جمعیت زنان بیهمسر به دلیل طلاق تقریبا دو برابر مردان است
تاثیر اشتغال با طلاق از دو جهت قابل بحث است. برخی از زنان پس از استقلال اقتصادی، نه تنها از این فرصت در جهت حفظ وحدت و قوام و اعتلای خانوادهها استفاده نکرده، بلکه متاسفانه در پارهای از موارد این استقلال به صورت محرکی برای گسیختن پیوند زناشویی درآمده است و در بسیاری از موارد نیز زنان پس از رخداد طلاق به اشتغال روی آوردهاند. در نتیجه غالبا میان اشتغال زنان و طلاق ارتباط وجود دارد. هر چند این موضوع نیازمند بررسی های دقیقتری است، به طوری که به اعتقاد برخی از پژوهشگران، اشتغال زنان در شرایط دشوار و طاقت فرسای زندگی، میتواند کمک اقتصادی برای خانواده باشد و از بروز میزان قابل توجهای از مشکلات و نابسامانیهای خانواده جلوگیری کند. از سوی دیگر برخی معتقدند که اشتغال و صرف وقت و انرژی زن در راستای انجام وظایف شغلی و استقلال اقتصادی عامل موثری جهت درخواست طلاق از سوی زنان است که در مجموع این نظریات، نیازمند مطالعات عمیق می باشد.
در فاصلهی این ١٠ سال جمعیت مردان و زنان ١٠ ساله و بیشتر به ترتیب ٣٣١٨٣٤٢ و ٣٥٨٠٩٠٠ نفر افزایش پیدا کرده است این در حالی است که جمعیت مردان بیهمسر به علت طلاق طی این ١٠ سال ٢٥٩٢٩٧ نفر و برای زنان ٤٦٠٤٩٤ نفر افزایش پیدا کرده است. در هر دو سرشماری، سهم مردان بیهمسر به دلیل طلاق از کل جمعیت بیهمسر به دلیل طلاق ٣٦ درصد و سهم زنان بیهمسر به دلیل طلاق از کل جمعیت بیهمسر به دلیل طلاق ٦٤ درصد بوده است و در هر دو سرشماری، همواره سهم زنان بیهمسر به دلیل طلاق بیشتر بوده است و نسبت جمعیت زنان بدون همسر به دلیل طلاق ١,٨ برابرجمعیت مردان بدون همسر به دلیل طلاق بوده و هر دو نسبت مردان و زنان بدون همسر به دلیل طلاق در سال ٩٥ نسبت به سال ٨٥ ،٢.٤ برابر افزایش پیدا کرده است.
مقایسه مردان و زنان حداقل یکبار ازدواج کرده در سال ٩٥، نشان میدهد که مردان و زنان دارای همسر در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری بوده است. همانند سال ٨٥ بیهمسر به دلیل فوت در هر دو جنس در مناطق روستایی بیشتر از شهری و بیهمسر به دلیل طلاق همسر در هر دو جنس در مناطق شهری بیشتر از روستایی بودهاست.
بررسی سهم زنان مطلقه به تفکیک سن در سال ٩٥، نشان میدهد که گروه سنی ٣٤-٣٠ با ١٨درصد بیشترین سهم جمعیت زنان بی همسر به علت طلاق را دارا میباشد. در مناطق شهری و روستایی کشور هم بیشترین سهم زنان مطلقه مربوط به گروه سنی ٣٤-٣٠ ساله است.در سال ١٣٩٥ هممانند سال ١٣٨٥ بیش از ٥٠ درصد زنان مطلقه در گروه سنی ٣٩-٣٥ ساله و کمتر از آن قرار دارند.
در سال ٨٥ ، از کل جمعیت زنان ١٠ ساله و بیشتر ٢٥٢٢٨٨ نفر زنان بیهمسر به دلیل طلاق می باشند که ٣٣درصد فعال، ٦٦,٣ درصد غیرفعال و ٠.٧ درصد وضع فعالیت خود را اظهار نکردهاند.
همچنین در سال ١٣٩٥، از کل جمعیت زنان ١٠ساله و بیشتر کشور ٧١٢٧٨٢ نفر زنان بیهمسر به دلیل طلاق میباشند که ٣٣,٤ درصد فعال، ٦٦.٥ درصد غیرفعال و ٠.١ درصد وضع فعالیت خود را اظهار نکردهاند.
مقایسه زنان بیهمسر به دلیل طلاق از نظر وضع فعالیت در سال ٩٥ نسبت به ٨٥ نشان دهنده کاهش ١,٦ درصدی زنان مطلقه شاغل و افزایش ١.٩ درصدی زنان بیکار است. در بین جمعیت غیرفعال، درصد زنان مطلقه محصل با ١.١درصد و خانه دار ١٣.٢ درصد افزایش نسبت به سال ١٣٨٥ همراه بوده است.و همچنین زنان مطلقه دارای درآمد بدون کار ١٠ درصد کاهش داشته است.
در مناطق شهری در هردو سرشماری، بیشترین نسبت زنان مطلقه در جمعیت فعال مربوط به زنان مطلقه شاغل بوده هرچند که نسبت به سال ١٣٨٥، ٣ درصد کاهش پیدا کرده است. در جمعیت غیرفعال، زنان مطلقه خانهدار درصدی بالایی را به خود اختصاص داده است این رقم در سال ٩٥، حدوداً با ١٣ درصد افزایش همراه بوده است.
در سال ٨٥ از کل زنان ١٠ ساله و بیشتر بیهمسر به دلیل طلاق در مناطق روستایی کشور، ٢٢درصد فعال ٧٧درصد غیرفعال بودهاند. این ارقام در سال ١٣٩٥، به ترتیب ٢٣ و ٧٦ درصد میباشد.
بررسی ازدواج و طلاق ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور طی سال های ٨٥ تا ٩٥ نشان میدهد تعداد ازدواجهای ثبت شده از سال ٩٠ تا ٩٤ روند نزولی و در سال ٩٥ مجددا روند افزایشی داشته است. این درحالی است که تعداد طلاقهای ثبت شده با شیبی ملایم روند افزایشی داشته است.