/
۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۶

شرکت‌های چینی و روسی در صنعت نفت حرفی برای گفتن ندارند

توتال که سهل است، اگر اگزون موبیل و شورون هم می آمد مهم نبود آنها فقط می خواستند چوب لای چرخ صنعت نفت بگذارند.
کد خبر : ۱۳۹۸۹

نبض نفت - توافق هسته‌ای وین با عنوان برجام در راستای توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران و به دنبال تفاهم هسته‌ای لوزان، در سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه 5+1 (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد.

آنها که بی‌صبرانه روند توافق هسته‌ای ایران را دنبال می‌کردند، برای ورود به این بازار جذاب و نفتِ جذاب‌تر لحظه شماری می‌کردند؛ یکی منفعت طلبانه و حق به جانب، دیگری با حساب دو دو تا چهار تا، یکی از موضع ضعف، آن دیگر با نیت خیر.

توتال آمد، مرسک نیز. لوک اویل، زاروبژنفت ،تات نفت و گاز پرومِ روسی هم از غافله جا نماندند، ساینوپک و سی.ان.پی.سی هراسان وارد معرکه شدند، همچنین انی ایتالیا، پرتامینا، او.ام.وی و .... بسیاری شرکت بزرگ و کوچک نفتی.  

باید از بین خوب‌تر و خوب و یا بد انتخاب می‌شد، بین شرکتی که دنبال توسعه واقعی نفت ایران یا آن‌که نفت ایران را میدان یادگیری خود می‌دانست. واقعیت نفت را هم باید پذیرفت، سرمایه نیاز دارد و تکنولوژی روز دنیا؛ به هر روی حق انتخاب با ما بود. اینکه شرکت اروپایی باشد یا آسیایی، شرقی و غربی فرقی نمی‌کرد، نفت برترین‌ها را برای توسعه می‌خواهد موافق و مخالف دولت هم نمی‌شناسد.

ناگفته پیداست شرکت‌های نفتی غربی به لحاظ توان مالی، سطح فنی و مهارت‌ مدیریت پروژه، در مقایسه با دیگر شرکت‌ها از توان رقابتی بالاتری برای حضور در ایران برخوردار هستند و به لحاظ برتری تکنولوژی و اعتبار از سوی هیچ کشوری قابل چشم پوشی نیستند، اینکه شرکت‌های شرقی هم زمان تحریم کنار ما بودند نیز نباید به فراموشی سپرد؛ اما با احتیاط. باید دانست شرکت‌های روسی و چینی در حوزه صنعت نفت و گاز، به لحاظ اقتصادی و مالی، فنی و مدیریت پروژه، در مقایسه با شرکت‌های غربی از سطح و توان رقابتی بسیار پایین‌تری برخوردار هستند. بنابراین حساب و کتاب لازم نیست عقل سلیم حکم می‌کند، منافع ملی را در نظر بگیریم بی هیچ نگاه جناحی و سیاسی. همان رویه‌ای که نفت طی مدت دو سال و  اندی در پیش گرفت، زیرکانه و از موضع بالا، اما این سناریو سکانس دیگری هم داشت؛ ساز مخالفِ جریان نه منتقد که مخالف؛ تحت هر شرایطی. آنها همانقدر که برای ورود قدَرَهایی چون توتال نگران بودند برای چینی‌ها و روس‌ها گستردن فرش قرمز اصرار می‌کردند. هر ترفندی را بکار بستند تا قراردادِ خوب منعقد نشود. آن سوی ماجرا هم از تلاش برای حفظ صلاح نفت و مردم باز نایستاد وزارت نفت با تمام سنگ‌اندازی‌های ریز و درشت یکی از مهمترین قراردادهای خود را با یک شرکت صاحب نام اروپایی با لحاظ کردن تمام جوانب امضا کرد قراردادی که جدای از جذب سرمایه، ورود تکنولوژی برتر را نه فقط برای نفع امروز که برای آینده‌ای دورتر و با هدف بومی کردن دانش احداث ایستگاه تقویت فشار  بدنبال داشت. قراردادی که می‌توانست زودتر به امضا برسد تا علاوه بر اینکه سریع‌تر دانش مورد نظر در دسترس کشور باشد بتوان با فراغ بال به دیگر کاستی‌های نفت پرداخت و قراردادهای دیگر هم منعقد کرد و نفت و گاز را با سرعت بیشتری از میادین مشترک با همسایگان استحصال کرد.

در کنار شرکت‌های صاحب نامی چون توتال؛ چین و روس‌ها هم آمدند بی هیچ سر و صدایی بساط خود را روی نفت و گازمان پهن کردند. 

اما قرارداد فاز 11 با حضور شرکت‌های توتال، سی.ان.پی.سی و پتروپارس دیر به سرانجام رسید و زود از اهداف به نتیجه رسیدن بازماند. ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های سختی برای نفت ایران و شرکت‌های بین المللی که با آن همکاری می‌کردند، در نظرگرفت. توتال هم با توجه به آنچه در قرارداد مبنی بر ترک پروژه در صورت بازگشتن تحریم‌ها آمده بود، ادامه کار را متوقف کرد. داخل کشور اما جناح مقابل به همان اندازه‌ای که برای آمدن این شرکت فرانسوی فریادهایشان بلند شد برای رفتنش هم فریاد زدند. همان قدر که برای آمدن چینی ها و روسها جشن و پایکوبی شد، رفتن‌شان با آرامش بود.

مرتضی بهروزی‌فر در این باره گفت: برخی متاسفانه دنبال این بودند که دولت معتدل روحانی که اصلاح طلبان نیز از آن حمایت می‌کردند، موفقیتی حاصل نکند چرا که در این صورت به ضررشان بود.

او افزود: زمان امضای برجام نیز اگر رهبری ورود نمی‌کردند، نمی‌گذاشتند به نتیجه برسد. در هر حال وقتی توافق روی کاغذ به نتیجه رسید ایران نتوانست از منافع آن استفاده کند زیرا در داخل کشور یک صدای واحد نداشتیم، مسئله فقط جناحی و گروهی شد، از آنجایی آن را موفقیت دولت می‌دانستند، کارشکنی می‌کردند در حالی که موفقیت ملت و نظام بود.

این کارشناس حوزه انرژی خاطرنشان کرد: بعد از برجام خیلی از اروپائی‌ها گفتند برنامه جامع اقدام مشترک بازاری به روی دنیا باز می‌کند که بعد از فروپاشی شوروی سابق در سال 1991 بزرگترین بازار دنیا است، برآورد می‌شد  1000 میلیارد دلار ( یک تریلیون دلار) ظرف مدت کوتاهی سرمایه گذاری در ایران شود، اگر این اتفاق می‌افتاد مسلما وضعیت اقتصاد ما خیلی بهتر از الان بود. مطمئنا اگر شرکت‌های بزرگ دنیا شروع به سرمایه‌گذاری می‌کردند ترامپ براحتی نمی‌توانست از برجام خارج و وارد فاز تحریم شود اما صدای واحدی از ایران شنیده نشد و نتوانستیم از منافع برجام استفاده کنیم.

او تاکید کرد: اگر شرکت اگزون موبیل و شورون هم می‌آمد برای آنها مهم نبود آنها فقط می‌خواستند چوب لای چرخ  این صنعت بگذارند تا کار پیش نرود.

بهروزی‌فر گفت: تکنولوژی‌های صنعت نفت جزء بزرگترین تکنولوژی‌های در اختیار بشر است که فقط در دسترس شرکت‌های محدودی در دنیا قرار دارد، متاسفانه شرکت‌های چینی و روسی اصلا حرفی برای گفتن در این زمینه ندارند، سی.ان.پی.سی عملا شرکتی نیست که بخواهد در پروژه‌های خاص ورود کرده باشد، اینها عملا دنبال این هستند که در ایران کار یاد بگیرند.

به اعتقاد وی، از روس‌ها بدتر شرکت‌های چینی هستند چرا که آنها حتی می‌خواهند جلوی برخی کارها را بگیرند.

این کارشناس حوزه انرژی یادآور شد: اگر با به نتیجه رسیدن برجام  ارتباط‌مان با اروپا برقرار می‌شد یک خط لوله گاز به این قاره کشیده می‌شد و یک واحد ال.ان.جی ساخته شده و اروپا هدف بازار ایران می‌شد، آیا به راحتی می‌توانستند ایران را دچار مشکل تحریم کنند؟

او ادامه داد: ما از نظر جغرافیایی در جایی قرار داریم که در شمال اوراسیا و در جنوب کشورهای حاشیه خلیج فارس قرار دارند، بعد از فروپاشی شوروی اگر خطوط لوله نفت و گاز از کشورهای جمهوری شوروی سابق که land lock بوده و به دریا راه ندارند، عبور می‌کرد، می‌توانستیم این کشورها را به لحاظ ترانزیت، خرید و سوآپ به خومان وابسته کنیم. در آن صورت براحتی نمی‌توانستند ما را دچار تحریم کنند. اما متاسفانه نتوانستیم از موقعیت‌ها استفاده کنیم، فقط فرصت سوزاندیم.

بهروزی‌فر با تاکید بر اینکه شرکت‌های روسی دنبال پیش رفتن پروژه‌های ایران نیستند، گفت: شاید من مثل دایی جان ناپلئون توهم توطئه دارم اما واقعیت امر این است که در زمینه گاز روس‌ها ایران را بزرگترین رقیب خود می‌دانند از این جهت که دومین ذخایر گاز دنیا را دارد، از نظر جغرافیایی در شرایطی قرار دارد که می‌تواند به بازار دنیا دسترسی داشته باشد، از اینرو به هیچ عنوان نمی‌خواهد جای خود را به ما بدهد، 40 درصد تقاضای بازار اروپا را روسیه تامین می‌کند، برنامه گسترده‌ای برای احداث خطوط لوله به سمت چین  و توسعه تاسیسات ال.ان.جی دارد، یعنی هم نمی‌خواهد بازار اروپا را از دست بدهد و از آن سو به بازار چین، هند و آسیای جنوب شرقی چشم دارد.  به هیچ وجه نمی‌خواهد یک رقیب قدرتمند مثل ایران را تحمل کند.

منبع: ایلنا

ما را در کانال تلگرامی نبض نفت دنبال کنید

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر