/
۲۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۲

نقشه راه نفت در دولت سیزدهم

کد خبر : ۳۹۴۰۰
نبض نفت - صنعت نفت با بیم و امیدهای زیادی چشم‌انتظار شکل‌گیری کابینه جدید و پیشبرد اهداف و سیاست‌های در جریان و معطل است. انتخاب فردی از درون صنعت نفت که مراتب ترقی خود را از پایه آغاز کرده، سال‌ها در مصادر عالی این صنعت حضور داشته، با مسائل، چالش‌ها و ظرفیت‌های آن آشناست و سبقه فنی و مدیریتی وی بر سبقه سیاسی او ارجحیت داشته، فرصت خوبی برای مدیریت صنعت نفت در دولت جدید به شمار می‌آید. این انتخاب به‌طور طبیعی بسیاری از نگرانی‌ها نسبت به نحوه مدیریت صنعت نفت و چگونگی رویارویی با چالش‌ها را از بین می‌برد.

صنعت نفت دهه‌هاست که موتور محرکه اقتصاد ایران است. موتوری که در یک دهه گذشته هدف شدیدترین تحریم‌ها و محدودیت‌ها قرار دارد. خاموشی و بی‌حرکتی یا کندی این موتور، اقتصاد وابسته به نفت ایران را در رکود قرار داده است.

راه رهایی از این وابستگی که آسیب‌پذیری بالایی را برای کشور به همراه داشته، افزون بر تغییرهای بنیادین در ساختار اقتصادی کشور از منظر اقتصاد سیاسی، اتفاقا بر محور نفت و صنایع وابسته به آن است.

ایران دارنده بالاترین ذخایر هیدروکربوری (مجموع نفت و گاز) در جهان است و با وجود برداشت بخش زیادی از ذخایر نفت و گاز در یک قرن گذشته، هنوز منابع عظیم نفت و گاز ایران دست‌نخورده باقی مانده است. این ذخایر که با نفت حدود ۵۰ دلار، ارزش تقریبی نزدیک به ۱۵ هزار میلیارد دلار را دارد، ثروت بزرگی است که در صورت استفاده بهینه و مناسب، آینده اقتصادی ایران برای دهه‌های متمادی تضمین می‌شود.

منتها باید در نظر داشت که این منابع عظیم خدادادی عمری محدود و اثرگذاری اقتصادی کوتاهی دارند؛ به این معنا که ارزش کنونی این منابع دائمی و پایدار نخواهد بود و هرچه می‌گذرد تحت تأثیر جریانات قدرتمند بین‌المللی متأثر از ملاحظات زیست‌محیطی، اقتصادی و توسعه‌ای، ارزش و قابلیت ثروت‌آفرینی و توسعه‌گرایی آن برای کشور در حال کاهش است؛ به گونه‌ای که در افق ۲۰۵۰ هژمونی منابع هیدروکربوری و حتی گاز در سطح پایینی قرار گرفته و تقاضا برای نفت و گاز با آهنگی تند تحت تأثیر افزایش حساسیت‌ها نسبت به مخاطره‌های آب‌وهوایی که آثار آن با حوادث اقلیمی آشکار است.

رشد فناوری‌های مربوط به انرژی‌های تجدیدپذیر و پاک رو به کاهش است. به این دلایل، مهم‌ترین و راهبردی‌ترین برنامه صنعت نفت در شرایط ویژه کنونی، افزایش تولید نفت است که در دو بخش؛ یکی توسعه میدان‌های جدید نفت با اولویت میدان‌های مشترک و دیگر افزایش ضریب برداشت نفت از میدان‌های کنونی و در جریان است.

به‌طور طبیعی بالابردن ظرفیت فنی و مهندسی افزایش ضریب برداشت نفت در هر دو بخش توأمان باید مدنظر قرار گیرد که این راهبردی‌ترین مسئله صنعت نفت در بلندمدت است. اما زمینه‌های اجرائی این طرح راهبردی بلندمدت از الان باید در شکل جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان (۲۰۰ میلیارد) در یک بازه زمانی پنج‌ساله و همچنین جذب و به‌کارگیری فناوری‌های جدید، فراهم شود.

ایران باید با استفاده از زمان هرچه می‌تواند نفت استخراج کرده و آن را به فروش رسانده و منابع حاصل از آن را در بخش‌های پربازده و ثروت‌آفرین سرمایه‌گذاری کند. در واقع منابع درآمدی حاصل از نفت باید از چرخه بودجه اجرائی خارج شده و به مهم‌ترین عامل تولید ثروت و کارآفرینی و نهایتا رفاه جامعه ایرانی تبدیل شود بنابراین مهم‌ترین برنامه وزارت نفت در دولت جدید برنامه‌ریزی برای افزایش تولید نفت است.

به‌طور طبیعی در نخستین گام، بازگشت به بازارهای جهانی نفت از طریق رفع تحریم‌ها در دستور کار قرار خواهد داشت اما این ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین اقدام است. اقدام اساسی، بنیادی و راهبردی، چنانکه بیان شد، جذب سرمایه‌های جدید داخلی و خارجی برای جبران عقب‌ماندگی‌های یک دهه اخیر در بخش بالادستی و تولید نفت و افزایش ظرفیت ضریب برداشت نفت از میدان‌هاست.

این مهم درباره گاز آن هم پارس جنوبی که مهم‌ترین منبع تأمین گاز کشور است هم صادق است؛ چه اینکه عمر این میدان بزرگ به نیمه رسیده و لازم است تدارکات لازم جهت بالابردن ضریب فشار گاز در میدان صورت گیرد تا امکان برداشت بیشتر گاز از این میدان فراهم شود.

بنابراین به نظر می‌رسد مسائل و مباحثی مانند جلوگیری از خام‌فروشی نباید مبنای تصمیم‌گیری در صنعت نفت باشد زیرا جلوگیری از خام‌فروشی با افزایش تولید نفت ناسازگاری ندارد. نکته مهم و قابل توجه اینکه توسعه صنعت نفت در بخش پایین‌دستی و در حوزه پالایشی، پتروپالایشی و پتروشیمی نیز منوط به افزایش تولید نفت کشور است.

بدون افزایش تولید نفت، توسعه‌ای برای جلوگیری از خام‌فروشی انجام نمی‌شود بنابراین آنچه در این زمینه مهم است، افزایش تولید به هر صورت و امکان است. به لحاظ بین‌المللی هم هرچقدر تولید نفت ایران در نقشه جهانی نفت بالاتر باشد، به همان مقدار قدرت تأثیرگذاری بر بازارهای نفت بیشتر و در مقابل اثرپذیری از چالش‌ها و محدودیت‌ها کمتر می‌شود زیرا امروز در ساختار اقتصادی و سیاسی انرژی جهان و مجامع بین‌المللی، بشکه‌های نفت حرف نخست را می‌زند.

امیدواری بزرگ این است که وزیر پینشهادی نفت، فردی است که این مسائل و شرایط را به خوبی درک می‌کند و در جهت آن حرکت خواهد کرد. تأمل در برنامه پیشنهادی ایشان نیز حکایت از اولویت افزایش تولید نفت دارد که اهمیت بالایی دارد.

علیرضا سلطانی

کارشناس اقتصاد انرژی

منبع: روزنامه شرق

مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر