آیا عراق بازیگر کلیدی دنیای انرژی خواهد شد؟
بانک سیتیگروپ در اسفند ۱۳۸۹ عراق را در زمرهی کشورهای G3قرار داد؛ یعنی کشورهایی که پتانسیل رشد اقتصاد جهانی در آینده را دارند و میتوانند سود خوبی به سرمایهگذاران خارجی واگذار کنند.
بر اساس تخمینها عراق 140 تا 143 میلیارد بشکه نفت ذخیره در میدانهای نفتی خود دارد که این ظرفیت، موقعیت دولت بغداد پس از ایران را در رده پنجم جهان نشانه میرود. گفته میشود این اطلاعات بر اساس تخمینهای زلزلهنگاری دوبعدی در سه دهه پیش به دست آمده و احتمال اینکه این کشور میدانهای نفتی بیشتری داشته باشد بسیار زیاد است.
نظر به گزارشها، تولیدات این کشور هرچند متاثر از نامنی بوده اما طی سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است؛ تا حدی که در سال ۱۳۹۱ به ۳٫۴ میلیون بشکه در روز رسید. اما نکته قابل توجه در فرایند توسعه و اقتصاد عراق این است که با وجود درآمدهای میلیاردی دولت بغداد از محل صادرات نفت خام، این کشور همچنان توان تولید برق برای نیمی از مردم خویش را ندارد و مواردی هم مبتنی بر وجود فساد اداری در دستگاههای نفتی این کشور دیده شده است.
تحولات در عرصه بازار انرژی و نقش این مورد مهم نشان میدهد که عراق دارای سهپالایشگاهمهم است و این دولت در صدد توسعه صادرات نفت و بهدست آوردن بازار بیشتر در سطح جهان و بهویژه آسیا است.
به قول مقامات عراق، پالایشگاه بیجیبزرگترین پالایشگاه عراق است که در حوالی شهربیجی دراستان صلاحالدین واقع شدهاست و دو پالایشگاه دیگر در بغداد و بصره قرار دارند.
نظر به آمارهای رسمی، میدانهای نفتی عراقیکی از وسیعترین میادین نفتی جهان محسوب میشوند که درآمد سالانه حاصل از فروش نفت آنها، تاثیر قابل توجهی براقتصاد آن گذاشته و در صدد است با استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و بهکارگیری امکانات مورد نیاز، این میزان را به ۱۶۰ تا ۱۷۰ میلیارد بشکه برساند.
روی همیندلیل آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی کرده است که این کشور قادر خواهد بود تا سال ۲۰۳۰، دومین صادرکننده بزرگ نفت در جهان شود و بهنظر میآید که افزایش در روند تولید نفت از یک دهه بهاین سو، نشانگر ابعاد مثبت این پیشبینی است؛ تا جاییکه برآوردهای اداره انرژی آمریکا، نشان میدهد که میزان تولید نفت عراق از سال ۲۰۰۳ به این سو پیوسته افزایش داشته و در سال ۲۰۱۱ عراق اعلام کرد که قادر خواهد بود تا روزانه ۵ میلیون بشکه نفت، از میادین خود استخراج کند.
اما برخی تحلیلگران حوزه انرژی این پیشبینی را غیر قابل تطبیق میدانند و بهاین باور اند که پس از سال ها جنگ با گروه های تروریستی، اقتصاد وابسته به فروش نفت عراق نهتنها با آسیب های اقتصادی و مالی روبرو شده، بلکه تاسیسات نفتی و گازی و زیرساخت های این بخش نیز با صدمات گسترده ای مواجه گردیده است.
از طرفی کارشنان تاکید میکنند که این کشور وابستگی تمام عیاری به نفت و درآمدهای حاصله از آن برای مصرف داخلی و تامین ارز مورد نیاز دارد؛ تا حدی که 94 درصد انرژی مصرفی مردم این کشور وابسته به نفت است. همچنین دو سوم تولید ناخالص داخلی این کشور به بخش نفت اختصاص دارد. بهنظر میرسد که فشارهای مبتنی بر توسعهنیافتگی اقتصاد باعث شده است که سیاست گذاران دولت عراق همچنان به دنبال افزایش نفت تولیدی در کشورشان باشند. بهنظر میآید دستیابی عراقی ها به حجم تولید چهار میلیون و 500 هزار بشکه در روز در سال 2016 میلادی، نشانگر این راهبرد است.
پیش بینی های آژانس بین المللی انرژی نشان می دهد که تا سال 2020
میلادی مقدار نفت تولید شده در عراق نسبت به شش میلیون و در سال 2035 میلادی به
هشت میلیون و 300 هزار بشکه افزایش خواهد یافت.
بهنظر میآید در بررسی وضعیت نفتی عراق دو دیدگاه متضاد مطرح است؛ بررسی
های آژانس بین المللی انرژی نشان می دهد که دارا بودن ذخایر گسترده، میادین دارای
ویژگیهای زمینشناسی ساده و غیرپیچیده و در نهایت هزینه اندک تولید نفت از
مهمترین مزایای فعالیت در حوزه انرژی عراق محسوب میشود، اما دیدگاه دیگر، این چشماندازه
را خام عنوان کرده و ناامنی، بیکاری، فرسودگی زیرساختها و پالایشگاهها و همچنین
سنتی بودن تولید و صادارات نفت را از چالشهای عمده عدم دستیابی به نرخ مورد نظر
رهبران عراق عنوان میکنند.
به عبارتی، تحلیلهای شمای از کارشناسان موید این است که بغداد باید
سرمایهگذاری های هنگفتی نماید تا فساد ریشهکن شود، شرایط امنیتی داخلی بهبود
یابد و کشمکشهای دامنهدار و درازمدت داخلی نیز حل و فصل گردد.
این دیدگاه تاکید میکند که با افزایش صادرات نفت، این کشور قدرتمند خواهد شد و بازار انرژی به تعادل دست خواهد یافت؛ چیزی که به دیپلماسی قوی انرژی، توسعه خدمات تولید و پالایش، صادارت قابل توجه و بهدست آوردن بازار جهانی بر میگردد و بهآسانی بهدست نخواهد آمد.
از سوی هم گفتوگوها نشان میدهد
که قدرت های آسیایی در حال رشد و بهویژه
چین را باید برنده اصلی حضور دوباره عراق در بازار جهانی نفت دانست، چرا که چینیها
در سالهای اخیر، بیش از هر چیز به دنبال امنیتبخشی به عرضه انرژی مورد نیاز خویش
هستند و نفت عراق یکی از منابع رو به رشد و مهم تامین انرژی اژدهای زرد محسوب میشود.
شماری کارشناسان حوزه انرژی به این باور اند که شرکتهای ملی نفت چین
از ابتدای مناقصه میادین نفتی عراق، حضور فعالی در این کشور داشته اند و در سال
2020 میلادی، 80 درصد محمولههای صادراتی نفت عراق، روانه شرق آسیا خواهد شد و عراقیها
پس از سه دهه غیبت در بازار جهانی انرژی، برای برگشت آماده شده اند این کشور را
باید بازیگر کلیدی بازار جهانی انرژی در دهه آینده دانست.
اما دیدگاه مقابل آن، این پیشبینیها را بلندپروازانه میداندو به این نظر است که با وجود فقدان قانون هیدروکربنی، عراق با چالشهای زیادی در رسیدن به اهداف جدول زمانی برنامه ریزی شده برای افزایش تولید نفت روبرو است. مشکلات تعمیر و نگهداری میدانهای نفتی و بنادر عراق و ناکافی بودن زیرساخت ها، مانع صدور مداوم و پایدار نفت عراق شده است و پالایشگاههای آسیایی در حال دست و پنجه نرم کردن با تردیدها درباره عرضه نفت این کشور هستند.
این قماش کارشناسان اضافه تاکید دارند که عراق باید زیرساختهای فرسوده انرژی خود را توسعه و تولید نفت خود را افزایش دهد، تا بتواند موقعیت خود را به عنوان یک تولید کننده مهم نفت در جهان به ثبت برساند، چرا که به باور آنان، در کنار ضعف در پالایشگاهها و شیوه استخراج و تولید، برخی از لولهها نیز با محدودیتهای روبهرو است. طبق این دیدگاه، خط لوله کرکوک- جیحان بهعنوان یکی از خطوط لوله اصلی بزرگ صادرات نفت همواره با اختلالاتی روبرو بوده که صادرات از میادین نفتی شمال عراق را با محدودیتهایی روبرو کرده است.
همینگونه در مسیر غرب، خط لوله کرکوک_بانیاس، با ظرفیت اسمی ۷۰۰ هزار بشکه در روز از بعد از جنگ سال ۲۰۰۳ عراق غیر قابل استفاده شده و مسدود است.
این کارشناسان همچنین تاکید دارند که خط لوله عراق به عربستان سعودی از سال ۱۹۹۱ و به دنبال جنگ خلیج فارس بسته شده است و تاهنوز برنامهای برای بازگشایی آن درنظر گرفته نشده است.
بااینوجود به دو دیدگاه مهم در عرصه تولید و فروش نفت عراق دست مییابیم. اما به دولت عراق و تلاشهای آن بر میگردد که تا کدام، چه دیدگاهی را پیاده میکند و آیا میتواند به بازیگر کلیدی دنیای انرژی بدل شود یا خیر.
موحد فرزان