین گسترش ظرفیت استفاده از چنین دادههایی میتواند سازمانها را به منابعی متصل کند که بهرهوری در ارائه خدمات و محصولات را به کمک علم دادهورزی افزایش دهند، زیرا ارتقای بهرهوری به کمک بهرهگیری از زیرساختهای حکمرانی داده شرط مهم و اصلی حکمرانی سازمانی در دنیای امروزی محسوب میشود.
دستور کار سبز
بر پایه گزارشهای سازمان ملل متحد، بهویژه گزارش کارگروه هیئت بین دولتی تغییر اقلیم جهانی(IPCC)، روند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در جهان رو به گسترش است و قوانین جدید ملی و بینالمللی، در این زمینه الزامهایی برای کشورها ایجاد کرده است. شرکتهای انرژیمحور باید مبالغ کلانی را برای دستیابی به راهکارهای پیادهسازی انرژیهای سبز در نظر بگیرند، بهگونهای که این راهکارها همه بخشهای صنعت از زیرساختها تا زنجیره تأمین را در بر بگیرند.
پاداش وفاداری
مشتریان همواره از برگشت ارزش افزودهها و نظامهای مبتنی بر پاداش استقبال میکنند. بهبود بخشیدن به شیوههای توزیع، مدیریت چالشها و پاسخگویی به نیازهای آنها، بهویژه در حوزه انرژی نیازمند رصد پیوسته رفتار مشتریان است، بنابراین برای تحقق این هدف، لازم است کلان دادههای مصرف انرژی مشتریان بهدقت بررسی و با در نظر گرفتن پارامترهای مکان، زمان، خصوصیات مشتری و ... میزان و نحوه الگوی مصرفی حاصله، خروجی کار در قالب بستههای تشویقی به آنها برگشت داده شود. از این رو ضروری است تا نظام پاداشدهی در صنعت انرژی برآمده از بهرهگیری الگوهای مصرف بهینه مطرح شود و در دستور کار شرکتهای تولیدکننده انرژی قرار گیرد.
سرمایهگذاریهای کلان برای جذب سریع مشتریان
قدرت سرمایهگذاری در انجام پروژهها، همیشه عاملی تعیینکننده است، گاهی جذب سرمایه میتواند یک کسبوکار نوپا را از همه شرکتهای قدیمی و صاحب سبک هم جلو بیندازد. از این رو بازارهای سرمایهگذاری امروزی، نیرومندترین ابزارهای مالی را برای جذب سرمایه و تحقق راهبردهای کوچک و بزرگ شرکتها دارند. آنها به کمک بسترهای نوپدیدی مانند نظامهای تأمین مالی خرد جمعسپاری شده و همچنین تحلیل بازارها، شیوه و زمان فروش سهام و کالا و بسیاری از فعالیتهای مالی دیگر، توانستند در مسیر اتصال به مشتریان هدف، موفقتر عمل کنند و این امر مستلزم آگاهی و توانایی در پردازش حجم بزرگی از دادهها، آن هم در بستر انقلاب صنعتی چهارم است.
مشارکت با استارتآپهای فناوری محور
کارشناسان شرکت کانتینو (Contino) که در بریتانیا مستقر هستند و در زمینه تحول دیجیتال به کسبوکارهای بزرگ جهان مشاوره میدهند، بر این باورند که مسیر ورود استارتآپها به بازارهای انرژی خیلی طولانی نیست و در صورت ارائه ایدههای خلاقانه و البته مقیاسپذیر و سودآور، میتوانند خیلی زود به بازار مشتریان و تولیدکنندگان سنتی در حوزه انرژی نفوذ کنند، اما برای نیل به این هدف مهمترین اقدام، حذف موانع سنتی از نظامها و مدلهای حکمرانی سنتی شرکتها و تغییر ساختار اندیشهورزی مشتریان حوزه انرژی است. در این فضا بهکارگیری فناوری برای تحقق اهداف پیشبینیشده، مانعزداییها همچون یک عملگر، ایفای نقش میکند.
استارتآپها میتوانند مجموعههای کوچکتری از مشتریان را هدفگیری کنند، مجموعههایی که ممکن است جایگاه و گرفتاریهای اداری و تجاری سازمانهای بزرگ اجازه فکر کردن به آن بازارها را ندهد.
بنابراین مشارکت با استارتآپها سبب کاهش خطر ورود به حوزههای جدید و حتی کوچک میشود و این فرصتطلبی سبب میشود پیشنهادهای خرید بهتری را بتوان به مشتریان ارائه داد. کارشناسان کانتینو پیشبینی کردهاند که ظهور استارتآپها در حوزه انرژی، چالشی تازه خواهد بود که فشاری مضاعف به شرکتهای قدیمیتر حوزه انرژی وارد میکند.
هوش مصنوعی و تجزیهوتحلیل کلان دادهها؛ راهکاری برای حل چالشهای صنعت
نتایج بررسیهای نشان میدهد از میان فناوریهای نوظهور، هوش مصنوعی و کلان داده بهترین فرصتها را برای شرکتهای فعال در حوزه انرژی فراهم میآورد تا به اهدافی چون توسعه سریع، کاهش هزینهها، ایجاد انعطافپذیری، مقیاسپذیری بالا، بهبود عملکرد، امکان تجزیهوتحلیل دادههای مشتریان و شرکتهای رقیب و ایجاد گزارشهای دقیق و هوشمند دست یابند و تمامی این دسترسیها را میتوان جزو ملزومات توسعه پایدار در حوزه انرژی تعریف کرد.
منبع:شانا