روسها توان مالی و فنی لازم را برای مشارکت در پروژههای نفت و گاز ایران دارند
نبض نفت- در هفتههای اخیر شرکت ملی نفت ایران تفاهمنامهای با شرکت گازپروم روسیه در ۶ محور شامل: سرمایهگذاری در توسعه میدانهای نفتی و گازی، سرمایهگذاری برای تکمیل پروژه نیمهتمام ایران الانجی، تعریف پروژههای جدید الانجی شناور (FLNG) و الانجی کوچک مقیاس (MiniLNG)، سوآپ گاز، سوآپ فرآورده نفتی، احداث خطوط فشار قوی صادراتی، انتقال فناوری و تکنولوژی مربوط به نفت و گاز امضا کرد. ارزش این تفاهمنامهها در مجموع به حدود ۴۰ میلیارد دلار میرسد. این میزان سرمایه میتواند بخش بزرگی از نیازهای سرمایهای صنعت نفت را رفع کند، البته امضای قرارداد اجرایی برای این تفاهمنامهها لازمه عملی شدن آنها و ورود سرمایه مدنظر به صنعت نفت است. با این حال، در شرایطی که تحریمهای غرب اجازه ورود سرمایه بهکشور را نمیدهد و با توجه به مسائلی که روسیه در شرایط ناشی از جنگ با اوکراین دچار آن شده است، انتظار میرود ایران بتواند از فرصت پیشآمده بیشترین بهره را ببرد. با این حال برخی نگران چنین ارتباطی با روسها هستند. سابقه حضور روسها در ایران، پیششرطهایی که برای پایبندی به قرارداد لازم است، موضوع رقابت گازی ایران و روسیه و برخی دیگر از مسائل، بهعنوان دغدغه برخی کارشناسان مطرح میشود.
بر همین اساس با حمید حسینی، رئیس هیئت مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی و کارشناس حوزه انرژی به گفتوگو نشستیم تا درباره این دغدغهها نظر وی را بدانیم، در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
برآورد شما از تفاهمنامه شرکت ملی نفت ایران و گازپروم چیست؟ آیا نگرانی از تجربههای گذشته همکاری با روسها بجاست؟
شاید در گذشته به دلیل رقابت گازی دو کشور همکاری جدی بین ایران و روسیه نبوده باشد اما در این سالها که ما در این رقابت بودیم، آمریکا به بزرگترین صادرکننده الانجی در جهان تبدیل شد و حالا روسها به این جمعبندی رسیدهاند که مصرف گاز در جهان افزایش یافته و گرایش بهسمت مصرف الانجی بیشتر شده است و آنها به تنهایی قادر به تأمین نیاز جهان نیستند، بنابراین جایی برای رقابت گازی باقی نمانده است.
ضمن آنکه پیش از پیروزی انقلاب نیز روسها با ایران همکاری داشتند و گاز ایران را وارد و آن را به دنیا صادر میکردند زیرا در آن زمان گاز تولیدی آنها کم بود و ایران رقیبی برای آنها بهشمار نمیرفت. اکنون با توجه به این شرایط، دو کشور میتوانند روابط گازی داشته باشند تا منافع طرفین تأمین شود.
اینکه آیا روسها بدعهدی خواهند کرد از نظر من پاسخ منفی است. نخست اکنون جغرافیای سیاسی دنیا تغییر یافته است و موقعیت ایران متفاوت از گذشته است. دوم اینکه در سالهای اخیر روسها به قراردادهایی که با ایران در زمینه نفت و گاز امضا کردهاند، از جمله قرارداد زاروبژنفت با دانا انرژی برای توسعه میدانهای آبان و پایدار که برای افزایش ضریب بازیافت و تولید هست، پایبند بودهاند و عملکرد خوبی داشتهاند، همچنین در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی نیز قراردادی برای میدانهای چشمهخوش، دالپری و پایدار شرق دارد که در حال کار است، بنابراین نمیتوانیم به کل منکر شویم و بگوییم روسها به وعدههای خود عمل نخواهند کرد. میتوانیم امیدوار باشیم این تفاهمنامهها به قرارداد منجر شوند.
اگر قرار باشد این تفاهمنامه به قرارداد تبدیل شود، چه ملاحظههایی را باید در نظر گرفت و اصول آن بر چه مبنایی باشد؟
از نظر من برای اینکه قراردادها نهایی و امضا شود، نباید قراردادهای ۳۰ و ۴۰ میلیاردی در سطح کلان امضا کرد، بلکه باید کوچک و موردی قرارداد بنویسیم و مذاکرات را سرعت ببخشیم و نهایی کنیم. نه اینکه قراردادی بزرگ امضا کنیم که شامل چند پروژه باشد و مذاکرات را طولانی کنیم، در غیر این صورت سرانجام اروپا و روسیه به آتشبس و تفاهم میرسند و این موضوع بر سرنوشت توافقها تأثیر دارد.
از نظر شما تعامل با روسها میتواند به احیای موضوع هاب ترانزیت انرژی منطقه منجر شود؟
اینکه ما تبدیل به قطب انرژی شویم در همکاری با روسها بهطور قطع امکانپذیر است. ایران میتواند بخشی از گاز روسیه را از خط لوله ترکمنستان وارد کشور کند. این گاز میتواند در ایران مصرف شود، همچنین به کشورهای همسایه سوآپ و ترانزیت شود. در زمینه برق نیز با توجه به اختلاف ساعت و تفاوت زمانی اوج مصرف زمانی، همین موضوع امکانپذیر است. در زمینه فرآورده با توجه به اینکه اروپا تا پایان سال جاری میلادی، موضوع تحریم روسیه را به جد دنبال میکند و این کشور روزانه ۲.۵ میلیون بشکه صادرات فرآورده نفتی دارد، بیشک با چالش صادرات روبهرو خواهد بود، بنابراین دسترسی به بازارها با سختی و مشکلات زیاد رقم میخورد و مجبور به صادرات با قیمت پایین است. این فرصتی برای ایران است و بیشک میتوانیم از دریای خزر برای این منظور استفاده کنیم و بسیاری از پالایشگاهایی که در منطقه ولگا، تاتارستان و چچن میتوانند فرآورده نفتی خود را به ایران ارسال کنند. حتی در زمینه پتروشیمی نیز میتوان چنین همکاریهایی را دنبال کرد.
همانطور که میدانید ایران و روسیه در نفت و گاز رقیب هم شناخته میشوند، ظرفیت همکاری آنها در شرایط رقابت چگونه است و چگونه میتوانند بازار انرژی جهان را تحت تأثیر قرار دهند؟
درست است که با روسیه در گاز و نفت رقیب هستیم، اما با توجه به تفاوت بازارها و اینکه رقبای جدیدی در حال جایگزینی ما و روسها هستند، صلاح و نفع ملی دو کشور است که با یکدیگر همکاری داشته باشند. بالاخره بلوکبندی سیاسی در دنیا در حال شکلگیری است که در این بلوکبندی بهطور قطع منافع ایران به روسیه نزدیکتر است تا آمریکا. از طرفی آمریکا به بزرگترین تولیدکننده گاز و بزرگترین صادرکننده الانجی تبدیل شده است و بهطور حتم بخشی از گاز موردنیاز اروپا را آمریکا را تأمین خواهد کرد، بر این قاعده برنده جنگ روسیه و اوکراین، آمریکا است و بازار اروپا را تصرف خواهد کرد بنابراین اگر ایران و روسیه بتوانند نفوذ آمریکا در بازارهای نفت، گاز و فرآورده را با همکاری یکدیگر کاهش دهند، به نفع دو کشور است.
انتظار دارید چه میزان از این تفاهمنامه منتج به امضای قرارداد شود؟
اینکه چه مقدار از این تفاهمنامه عملیاتی شود، بستگی به شرایط دارد. به نظر من روسها توان مالی و فنی لازم را دارند و از طرفی ما بهشدت به این توان نیاز داریم، از این رو امکان اینکه بسیاری از این پروژهها عملیاتی شود وجود دارد و نباید ناامید شویم.
با توجه به نشستهای شما درباره سوآپ فرآورده با روسها فکر میکنید در این زمینه با روسها به نتیجه برسیم و اینکه حجم مورد نظر برای سوآپ فرآورده چقدر است؟
اینکه چقدر بتوانیم سوآپ و ترانزیت فرآوردههای نفتی با روسها داشته باشیم، بستگی به این دارد که روسها چقدر فرآورده از این منطقه به ایران تحویل دهند. ما اطلاعات درستی از پالایشگاههای منطقه، امکانات حملونقل آنها و امکانات بندری آنها نداریم. متأسفانه از بندر آستاراخان با روسها هیچوقت همکاری نفتی نداشتیم و اگر این قرارداد محقق شود، برای نخستین بار است که میتوانیم شاهد ورود فرآورده نفتی روسیه به بنادر شمالی ایران باشیم و فکر میکنم امکان واردات ماهانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار بشکه فرآورده وجود دارد، اما نمیتوان قاطعانه در این باره اظهارنظر کرد.
منبع:شانا