/
۱۰ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۳
نقش جدید بغداد برای واشنگتن در آینده پرونده سوریه ‍

احتمال استفاده ناگهانی ترامپ از عراق برای حمله به ایران و سوریه

به نظر می آید که ترامپ در سایه نظرات پمپئو و بولتون، وزیر دفاعی را انتخاب خواهد کرد که نگاه های رادیکال تری نسبت به تحولات جاری به خصوص پرونده ایران داشته باشد، چرا که به نظر می‌رسد بعد از تعطیلات ژانویه سال ۲۰۱۹ و کریسمس دور جدیدی از فشارها و برنامه های جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در راه باشد. با این وصف این هم یکی از سناریوهای احتمالی برکناری جیمز متیس است.
کد خبر : ۱۳۹۹۴
احتمال استفاده ناگهانی ترامپ از عراق برای حمله به ایران و سوریه
محمدصالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران و کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است بعد از مواضع و سخنان دونالد ترامپ در خصوص خروج نیروهای آمریکایی از سوریه دیروز (شنبه) شاهد ورود اولین گروه از نظامیان آمریکایی به عراق بودیم. از آن سو دونالد ترامپ در سخنانی که در سفر غیرمترقبه اش به عراق داشت، عنوان کرد که از خاک این کشور برای مدیریت تحولات سوریه استفاده خواهد شد. این  مسائل نشان از این دارد که امکان دارد نقش عراق در آینده سوریه با بازیگردانی آمریکا تغییر پیدا کند.

در سایه متن و حاشیه هایی که برای این مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی آمریکا در سوریه مطرح شده است، اکنون تحولات حکایت از نگاه جدی ایالات متحده به عراق و مدیریت پرونده سوریه از جانب آمریکایی ها در این کشور دارد. در سایه این نکته و از نگاه شما برنامه و اهداف کاخ سفید برای عراق در خصوص مدیریت تحولات سوریه چیست؟

پیش از پاسخ به این سوال مهم شما باید این نکته را بگویم که اساساً ‌نمی توان در این فاصله کوتاه از اهداف و برنامه های پشت پرده خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه سخن گفت. اما واقعیت این است که ایالات متحده آمریکا یک دولت بزرگ و مهم جهانی است که برای مهم ترین منطقه جهان، یعنی خاورمیانه برنامه های دقیق و طولانی مدتی دارد، لذا آن چه مسلم است، خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه به معنای پایان دادن به پیگیری اهداف و برنامه‌های واشنگتن در غرب آسیا نیست. پس در پشت پرده این خروج، اهداف و برنامه های بسیار جدی وجود دارد، اما به واسطه این که فرصت کوتاهی از این اتفاقات گذشته است، نمی‌توان تحلیل دقیقی را ارائه کرد. اگرچه در محافل خبری و رسانه‌ای، کارشناسان اهداف و سناریوهای مختلفی برای خروج آمریکا مطرح کردند، اما هیچ کدام از آنها را نمی توان با قاطعیت سناریوی واقعی آمریکا دانست و باید منتظر بود تا تحولات آتی از برنامه‌ها و اهداف ترامپ برای خروج نیروهای نظامی آمریکا در سوریه پرده بردارد. منتهی نکته مهم اینجاست که یقیناً خروج نیروهای آمریکایی به یک پوست اندازی نظامی و امنیتی در سوریه می انجامد و صحنه تحولات را دچار تغییرات اساسی می کند. از این رو نقش ترکیه، ایران، روسیه، ارتش سوریه، نیروهای معارض مسلح، تروریست ها، اسرائیل و دیگر کشورها و بازیگران هم در پرونده سوریه تحت الشعاع این مسئله قرار خواهد گرفت. حال این که سمت و سوی این تحولات و تغییرات چگونه خواهد بود، در حوادث سال آتی میلادی مشخص خواهد شد. 
اما در خصوص نکته مهم شما باید گفت که این نوع نگاه ترامپ و کاخ سفید به عراق درخصوص مدیریت پرونده سوریه به صورت واضح و دقیق متاثر از نگاه وزیر دفاع آینده این کشور خواهد بود و باید دید که جایگزین جیمز متیس، وزیر دفاع سابق ایالات متحده آمریکا چه نگاه و رویکردی به خاورمیانه، پرونده سوریه و جایگاه نفوذ عراق در غرب آسیا دارد؛ هر چند که وزیر دفاع در یک نگاه کلی همان چارچوب و اهداف کاخ سفید را پیش می‌برد؛ اما یقیناً نوع نگاه او هم در پیشبرد شرایط بسیار موثر است.

به جیمز متیس اشاره داشتید، آیا به واقع می توان گفت جیمز متیس تنها و تنها به واسطه سخنان و مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه و افغانستان استعفای خود را تقدیم ترامپ کرد. چون به نظر ساده لوحانه خواهد بود که متیس و برت مک گورک، نماینده ایالات متحده در ائتلاف مبارزه با داعش صرفا به این دلیل از سمت های خودشان کناره گیری کرده باشند، آیا می توان سناریوی جدی تری برای این پوست اندازی امنیتی و دفاعی امریکا دید؟ 

خیر. یقینا این مسئله تنها به سخنان و مواضع ترامپ در خصوص خروج نیروهای آمریکایی باز نمی گردد. اگر شما دقت کرده باشید از همان روزهای ابتدایی جیمز متیس و کسانی چون رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا نگاهی برنامه‌ریزی شده تری نسبت به اتفاقات و رویدادهای جهانی داشتند. در این راستا متیس در خصوص پرونده ایران نگاهی متفاوت از دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده داشت و به موازاتش مخالف جدی خروج آمریکا از توافق هسته ای بود. لذا ترامپ به جای این که نظرات خود را از مهره هایی مانند تیلرسون و جیمز متیس بگیرد، وام دار نگاه جان بولتون و مایک پمپئو شد. این بر هم خوردن توازن، سبب شد تا بسترها برای خروج کسانی چون تیلرسون، متیس و مک گورک، نماینده مستعفی آمریکا در ائتلاف مبارزه با داعش شکل گیرد. با این اوصاف یقیناً اگر وزیر دفاع جدید ایالات متحده نظرات و نگاهی همسو با جیمز متیس داشته باشد، یقیناً میزان تشتت و اختلاف در کابینه ترامپ بالا خواهد گرفت، اما به نظر می آید که ترامپ در سایه نظرات پمپئو و بولتون، وزیر امور خارجه ای را انتخاب خواهد کرد که نگاه های رادیکال تری نسبت به تحولات جاری به خصوص پرونده ایران داشته باشد، چرا که به نظر می‌رسد بعد از تعطیلات ژانویه سال ۲۰۱۹ و کریسمس دور جدیدی از فشارها و برنامه های جدید آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در راه باشد. با این وصف این هم یکی از سناریوهای احتمالی برکناری جیمز متیس است.

به نگاه ایالات متحده آمریکا در خصوص عراق بازگردیم. اکنون با خروج نیروهای نظامی آمریکا، بخشی از آن در اقلیم کردستان عراق و بخشی هم در استان الانبار و رمادی مستقر می شوند. از آن سو چنان که اشاره هم شد دونالد ترامپ صراحتا در سفر غیر مترقبه خود به عراق اعلام داشت که ایالات متحده آمریکا تحولات سوریه را از خاک عراق مدیریت خواهد کرد؛ به نظر شما، فارغ از حضور وزیر دفاع جدید آمریکا، سیاست کلان کاخ سفید و دونالد ترامپ برای عراق در خصوص سوریه چیست؟ 

ابتدا به ساکن در خصوص خروج نیروهای عراق با نیروهای نظامی آمریکا باید گفت که نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا که در شمال و شمال شرقی سوریه حضور داشتند از طریق کوتاه ترین و امن ترین مسیر به پایگاه های خود در اقلیم کردستان منتقل شدند و نیروهای آمریکایی مستقر در تنف، هم مرز با اردن در جنوب سوریه به پایگاه‌های عین الاسد در استان الانبار و نزدیکی رمادی منتقل شده است؛ منتهی این که از این پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی مستقر در عراق برای مدیریت تحولات سوریه استفاده شود، شرایط خاص و ویژه ای می‌طلبد، به خصوص که در سایه توافقنامه امنیتی سال ۲۰۱۱ که میان دولت بغداد و واشنگتن به امضا رسیده، صراحتاً استفاده از خاک عراق برای حمله و تعقیب دیگر همسایگانش ممنوع شده است. لذا باید دید که منظور واقعی دونالد ترامپ از مدیریت تحولات سوریه از خاک عراق چیست؟ البته در همان سخنان ترامپ مسئله رصد تحولات تهران هم مدنظر بود، یعنی عملاً عراق، هم به واسطه هم مرز بودن با سوریه و هم هم مرز بودن با ایران، جایگاه ویژه‌ای برای دونالد ترامپ و کاخ سفید پیدا کرده است، اما نمی‌توان صراحتا عنوان داشت که دونالد ترامپ از خاک عراق برای استفاده مستقیم نیروهای نظامی استفاده خواهد کرد. 
البته این امکان نیز وجود دارد که ایالات متحده آمریکا فارغ از قراردادها و توافقنامه ها با دیگر کشورها برنامه خود را پیاده کند، از این رو به نظر می‌رسد که وظیفه وزارت امور خارجه عراق، وزارت دفاع، شورای امنیت و نخست وزیری این کشور برای پیگیری و رصد فعالیت های نیروهای نظامی خارج شده از سوریه و مستقر در عراق بسیار مهم و تعیین کننده خواهد بود.
این مسئله یقیناً با حیثیت، استقلال و مهم تر از همه امنیت عراق گره خورده است. اگر چه یقیناً آن چه بیش از همه تحت تاثیر خواهد بود، امنیت کشور عراق است. لذا باید دستگاه‌های دیپلماتیک، امنیتی و نظامی عراق این مسئله را به صورت جدی پیگیری کنند، هرچند که احتمال آن (حمله به ایران و سوریه از خاک عراق) هم بسیار ضعیف و ناچیز باشد. چون ترامپ در این مدت ثابت کرده که اهل انجام کارهای برنامه ریزی شده و مطابق با منطق سیاسی و دیپلماتیک نیست و به ناگاه دست به اقدامات غیر مترقبه می زند؛ همان گونه که یک روزه دستور خروج نیروهای آمریکایی را از سوریه صادر می کند، امکان دارد به ناگاه نیز دستور حمله به سوریه و یا ایران را از خاک عراق صادر کند. پس پیشگیری از همین اکنون لازم و ضروری است.

هم زمان با خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، سطح فعالیت های دیپلماتیک کشورهای عربی و افتتاح مجدد سفارتخانه های آنان در سوریه نیز افزایش پیدا کرده است، به گونه‌ای که زمزمه‌های بازگشت سوریه به اتحادیه عرب مطرح شده و در این راستا بسیاری معتقدند که این بخش از فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک کشورهای عربی پازلی از پروژه بزرگ در قبال ایجاد گسل میان تهران و دمشق از مسیر سیاسی و دیپلماتیک است. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ 

من معتقدم که شرایط کنونی دولت سوریه و نگاه ویژه دمشق به تهران مانع از آن خواهد شد که شکافی میان ایران و سوریه شکل بگیرد. به هر حال در دوره‌ای که این کشور ۷ سال آماج حملات شدید نظامی بود، حمایت تهران را پشت سر خود داشت و دمشق مناسبات خود را هیچ گاه با تهران قطع نکرد. پس یقیناً در این شرایط که دولت و ارتش سوریه قدرتی بیشتر از گذشته را به دست آورده است در مسیر جدایی با ایران گام بر نخواهد داشت. از نگاه من افزایش سطح فعالیت های دیپلماتیک کشورهای عربی و تلاش برای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب بیشتر نشان از این دارد که این کشورها اکنون به اهمیت جایگاه و قدرت روز افزون ایران در سوریه واقفند، لذا برای موازنه قوا هم که شده نیاز به افزایش فعالیت‌های دیپلماتیک و بازگشت به سوریه از این ناحیه دارند تا بتوانند وزن و نفوذ ایران را در خاک سوریه تعدیل کنند. اما این مسئله لزوما به معنای ایجاد گسل سیاسی و دیپلماتیک میان ایران و سوریه نیست و صرفاً برای موازنه قوا انجام می گیرد، هرچند که احتمال دارد تلاش برای تفرقه افکنی میان ایران و سوریه هم در سایه تحولات دیپلماتیک شکل بگیرد اما مسئله اینجاست که سوریه در این مسیر گام نخواهد گذاشت.

منبع: دیپلماسی ایرانی


مطالب پیشنهادی
منتخب سردبیر