نبض نفت- فاصله دانش در هر رشته با مرز دانش، سطح و دامنه توسعه را نشان میدهد. کشور ما اکنون بهدلیل نرخ بیکاری بالا و سرمایه انسانی آمادهبهکار، به اشتغالآفرینی و اولویت در استفاده از راهبردهای اشتغالآفرین نیاز دارد. دانشگاهها و مراکز علمی و تحقیقاتی در پیوند با صنایع و همراهی با نهادهای اجتماعی و فرهنگی در پاسخ به خواست عمومی ناگزیر به سرعتبخشی در کارآفرین کردن فعالیتهای خود هستند. برای کارآفرین کردن مراکز مرتبط با دانشآفرینی از طریق راهبرد توسعه دانشبنیان و اشتغالآفرین، نگاهی به مراکز موفق در این زمینه و استفاده از الگوهای مناسب، مسیر را برای تحقق اهداف موردنظر هموار میکند.
موضوعی که درباره الگوهای مدنظر برای توسعه و اقدامهای مشابه شایسته یادآوری است، اینکه ارائه هر الگویی به این معنا نیست که کاربستها و عملکردهای نو و تازهای جایگزین روشهای پیشین شود، بلکه تأکید بر استمرار عملکردهای قدیمی اما موفق مزیت الگو به شمار میآید بنابراین طبیعی و منطقی است که بسیاری از توصیهها اکنون وجود داشته باشد و استفاده شود.
در تعریف توسعه از مفاهیم رشد و پیشرفت استفاده میشود. رشد و پیشرفت در توسعه مانند رشد و نمو در زیستشناسی است که در مورد موجودات زنده بهکار میرود و موجب بقا و توالی میشود. رشد در واقع افزایش کمیتهایی مانند وزن یا حجم است که به صورت برگشتناپذیر همراه با مادهسازی در موجود زنده روی میدهد. در حقیقت رشد مجموعهای از تغییرات کمّی است، مانند افزایش ابعاد و تعداد سلولها، طویل شدن میان گرهها، بزرگ شدن برگها و تشکیل برگهای جدید. رشد در گیاهان در دو مرحله صورت میگیرد، ابتدا ایجاد سلولهای همسان از سلولهای تخم اولیه و بعد بزرگ شدن سلولهای حاصل از تقسیم.
نمو مجموعه تغییرات کیفی است که به عبور از یک مرحله زیستی به مرحله دیگر منجر میشود. برای رسیدن به مرحله نمو وجود رشد ضروری است. در زیستشناسی منظور از نمو پیدایش بخشهای جدید در گیاه است، مثلاً ورود گیاه از فاز رویشی به فاز زایشی. رشد و نمو از هم مستقل نیستند و رشد (عامل کمّی) منجر به نمو (عامل کیفی) میشود. توسعه را میتوان مجموعهای از رشد (پدیده کمّی) و پیشرفت (پدیده کیفی) در نظر گرفت. در رشد و نمو یا به عبارتی در توسعه، مراحل رشد و پیشرفت با هم متفاوت هستند. برای توضیح، هنگام طراحی یک ساختمان نوع مصالح، اندازه آنها، شکل و حجم قابل تغییر است، اما وقتی ساختمان نیمهکار شد، جای آجر بعدی یا هر مصالح دیگری مشخص است و تغییرات اساسی چندانی نمیشود ایجاد کرد. اینکه از نظریههای توسعه در کشورهای توسعهنیافته نتایج مطلوبی کسب نمیشود، بخشی از آن میتواند مربوط به این باشد که ساختمان توسعه بر بستری از ویرانه ها یا ناهمواریهایی بنا میشود که در مراحل رشد امکان تغییر ندارند یا بهبود اندک میتوان ایجاد کرد و این مقدار کم بسیار هزینهبر است.
اغراق نیست اگر بگوییم مهمترین مشکلات رشد و پیشرفت در کشورهای در حال توسعه ناتوانی در درک مفاهیم خرد اقتصادی و طراحی الگوی مناسب برای پاسخگویی در عرضه و تقاضاست و سیاستهای کلان اقتصاد تنها وضع را اندکی تغییر میدهد و بهدلیل سادگی استفاده از سیاستهای پولی و مالی، گاهی به شکلی نامناسب و تنها متأثر از درآمدهای سیاسی بهکار گرفته میشوند.
راهکارهای توسعه اقتصاد دانشبنیان
برای اینکه از رفتارهای خرد اقتصادی در مدلهای توسعه بیشترین بهره حاصل شود، استفاده از رفتار مصرفکنندگان و تأمینکنندگان بسیار مفید و حائز اهمیت است. مجموع رفتارهای تأمینکنندگان و مصرفکنندگان در بازار، خود را نشان میدهد. بازارها مشابه هم نیستند، اگرچه تعداد و رفتار تأمینکنندگان و مصرفکنندگان نوع بازار را پدید میآورد، اما بعد از ابداع، این بازار است که رفتار فعالان اقتصادی را مهار میکند. مانند بنّا و کارگرانی که یک ساختمان را میسازند. پیش از احداث ساختمان آنها میتوانند تصمیم بگیرند آن را چگونه بسازند، اما بعد از اینکه ساختمان احداث شد برای استفاده از آن ناچار به پیروی از ساختار ساختمان هستند. همانگونه که طراحی و ساخت ساختمانهای اداری، تجاری و مسکونی با هم تفاوت دارد، بازارهای کالا و خدمات، بازار فناوری، بازار نیروی کار و بازار پول نیز متفاوت از هم هستند. به این منظور و آگاهی و بهرهمندی از دانش در مورد اهمیت بازارها، بهصورت فشرده بازار فناوری در مراکز علمی تبیین میشود.
سود در بازارهای انحصاری و رقابتی متفاوت است و قدرت تأمینکننده و مصرفکننده از طریق قیمت خود را نشان میدهد و در بازارهای گوناگون متفاوت است. بازار فناوری بهدلیل اینکه میتواند بازار انحصاری را در اختیار تأمینکننده قرار دهد و صاحب فناوری را به قدرت قیمتگذاری مجهز کند، هدف بسیاری از سرمایهگذاران است. فناوری در صورتی که از طریق قیمت نتواند در بازار زورآزمایی کند، مانند باشگاههای ورزشی در جذب ورزشکاران، توسط باشگاه تأمینکنندگان بهکار گرفته نمیشود. هر باشگاهی که تعداد بیشتری از فناوران را در اختیار داشته باشد، برنده رقابت بازارها خواهد بود.
دولتها یا به عبارتی بخش عمومی از طریق پارکهای علم و فناوری یا مؤسسههای مشابه اقدام به ایجاد فضاهایی برای جذب فناوران میکنند. در واقع دولتها از این طریق برای کاهش خطر سرمایهگذاری برای برخورداری از بازارهای انحصاری تلاش کردند. مانند بسیاری از فرآیندهای توسعه در طول حیات خود با جابهجایی یا انتقال به منطقهای دیگر کارایی خود را از دست میدهند. پارکهای علم و فناوری در کشورهای توسعهیافته نیز بهدلیل اینکه مدیران آن تسلط کافی بر مأموریت خود ندارند، دستاوردهایی متناسب با هزینهها و امکانات در اختیارشان ندارند. اغلب پارکها و مؤسسههایی که از طریق دولت ایجاد میشوند و در اهداف خود موفقیتهای مورد انتظار را کسب نکردهاند، تولیدی را دنبال کردهاند که در بازار توسط بخش خصوصی تأمین میشود و در جستوجوی راهی برای برخورداری از بازار انحصاری رانتی هستند.
مراکز علمی و مؤسسات مشابه که از تسهیلات و امکانات عمومی استفاده میکنند در صورتی که بتوانند بازار انحصاری ناشی از فناوری برای محصول خود ایجاد کنند یا در بازاری که مازاد تقاضا وجود دارد فعالیت کنند، موفق خواهند بود، در غیر این صورت فعالیت آنها در بهترین حالت سودهای اجتماعی صفر در پی خواهد داشت. سود اجتماعی حاصل تفریق درآمدهای اجتماعی و هزینههای اجتماعی است که در قسمت درآمد اجتماعی، اشتغالزایی سهم بالایی دارد، در نتیجه بازارهایی که از رفتار تأمینکنندگان و مصرفکنندگان بهوجود میآید خود در مرحله بعد، رفتار فعالان اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهد و در بازار فناوری که پیش روی صنعت نفت قرار دارد، تولیدی که بازار انحصاری بهوجود آورد یا بتواند کمبود عرضه را تأمین کند در رقابتها موفق خواهد بود، در غیر این صورت فناوریها چشم امید به انحصار سازی و حمایتهای غیرقابل دفاع دارند.
منبع:شانا