مسیری به سوی خاموشی یک دریاچه
نبض نفت - خدیجه گلینمقدم درباره انتقال آب خزر به سمنان اظهار داشت: طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی ایران طرحی است ضد محیط زیست و ضد توسعه پایدار. اجرای این طرح خطرات جدی در ابعاد مختلف برای کشور ایجاد میکند، خزر که یک دریاچه باستانی محصور در خشکی است پس نباید آب آن منتقل شود تا امنیت ملی کشور به خطر نیفتد.
طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی از اساس نادرست است
وی افزود: اینکه مسیر انتقال از کدام طرف باشد، یا پساب و نمک حاصل از شیرین سازی را کجا بریزیم و مواردی از این دست، بحثهای انحرافی است، چرا که طرح انتقال آب از اساس غلط است و مطالعه بر روی آن نیز فقط هزینههای کشور را بالا میبرد.
تکرار خاموشی دریاچهها
این جغرافیدان تصریح کرد: خزر به آبهای آزاد راه ندارد و تنها راه تغذیه آن ریزشهای جوی، چشمهسارها و رودها است. بنابراین دستکاری و انتقال آب آن به خارج از حوزه خیلی سریع این پهنه آبی بسته را با مرگ مواجه میکند. اساسا دریاچهها به دلیل محدودیت آبی در برابر دخالتهای انسانی خیلی زود عکسالعمل نشان داده و خاموش میشوند. به عنوان مثال دریاچه ارومیه فقط به خاطر دخالتهای انسانی نابود و اینک عبرتی برای کل دنیا شده است. ساخت دهها سد و یا ایجاد راه میانبر بر روی یک دریاچه چه معنایی دارد؟ آنقدر به این دریاچه ستم شده است که اگر بارندگیهای اوایل سال 98 نبود طوفان نمک کل منطقه را در برمیگرفت. مثال دیگر دریاچه آرال است که به سرنوشت محتوم مرگ دچار شده است. اگر خزر هم دستکاری شود به زودی اثری از آن باقی نخواهد ماند.
آژیر خطر برای آوارگی میلیونها نفر
وی با بیان اینکه انتقال آب خزر به فلات مرکزی ضد توسعه پایدار است، خاطرنشان کرد: دریاچه خزر به خودی خود دچار مشکل است. یکی از مشکلات آن پسروی آب دریاست که در سواحل ایران کاملا مشهود است. این کم شدگی آب در شمال دریاچه بسیار مشهودتر است. در سمت شمال عمق آب به حدود 5 متر، در تالاب انزلی عمق آب در برخی نقاط به 30 سانتیمتر رسیده است. خلیج گرگان هم خشک شده است. مشکل دیگر این دریاچه آلودگیهای آن است. انواع آلودگی نفتی از سوی روسیه و آذربایجان تهدید جدی برای این پهنه بسته آبی است، به علاوه زهآبهای صنعتی، فاضلابهای خانگی و بیمارستانی نیز بدون تصفیه وارد این دریاچه میشوند. همچنین شیرآبه زبالهها، کود و سموم شیمایی که در کشاوزی مصرف میشود. این دریاچه را به زودی با بحران جدیتری روبرو خواهد کرد. بهتر است دولت کشورهای همسایه دریاچه کاسپین را از این همه خطری که وجود دارد آگاه کند تا این پهنه آبی بسته نابود نشود، زیرا در این صورت میلیونها نفر آواره خواهند شد.
تولد یک دریاچه نمک در شمال ایران
این استاد دانشگاه در ادامه با تاکید بر اینکه طرح انتقال آب از خزر فاقد پیوست زیست محیطی و اجتماعی است، گفت: انتقال سالانه 200 میلیون متر مکعب آب شیرین شده به فلات مرکزی (فعلا سمنان) که برای نمکزدایی این مقدار آب باید بیش از دو برابر حجم آب شیرین تولید شده، آب شور دریاچه با درجه شوری 12 تا 13 گرم در لیتر وارد کارخانه آب شیرین کن شود. بازگشت میلیونها تن نمک، پساب لجنی و گرما مرگ اکوسیستم دریایی را درپی خواهد داشت. تخریب حدود 100 هکتار جنگل با 30 هزار درخت بومی با ژنتیک منحصر به فرد، 143 هکتار باغ و شالیزار، تخریب و نابودی زیستگاه جانوران و تنوع زیستی، فرسایش خاک و از دست رفتن میلیونها تن خاک حاصلخیز شمال کشور از آسیبهای زیست محیطی این طرح در مبدا به شمار میرود. به طوری که کمیته فنی منابع طبیعی اعلام کرد که طرح انتقال آب خزر به فلات مرکزی بزرگترین تخریب منابع طبیعی کشور به شمار میرود.
طرحی خلاف کنوانسیونهای بینالمللی
وی با بیان اینکه طرح انتقال آب از خزر فاقد مطالعات توانسنجی اکولوژیکی، راههای جایگزین و مطالعات اجتماعی است، یادآور شد: این طرح بسیار گران است و هیچگونه توجیه اقتصادی ندارد. بنا به گفته معاونت دریایی سازمان محیط زیست قیمت هر متر مکعب آب 100 هزار تومان است. قطر لولههای در نظر گرفته شده 2 متر است. این لولهها به طول 500 کیلومتر باید نصب شود. همچنین برای پمپاژ آب از منفی 28 متر تا مثبت 2213 متر نیاز به احداث 6 نیروگاه برق برای تولید 500 مگاوات برق است، تا بتواند آب 8 ایستگاه پمپاژ را به ارتفاع 2213 برساند. احداث 6 نیروگاه تولید برق میلیونها تن گاز گلخانهای وارد محیط میکند که خلاف کنوانسیونهای بین المللی از جمله ریو و پاریس است.
چشم انداز بین المللی انتقال آب
گلین مقدم همچنین انتقال آب خزر به فلات مرکزی را برخلاف اصول قانون اساسی دانست و گفت: دریای کاسپین بین 5 کشور مشترک است. چنانچه ایران بخواهد این طرح را اجرایی کند دو چشم انداز نامطلوب پیش رو است، یا کشورهای همسایه در سازمانهای بین المللی برای ایران مشکل حقوقی ایجاد خواهند کرد یا آنها نیز اقدام به انتقال آب خزر به خارج حوزه خواهند کرد، که هر دو مورد خسارتبار است.
وی در ادامه تاکید کرد: به طور کلی دستکاری سیستمهای جغرافیایی با پاسخ منفی این سیستمها همراه است. سیل گلستان و پلدختر در اوایل سال 98 و خسارتهایی که وارد شد، خشکی دریاچههای ارومیه و آرال و.... واکنش طبیعت به عملکرد انسانها هستند.
قبل اجرای طرح، بزرگترین سیلی را از طبیعت خواهیم خورد
این جغرافیدان افزود: انتقال آب خزر به فلات مرکزی به ویرانی ایران میانجامد و قبل از اجرای طرح بزرگترین سیلی را از طبیعت خواهیم خورد. آسیبهای زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی آن آنقدر زیاد است که امنیت ملی را به مخاطره میاندازد.
حق نداریم کویر را گسترش دهیم
وی با بیان اینکه شمال کشور خود با کمبود آب مواجه است، تاکید کرد: ما حق نداریم کویر را گسترش دهیم. این آب موجب آبادانی سمنان و هیچ جای دیگر نخواهد شد. زیرا کویر آب پذیر نیست و سالانه بین 3 تا 5 هزار میلیمتر تبخیر میشود. ضمن آنکه آب دریاچه خزر هم قدرت پاسخگویی به فلات مرکزی را ندارد.
به گفته گلین مقدم برای رفع کم آبی سمنان نیاز به هیچ انتقال آبی نیست، آمارها نشان میدهد سرانه مصرف آب در این استان سرآمد همه استانها و در صدر جدول مصرف قرار دارد. نیاز آبی سمنان کمتر از 60 میلیون متر مکعب است. تمامی نقاط استان هم با کمبود آب مواجه نیست. حدود یک سوم جمعیت 600 هزار نفری سمنان نیازمند آب هستند که این مقدار آب را میتوان با مدیریت صحیح تامین کرد. و این در حالی است که در شمال کشور حدود 7 و نیم میلیون نفر ساکن هستند که زندگی همه آنها وابسته به آب دریاچه خزر است، بنابراین مخاطرات اجتماعی برای دو حوزه مبدا و مقصد بسیار حایز اهمیت است.
خزر امانتی است که باید برای آیندگان حفظ شود
وی خاطر نشان کرد: اگر دولت به دنبال آن است که حتما با شیرینسازی آب از پهنههای آبی، آب مورد نظر فلات مرکزی را تامین کند، بهتر است هرگز به فکر انتقال از خزر نباشد و تامین آب مورد نیاز را از دریای عمان که به آبهای آزاد دسترسی دارد، در دستور کار قرار دهد . خزر امانتی است که باید برای آیندگان حفظ شود.
منبع: ایلنا